- 115
- 1000
- 1000
- 1000
تحلیل تاریخی واقعه کربلا، 7
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «تحلیل تاریخی واقعه کربلا»، جلسه هفتم، سال 1403
اگر بخواهیم نهضت و حرکت سیّدالشّهداء علیه الصلاة والسلام را دورهبندی و مرحلهبندی کنیم، دو مرحلهی اول که تا پایان کار هم بود، هرگز هم از آنها عدول نفرمود، فرهنگی و تبلیغی بود. بُعدِ اول «معرّفی جایگاه اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین» بود، سیّدالشّهداء صلوات الله علیه میخواست مردم را به سرِ سفرهی اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین برگرداند، درواقع میخواست مردم را هدایت کند، اهل بیت هستند که مرجع هستند و باید در دین و زندگی و سبک زندگی و دنیا و آخرت به آنها رجوع کرد، و از طرفی طاغوت بودنِ جریان یزید و آن کسانی که باعث شدند معاویه و یزید بر سرِ کار بیایند؛ منتها این موضوع را خیلی با احتیاط و با پردهپوشی بیان میکردند.
این دو مرحلهی تبلیغی از ابتدای حرکت تا لحظهی شهادت حضرت بود، و بعد هم امام سجّاد علیه السلام و حضرت زینب کبری سلام الله علیها همین مسیر را ادامه دادند.
دو مرحلهی دیگر هم بود که حضرت به سمت آنها هم حرکت کرد و اقداماتی کرد، ولی ظاهراً آن اقدامات به تکامل نرسید و نشد همهی آن اجراء شود؛ که عرض خواهیم کرد.
از لحظهای که خواستند از امام حسین علیه السلام بیعت اجباری بگیرند، حضرت فرمود ما اهل بیت هستیم، ما این کار را نمیکنیم.
اید زمانی عرض کنیم که چرا ائمهی بعدی علیهم السلام، وقتی مجبور میشدند، بصورت تقیّهای این کار را میکردند، چه اتفاقی رخ داد که امام حسین علیه السلام این کار را انجام نداد؟
همهی مسیرِ سیّدالشّهداء صلوات الله علیه تبلیغ بود، وقتی میخواستند حضرت را در مدینه بکشند، حضرت با زن و بچه شبانه از مدینه خارج شد و پنج روز بعد به مکه رسید، ولی در مکه دیگر مخفیانه عمل نکرد و همه چیز علنی بود.
نه حکومت دوست داشت حضرت را علنی دستگیر کند و بکشد، هم امام حسین علیه الصلاة والسلام نمیخواست در مکه با حکومت درگیر شود. لذا وقتی سوم شعبان رسید، ماه شعبان و ماه رمضان و ماه شوال و ماه ذی القعده و هشت روز از ماه ذی الحجّه، حضرت مشغول تبلیغ بود.
اگر بخواهیم نهضت و حرکت سیّدالشّهداء علیه الصلاة والسلام را دورهبندی و مرحلهبندی کنیم، دو مرحلهی اول که تا پایان کار هم بود، هرگز هم از آنها عدول نفرمود، فرهنگی و تبلیغی بود. بُعدِ اول «معرّفی جایگاه اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین» بود، سیّدالشّهداء صلوات الله علیه میخواست مردم را به سرِ سفرهی اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین برگرداند، درواقع میخواست مردم را هدایت کند، اهل بیت هستند که مرجع هستند و باید در دین و زندگی و سبک زندگی و دنیا و آخرت به آنها رجوع کرد، و از طرفی طاغوت بودنِ جریان یزید و آن کسانی که باعث شدند معاویه و یزید بر سرِ کار بیایند؛ منتها این موضوع را خیلی با احتیاط و با پردهپوشی بیان میکردند.
این دو مرحلهی تبلیغی از ابتدای حرکت تا لحظهی شهادت حضرت بود، و بعد هم امام سجّاد علیه السلام و حضرت زینب کبری سلام الله علیها همین مسیر را ادامه دادند.
دو مرحلهی دیگر هم بود که حضرت به سمت آنها هم حرکت کرد و اقداماتی کرد، ولی ظاهراً آن اقدامات به تکامل نرسید و نشد همهی آن اجراء شود؛ که عرض خواهیم کرد.
از لحظهای که خواستند از امام حسین علیه السلام بیعت اجباری بگیرند، حضرت فرمود ما اهل بیت هستیم، ما این کار را نمیکنیم.
اید زمانی عرض کنیم که چرا ائمهی بعدی علیهم السلام، وقتی مجبور میشدند، بصورت تقیّهای این کار را میکردند، چه اتفاقی رخ داد که امام حسین علیه السلام این کار را انجام نداد؟
همهی مسیرِ سیّدالشّهداء صلوات الله علیه تبلیغ بود، وقتی میخواستند حضرت را در مدینه بکشند، حضرت با زن و بچه شبانه از مدینه خارج شد و پنج روز بعد به مکه رسید، ولی در مکه دیگر مخفیانه عمل نکرد و همه چیز علنی بود.
نه حکومت دوست داشت حضرت را علنی دستگیر کند و بکشد، هم امام حسین علیه الصلاة والسلام نمیخواست در مکه با حکومت درگیر شود. لذا وقتی سوم شعبان رسید، ماه شعبان و ماه رمضان و ماه شوال و ماه ذی القعده و هشت روز از ماه ذی الحجّه، حضرت مشغول تبلیغ بود.
تاکنون نظری ثبت نشده است