display result search
منو
تفسیر آیات 16 و 17 سوره آل‌عمران _ بخش سوم

تفسیر آیات 16 و 17 سوره آل‌عمران _ بخش سوم

  • 1 تعداد قطعات
  • 38 دقیقه مدت قطعه
  • 4 دریافت شده
درس آیت الله عبدالله جوادی آملی با موضوع "تفسیر آیات 16 و 17 سوره آل‌عمران _ بخش سوم"

نماز شب مصداق کامل ‌«‌مستغفر بالاسحار»
اقسام احیاء اقامه کنندگان نماز شب
ترک نافله در زمان عدم آمادگی روحی

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴿16﴾ الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالاَسْحَارِ﴿17﴾

نماز شب مصداق کامل ‌«‌مستغفر بالاسحار»
مستغفر بالاسحار گرچه اعم از کسی است که به نماز شب اشتغال داشته باشد ولی مصداق کامل آن، مصداق کامل استغفار در سحر همان نماز شب است.

موانع توفیق خواندن نماز شب
گاهی انسان نماز شب می‌خواند که مبتلا به گناه نشود که این جنبهٴ دفع دارد؛ این استغفار جنبهٴ دفع دارد. گاهی گناهان روز آ‌ن قدر نیست که جلوی توفیق نماز شب را بگیرد، آن‌گاه انسان توفیق احیای لیل نصیبش می‌شود با استغفار سحر، گناه آمده را رفع می‌کند، این دو قِسم.
قسم سوم گناه به قدری است که توفیق احیای صلات اللیل از او گرفته می‌شود. این همان است که مرحوم کلینی(رضوان الله تعالی علیه) نقل کرد که از حضرت امیرالمؤمنین سؤال کردند چرا ما توفیق نماز شب نداریم، فرمود گناه روز قید شماست این حدیث را هم مرحوم کلینی نقل کرده است در کافی هم مرحوم ابن‌بابویه که حالا آن روایت را از روی کافی می‌خوانیم این سه گروه.

اقسام احیاء اقامه کنندگان نماز شب
کسانی هم که به احیای لیل موفق‌اند گاهی قسمت زیاد شب را می‌خوابند و کمی از شب را به بیداری موفق می‌شوند، گاهی به عکس است که ﴿کَانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ﴾ و گاهی هم اتفاق می‌افتد که کلّ لیل را بیدارند که این هم سه گروه. و شاید کریمه سورهٴ «سجده» که فرمود: ﴿تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَطَمَعاً﴾ ناظر به این قِسم سوم باشد، چون تجافی جنوب از مضجع، محدود نبود که اینها در برخی از شب ﴿تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ﴾ بلکه به عنوان مَلکه و عادت این‌‌چنین یاد کرد، فرمود: ﴿تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ﴾ لذا روایتی در ذیل همین کریمه هست، مربوط به همین کریمه است که مرحوم صدوق نقل کرد که این مخصوص اوحدی از انسانهاست، نظیر اهل‌بیت(علیهم السلام) و شاگران مخصوص آنها ، پس این هم سه گروه.
حالا آن روایتهایی که مربوط به کیفیت احیای لیل است که از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) رسیده است آنها را بخوانیم تا روشن بشود که آنهایی هم که به احیای لیل موفق‌اند که می‌خواهند کم بخوابند یا بالأخره به مقدار نماز شب بیدار باشند، این‌چنین نیست که خوابشان متّصل باشد و در آخر شب برخیزند و مقدار نماز شب وقت صرف کنند، چون رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) سیره‌اش در نماز شب‌گذاری این‌‌چنین نبود، بلکه چهار رکعت نماز می‌خواندند بعد می‌خوابیدند، دوباره برمی‌خاستند تجدید وضو می‌کردند چهار رکعت نماز می‌خواندند بعد می‌خوابیدند، دوباره برمی‌خاستند آن سه رکعت شفع و وَتر را می‌خواندند.

میزان نماز و روزه مستحبی پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)
بابی است در کتاب شریف کافی به عنوان باب «صلاة اللیل» در همان جلد سوم کافی که جلد اول از فروع کافی به شمار می‌آید عنوان باب هم «صلاة اللیل» هست. روایتی که فضیل‌بن‌یسار به فضل‌بن عبدالملک‌بن‌‌بکیر از امام صادق(سلام الله علیه) نقل می‌کند این است که «کان رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) یصلّی من التطوّع مثلی الفریضه و یصوم من التطوع مثلی الفریضة» چه در نماز، چه در روزه دو برابر واجب روزه مستحب یا نماز مستحب می‌خواند. نماز واجب همان هفده رکعت است دو برابرش که به علاوه هفده رکعت می‌شود 51 رکعت این سنت حضرت بود، دو برابر ماه مبارک رمضان هم روزه می‌گرفت معمولاً رجب و شعبان را وصل ماه مبارک رمضان می‌کردند و روزه می‌گرفتند، این یک حدیث.
حدیث دیگر کسی آمده حضور امام صادق(سلام الله علیه) و سؤال کرده که نماز رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را برای من شرح بدهید. حضرت فرمود هشت رکعت نماز نافله ظهر را می‌خواندند، بعد چهار رکعت نماز ظهر می‌خواندند. هشت رکعت نافله نماز عصر را می‌خواندند، بعد نماز عصر را می‌خواندند. آن‌گاه وقت نماز مغرب می‌رسید، سه رکعت نماز مغرب را می‌خواندند چهار رکعت نافله مغرب را بعد از مغرب می‌خواندند، بعد هنگام نماز عشا می‌رسید چهار رکعت نماز عشا می‌خواندند و نماز شب که می‌رسید اینجا آن دو رکعت نشسته را اینجا ذکر نفرمود. هشت رکعت نماز شب را می‌خواندند بعد سه رکعت شَفع و وَتر را می‌خواندند، بعد دو رکعت نافله صبح را می‌خواندند و بعد نماز صبح را می‌خواندند.
این شخص عرض کرد که من اگر قدرتم بیش‌تر از این بود و بتوانم بیش از این انجام بدهم آیا خدا من را بر زیادی نماز عذاب می‌کند؟ حضرت فرمود برای نماز عذاب نمی‌کند: «لکن یعذّب علی ترک السنّة» تو داری بر خلاف آ‌نچه حضرت انجام داد، انجام می‌دهی اگر به عنوان نوافل ابتدایی باشد که «الصلاة خیر موضوع فمن شاء استقل من شاء استکثر» عیب ندارد و اگر به عنوان یک وظیفه باشد البته معذّب خواهی بود.

آداب نماز شب در سنت نبوی(صلّی الله علیه و آله و سلّم)
در همین باب، حدیث سیزدهم روایتی است که از حلبی از امام صادق(سلام الله علیه) نقل می‌کند که «ان رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) کان» این «کان» نشانهٴ سیره آن حضرت است «إذا صلّی العشاء آخر أمر بوضوئه» وضو همان آب وضو مثل طهور «أمر بوضوئه و سواکه یوضع عند رأسه مخمّراً» دستور می‌داد آبی که باید با او وضو می‌گرفت و مسواک آن حضرت را کنار سرِ آن حضرت می‌گذاشتند «مخمّراً» رویش هم پارچه می‌گذاشتند. «تخمیر» همان سَکر است، خمار گذاشتن است، مخمّراً. بعد که می‌خوابیدند «فیرقد ما شاء الله»؛ هر وقت که خدا می‌خواست می‌خوابید «ثمّ یقوم»؛ از خواب برمی‌خاست «فیستاک و یتوضأ»؛ مسواک می‌کردند، وضو می‌گرفتند «و یصلّی أربع رکعات»؛ چهار رکعت نماز می‌خواند «ثمّ یرقد»؛ مقداری می‌خوابیدند «ثم یقوم فیستاک و یتوضوء و یصلّی أربع رکعات»؛ مجدّداً از خواب برمی‌خاستند مسواک می‌کردند، وضو می‌گرفتند و چهار رکعت نماز می‌خواندند این می‌شد هشت رکعت. «ثم یرقد»؛ مقداری می‌خوابیدند «حتی إذا کان فی وجه الصبح»؛ نزدیک صبح می‌شد یعنی نزدیک اذان صبح می‌شد «قام فأوتر» برمی‌خاستند و آن سه رکعت وَتر را که عبارت از شفع و وتر است می‌خواندند، آن‌گاه نماز صبح و امثال ذلک را می‌خواندند.
بعد امام صادق(سلام الله علیه) در خلال این سخن فرمود: «﴿لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾ » یعنی این مثل اصل صلاة اللیل نیست که بگویید بر حضرت لازم بود بر ما لازم نیست، این یک امر مستحبی است و سنّت آن حضرت اسوهٴ شماست می‌توانید به آن حضرت در این امر تأسی کنید و شایسته تأسی هم هست یعنی برای شما هم مستحب است، «ثم قال» امام صادق(سلام الله علیه) فرمود: «﴿لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾ قلت متی کان یقوم؟ قال بعد ثلث اللیل» معلوم می‌شود آن دو ثلث دیگر را با همین خواب و بیداری می‌گذراندند اینعل هم مثل مرزدارانی که اصلاً خوابشان نمی‌برد، حالا سرّ اینکه این‌‌چنین رفتار می‌کردند با بیان روایتی روشن می‌شود که انسان سرسپرده اصلاً خوابش نمی‌برد، مثل این مرزدارانی که عهده‌دار حفظ مرزند اصلاً خوابشان نمی‌برد، حالا بعد معلوم می‌شود که اینکه خواب متّصل دارد اهل تأسی به رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیست.
در روایت دیگری آمده است که «یکون قیامه و رکوعه و سجوده سوا و یستاک فی کلّ مرّة قام من نومه و یقرأ الآیات من آل‌عمران ﴿إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَالأَرْضِ﴾» در بحثهای سورهٴ مبارکهٴ «بقره» آنجا به مناسبتی این امر اشاره شد که این آیات پایانی سورهٴ «آل‌عمران» را رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) هنگام برخاستن از خواب برای نماز شب می‌خواند این ﴿یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلاً﴾ را قبل از نماز شب می‌خواندند که هم بشود فکر، هم بشود ذکر. این‌چنین نباشد که فقط به ذکر تنها بپردازند اول ﴿یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلاً﴾ است، بعد شروع به نماز می‌کردند آن هم ﴿هذا﴾ است، نه «هذه» یعنی این مجموعه را با اشاره واحد یاد می‌کند؛ نمی‌فرماید اینها را باطل خلق نکردی، می‌فرماید این را باطل خلق نکردی چون یک نظام است.
در پایان همین باب آن حدیثی که عرض شد از امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) نقل می‌کنند؛ حدیث 34 این باب است همین حدیث را مرحوم صدوق در کتاب شریف توحید نقل می‌کند که مردی حضور امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) مشرّف شد، عرض کرد «یا أمیرالمؤمنین إنّی قد حُرُمْت الصلاة باللیل»؛ من محروم شدم «فقال امیرالمؤمنین(علیه السلام): أنت رجل قد قیّدتک ذنوبک» این گناهان روز، مایه حرمان شب‌زنده‌داری است.

جواز قضای نماز شب
مطلب بعدی آن است که در ذیل این آیه که آیه 62 سورهٴ «فرقان» است (حدیثی است) اصل آیه این است ﴿وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ الَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُوراً﴾ یعنی ذات اقدس الهی شب و روز را خِلفه یکدیگر قرار داد، که اختلاف ﴿الَّیْلَ وَالنَّهَارَ﴾ این است که لیل می‌رود و شب می‌آید و شب می‌رود و لیل می‌آید یکی خَلف دیگری ظهور می‌کند اینها را خداوند خِلفه قرار داد ﴿لِمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُوراً﴾. اگر کسی اهل ذکر و اهل شکر باشد از این نظم می‌تواند پی ببرد هم ذاکر باشد، هم شاکر. در ذیل این آیه روایتی است که اگر کسی توفیق شب‌زنده‌داری نصیبش نشد می‌تواند نافلهٴ شب را در روز قضا به جا بیاورد ، چه اینکه نافله روز را هم می‌تواند در شب، قضا به جا بیاورد که این حدیث در من لا یحضره الفقیه مرحوم صدوق هست که آ‌ن را خواهیم خواند.
در مقابل این قول دیگری است که قضای نمازهای شب را شب انجام بدهند و قضای نمازهای روز را روز انجام بدهند که از ابن‌جنید نقل شد. روایاتی که در این مسئله هست سه طایفه است طایفه اُولیٰ مطلق است که همان طوری که «من فاتته فریضة فلیقضها کما فاتته» که قاعده ... از نصوص درباره فرایض، مشابه این در نوافل هم هست هر کسی نافله‌ای از او فوت شده است آن نافله را قضا به جا بیاورد، اینها مطلق است این طایفه اولیٰ.
طایفه دیگر روایتی است که در ذیل همین آیه 62 سورهٴ «فرقان» است که نوافل شب را انسان در روز، قضا به جا بیاورد. طایفه سوم روایتی است که می‌فرماید نافله شب را در شب قضا به جا بیاورید، نافله روز را در روز. اینها شاید قابل جمع باشد بدون نیاز به ترجیح یکی بر دیگری؛ جمع دلالی دارند. در باب تقدیم النوافل و تأخیر النوافل و قضا النوافل در کتاب شریف فروع کافی روایتی را معاویةبن‌عمار از امام صادق(سلام الله علیه) نقل می‌کند که حضرت می‌فرماید: «إقض ما فاتک من صلاة النهار بالنهار و ما فاتک من صلاة اللیل باللیل» این لسانش آن نیست که بتواند تخصیص بدهد آن طایفه اولیٰ را که مطلق است یعنی نافله لیل را نشود در روز قضا به جا آورد و بالعکس، بلکه افضل افراد این خواهد بود، بنابراین با آن روایتی که می‌فرماید نافله لیل را در روز قضا به جا بیاورید به همین آیه 62 سورهٴ «فرقان» استدلال شده است قابل جمع است با آن معارض نیست .
روایت پنجم همین باب این است که امام باقر(سلام الله علیه) فرمود: «أفضل قضاء النوافل قضاء صلاة اللیل باللیل و صلاة النهار بالنهار» این هم شاهد جمع، پس اینکه در روایت معاویةبن عمار فرمود: «إقض ما فاتک من الصلاة النهار بالنهار و ما فاتک من صلاة اللیل باللیل» این برای تعیین نیست، برای بیان افضل افراد است. شاهد جمعش هم همان روایتی است که از امام باقر(سلام الله علیه) نقل شده است که فرمود: «أفضل قضاء النوافل قضاء صلاة اللیل باللیل و صلاة النهار بالنهار».

ترک نافله در زمان عدم آمادگی روحی
مطلب دیگر این است که گاهی انسان آمادگی ندارد که به نوافل بپردازد در این حال انسان خود را مجبور نکند وگرنه آن نشاط از انسان گرفته می‌شود. روایت پانزدهم و شانزدهم همین باب در این زمینه است. روایت پانزدهم این است که «إنّ ابالحسن الأول» حضرت ابی‌ابراهیم امام کاظم(سلام الله علیه) «کان إذا اهتمّ ترک النافلة» اگر غمگین بود نافله را ترک می‌کرد. البته این به نحو استمرار، بعید است استفاده بشود ولی گاهی خودشان عمداً این کار را می‌کردند تا بگویند که خیلی بر خود سخت نگیرید این کار شدنی است می‌شود؛ منتها در همان حال همّ و اندوه به عبادت دیگر می‌پرداختند؛ به صبر می‌پرداختند و مانند آن.
روایت شانزدهم این است که «قال النبی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) إنّ للقلوب اقبالاً و ادباراً فإذا أقبلت فتنفّلوا و إذا أدبرت فعلیکم بالفریضة» مشابه این همان است که در نهج‌البلاغه هست «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَإِدْبَاراً؛ فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَی النَّوَافِلِ ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَی الْفَرَائِضِ» گاهی دل رو می‌آورد از این فرصت استفاده کنید نوافل را ترک نکنید، گاهی انسان پژمرده است تحمیل نکنید؛ اما با کارهای عادی خود را پژمرده نکنید چون بعضی از کارهاست و بعضی از حرفهاست که انسان را پژمرده می‌کند، نشستن در بعضی محافل است که روح را می‌میراند. فرمود چند چیز است که روح را می‌میراند، اگر انسان آنها را عمداً مرتکب شد، عمداً خود را پژمرده کرده است آن وقت از توفیق نماز نافله و مانند آن محروم می‌شود.

استحباب تعدد مکان نوافل
مطلب دیگری که باز مربوط به نافله است این است که درباره نماز واجب گفتند شما شایسته است که در دارتان بیتی را مُصلّیٰ قرار بدهید، اگر خانه شما اتاقهای متعدّد دارد یک اتاق را مُصلیٰ قرار بدهید که همه اعضای منزل در آن مصلّی نماز بخوانند، اگر این‌‌چنین نشد گوشه‌ای از اتاقتان را مصلّی قرار بدهید که همان‌جا نمازهای واجبتان را همیشه بخوانید، این درباره خصوص نماز واجب.
درباره نماز مستحب سؤال کردند که ما مثل نماز واجب، جای معیّن بخوانیم؟ فرمودند نه، نماز مستحب را، نافله را پراکنده بخوانید. درباره خصوص نافله، این روایت هیجدهم همین باب تقدیم نوافل است که مرحوم کلینی نقل کرد که امام صادق(سلام الله علیه) طبق این نقل فرمود: «یصلّ الرجل نوافله فی موضع أو یفرّقها»؛ از حضرت سؤال کردند که آیا نافله‌ها را در جای معیّن بخواند مثل فریضه یا نافله را در اجزای بیت، متفرقاً بخواند؟ «فقال(علیه السلام): لا»؛ در جای واحد نخواند «بل یفرّقها هاهنا و هاهنا»؛ مقداری آنجا، مقداری آنجا، در همه اجزای بیتش بالأخره نافله را بخواند «فإنّها تشهدُ له یوم القیامة» ؛ تمام این مکانها یوم القیامه به سود او شهادت می‌دهند.

پرسش:...
پاسخ: آن محمول می‌شود و شاهد جمع این است، شاهد جمعش هم این خواهد بود.
اما درباره خصوص فریضه آمده است که شما جای معین نماز بخوانید برای اینکه اگر حاجتی داشتید رفتید در همان مصلایتان دعا کردید، دعایتان مستجاب می‌شود و مهم‌تر از همه آن است که اگر بیماری عندالاحتضار نَزْع روح برای او دشوار بود او را مستحب است به مصلّای او ببرند یعنی همان‌جایی که نماز می‌خواند، آن‌گاه به آسانی جان می‌دهد این خاصیت اینکه انسان در بیت مصلایی داشته باشد، برای همان است که عندالاحتضار بالأخره مشکل را آن جای نماز باید حل کند.
این چند روایتی بود که مرحوم کلینی نقل کردند اما بقیه روایاتی که مرحوم صدوق(رضوان الله علیه) در کتاب من لا یحضره الفقیه نقل کردند بخوانیم تا برسیم به اینکه معلوم بشود چرا رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) این‌چنین نماز را متفرقاً می‌خواند، چهار رکعت نماز می‌خواند بعد می‌خوابید بعد چهار رکعت نماز می‌خواند بعد می‌خوابید این چه خوابی است چگونه خواب است .

پرسش:...
پاسخ: نه؛ این اصل کلی است زیدیت و عمرویت خصوصیت ندارد، گاهی انسان بیدار نمی‌شود، گاهی غمگین است غم هم اشاره شد یک وقت انسان در مجالس لهو و لعب می‌نشیند دل را می‌میراند چند چیز است که قلب را می‌میراند یکی «مجالسة الغنی» یکی «محادثة النساء» و امثال ذلک. چند چیز است که قلب را می‌میراند آن هم تقریباً ملحق به این قِسم است یعنی کسی عمداً در مجالس لهو و لعب بنشیند بعد روح پژمرده داشته باشد آن هم خود را مقیّد کرده است ولی آن شخص سؤال کرد من محروم شدم. یک وقت است انسان حال ندارد، خسته است، فرمود وقتی خسته هستید بر خودتان تحمیل نکنید ، چون در حال خستگی عبادت دیگری هم هست.
پرسش:...
پاسخ: نه؛ برای آن دیگر سیره نمی‌شود گاهی خدای سبحان برای اینکه کسی مبتلا به غرور نشود او را بیدار نمی‌کند، خود همین نعمتی است. بعضیها هستند که اگر همیشه هم موفق بشوند آن توفیق را دارند که به دام غرور نیفتند، گاهی هست افراد اگر کار خیری را دائماً انجام بدهند ممکن است مبتلا به غرور بشوند، خدا آنها را حفظ می‌کند از این راه.

مغضوبین نزد اهل‌بیت(علیهم السلام)
پرسش:...
پاسخ: شاید، ولی در همین بابی که به نام وقت صلاة اللیل که مرحوم صدوق در من لا یحضره الفقیه نقل کرد یکی از آن روایات این است که امام صادق(سلام الله علیه) طبق این نقل می‌فرماید: «إنّی لامقتُ الرجل یأتینی فیسألُنی عن عمل رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فیقول أزید» «مقت» همان غضب و بغض ﴿کَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لاَ تَفْعَلُونَ﴾ یعنی غضب و بغض، فرمود بعضیها نزد ما مغضوب و مبغوض‌اند، برای اینکه می‌آیند سؤال می‌کنند که عمل رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مسائل عبادی چه چیزی بود، ما برای آنها شرح می‌دهیم، بعد می‌گویند که ما می‌توانیم بیش از این بیاوریم، نظیر همان روایتی که مرحوم کلینی نقل کرد فرمود این دیگر روا نیست «کأنه یری رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) قصّر فی شیء»؛ مثل اینکه ـ معاذالله‌ـ حضرت تقصیر کرد، چیزی را کم آورد که این شخص می‌گوید من اضافه کنم «و إنّی لأمقُتُ الرجل قد قرأ القرآن ثم یستیقظ من اللیل فلا یقوم حتی إذا کان عند الصبح قام یبادره بصلاته» ؛ من مَقت دارم، غضب دارم، عده‌ای نزد ما مغضوب‌اند، اینها اهل قرآن‌اند، قرآن خواندند، مسئله نماز شب را در قرآن شنیدند، مسئله ﴿فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ﴾ را شنیدند، مسئله ﴿الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالأَسْحَارِ﴾ را شنیدند، ﴿کَانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ﴾ را شنیدند، ﴿وَبِالأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ﴾ را شنیدند این آیات را در قرآن شنیدند مع‌ذلک شب بیدار می‌شوند؛ اما در همان رختخواب می‌غلتند و برنمی‌خیزند «إنی لأمقت الرجل قد قرأ القرآن ثم یستنقظ من اللیل»؛ بیدار می‌شود با اینکه دستورات نماز شب را از قرآن یاد گرفت «فلا یقوم»؛ برنمی‌خیزد «حتی إذا کان عند الصبح یقام یبادره بصلاته»؛ تا اینکه بعد از اذان صبح، آن‌گاه بلند می‌شود برای خواندن نماز صبح.

بیدار شدن به سبب نیت صادقه
و آن روایتی که در بحث دیروز اشاره شده است که هر کس نیّتی داشته باشد که در وقت معیّن بیدار بشود و نیّتش صادق باشد ذات اقدس الهی بیدارش می‌کند این است. ابوحمزه ثمالی می‌گوید امام باقر(سلام الله علیه) فرمود: «ما نویٰ عبدٌ أن یقوم ایّة ساعة نویٰ فعلم الله تبارک و تعالی ذلک منه الا وکّل به مکلین یُحرّکانه تلک الساعة» این غیر از آن روایتی است که هر کسی آخر سورهٴ «کهف» را بخواند بیدار می‌شود ، این با نیّت هم مسئله حل می‌شود و انسان در حالت خواب هم این‌‌چنین است که حافظ خودش، خودش باشد فرمود: ﴿قُلْ مَن یَکْلَؤُکُم بِالَّلیْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمنِ﴾ حالا شما روز بیدارید و خیال می‌کنید خودتان را حفظ می‌کنید، شب در خواب چه کسی شما را حفظ می‌کند ﴿مَن یَکْلَؤُکُم بِالَّلیْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمنِ﴾ گاهی انسان خسته می‌شود از پهلو به پهلوی دیگر می‌غلتده نمی‌داند چند بار غلتید، نمی‌داند چه کسی او را جا به جا می‌کند همان‌طوری که اصحاب کهف را ذات اقدس الهی فرمود ما جا به جا می‌کردیم، برای اینکه آسیب نبینند، درباره دیگران هم همین طور است، آنها جا به جا می‌شدند تا آسیب نبینند، اینها هم همین طورند.

دعای قبل از خواب برای نماز شب
در باب دیگر این است که انسان وقتی از خواب بیدار شد چه بگوید. اینها هم در همین باب صلاة اللیل نقل کردند وقتی می‌خواهد بخوابد چه بگوید، وقتی از خواب برخاست چه بگوید. حالا ملاحظه بفرمایید این روایت نشان می‌دهد که خواب مدرسه است و بسیاری از این بزرگان در خواب چیزهایی برایشان روشن شد.
روایت اول این است که «کان رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) إذا أوی إلی فراشه قال باسمک اللهم أحیا و باسمک أموت فاذا استیقظ قال الحمد لله الذی أحیانی بعد ما أماتنی و الیه النشور» خب با توجه به اینکه ﴿لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾ معلوم می‌شود اصل خوابیدن مثل کلاس درس است مثل نماز است.
روایت دیگر از امام صادق(سلام الله علیه) است ملاحظه بفرمایید «إذا قام آخر اللیل رفع صوته حتی یسمع أهل الدار»؛ با صدای بلند که همه بشنوند «رفع صوته حتی یسمع أهل الدار» این‌‌چنین «یقول: اللهم أعنّی علی هول المطّلع و وسّع علیّ المضجع و ارزقنی خیر ما قبل الموت و ارزقنی خیر ما بعد الموت» این حرفها را همه اعضای منزل بشنوند که خلاصه مسئله مرگ یک چیز عادی نیست که کسی بتواند تحمل بکند.

دعای بعد از خواب برای نماز شب
بابی دیگر به عنوان «باب القول عند القیام الی صلاة اللیل» انسان که برخاست برای نماز شب چه بگوید؟
«قال الصادق(علیه السلام) إذا أردت أن تقوم الی صلاة اللیل فقل اللهم انّی أتوجه الیک بنیک نبی الرحمة و آله و أقدمهم بین یدی حوائجی فاجعلی بهم وجیهاً فی الدنیا و الآخرة و من المقرّبین» اینکه اول انسان به برکت اهل‌بیت خدا را قسم بدهد و از اینها شروع بکند سرّش آن است که اینها بهترین مجرای فیض خالقیت‌اند. در سورهٴ مبارکهٴ «توبه» آیه 74 این‌چنین است: ﴿یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُوا بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ یَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ﴾ اینها انتقام نگرفتند، مگر اینکه خدای سبحان به رسول خود را مؤمنین را از فضل خدا بی‌نیاز کردند. خب، این اغنا و بی‌نیاز کردن از اوصاف حق‌تعالی است که ﴿أغنی وأقنی﴾ در این کریمه این صفت اِغنا که صفت خداست به رسولش هم اسناد داده شد «بعد أن أغناهم الله و رسوله»؛ منتها در همه این موارد ضمیر مفرد است «من فضلهما» نیست ﴿من فضله﴾ است، چون رسول «من فضل الله» دیگران را بی‌نیاز می‌کند. این است که توجه به اینها و توسل به اینها و انتظار شفاعت اینها دارند به دستور ذات اقدس الهی است، زیرا از این راه دارد آدم بالا می‌رود اینها مظهر همان‌اند از خود که ندارند اگر کسی بخواهد منهای اینها برود بیراهه رفته است، اگر کسی بخواهد کشت و زرع داشته باشد بالأخره ناچار است از این آفتاب مدد بگیرد، از این باران فیض بگیرد، گرچه باران و آفتاب را ذات اقدس الهی آفرید ولی همین را منظّم و مقدّر کرده است. کسی بگوید من کاری به شمس و قمر ندارم کاری به آفتاب و باران ندارم من از خدا روزی می‌خواهم اصلاً خدا این‌‌چنین مقرّر کرده است. کسی که تمام کارهایش را طوری تنظیم می‌کند که آفتاب بتابد و باران ببارد، خب آنها که بالاتر از شمس و قمر و باران‌اند به مراتب، این است که حضرت فرمود وقتی خواستید نماز شب بخوانید اول بگویید خدایا من به برکت اهل‌بیت به طرف تو رو آوردم! آن‌گاه دعایی دستور دادند «اللهم ارحمنی بهم ولا تعذّبنی بهم وهدنی بهم» همه اینها به برکت اینهاست «ولا تُضلّنی بهم و ارزقنی بهم ولا تحرمنی بهم و اقضن لی حوائجی للدنیا و الآخرة انک علی کلّ شیء قدیر» .

علت نورانیت شب زنده‌داران
در بحث دیروز وعده داده شد که دعاهایی که در این زمینه هست مقداری به اجمال اشاره بشود تا روشن بشود چرا در آن حدیث فرمود شب‌زنده‌داران چهره نورانی دارند. به عنوان باب دعای قنوت وتر این است.
«کان النبی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) یقول فی قنوت الوتر» این دعا را می‌خواند «اللهم اهدنی فی من هدیت و عافنی فی من عافیت و تولّنی فی من تولّیت و بارکنی فی ما أعطیت و قنی شرّ ما قضیت فانّک تقضی و لا یقضی علیک سبحانک رب البیت أستغفرک و أتوب الیک و أومن بک و أتوکّل علیک لا حول و لا قوة الا بک یا رحیم» آن‌گاه روایتی از امام باقر(سلام الله علیه) هست که می‌فرماید: «و القنوت فی الوتر کقنوتک یوم الجمعة تقول قبل دعائک لنفسک» قبل از اینکه دعاهایی که برای خودت بخوانی آنها را ذکر بکنی در آن طلیعه دعای قنوتت این باشد «اللهم تمّ نورک فهدیت فلک الحمد ربّنا و بسطت یدک فأعطیت فلک الحمد ربنا و عَظُم حلمک فعفوت فلک الحمد ربنا وجهک أکرم الوجوه و جهتک خیر الجهات و عطیّتک أفضل العطیّات و أهنؤُها تُطاع ربّنا فتشکر وتعسیٰ ربّنا فتغفر لمن شئت تجیب المضطرّ و تکشف الضرّ و تشفی السقیم و تنجی من الکرب العظیم» آن‌گاه در همین دعاها از امام باقر(سلام الله علیه) و از امام صادق(سلام الله علیه) در حدیث دیگر این‌چنین آمده است که چند جمله اول دعای فرج است، بعد این «اللهم أنت الله نور السماوات و الارض و أنت الله زِیْن السماوات و الأرض وأنت الله جمال السماوات و الأرض» در هر دعا اینها چون خبر نیست اینها انشاست، اینها توصیف نیست اینها مسئلت است، اگر کسی می‌گوید خدایا تو جمال السماوات و الارضی یعنی «فاجعلنی جمیعا» اگر کسی می‌گوید «أنت زِیْن السماوات و الارض» یعنی «زیّنی» طلیعهٴ دعاهای قنوت وتر با جمال و زینت و نور شروع می‌شود. اینکه انسان خدای سبحان را با این اسمای حسنا مسئلت می‌کند یعنی ما را مظهر این اسما قرار بده، ما را مزیّن کن، ما را منوّر کن، ما را جمیل کن، این‌چنین است وگرنه شما کمتر دعایی دارید که در اوّلش بگوید خدایا! تو جمال سماوات و ارضی، مگر دعاهای ماه مبارک رمضان و کسی که کارش این است، البته اهل وجه خواهد بود.
«و الحمد لله رب العالمین»

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 38:27

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن