- 14
- 1000
- 1000
- 1000
سیره تربیتی حضرت موسی علیه السلام، 4
سخنرانی حجت الاسلام محمد رضا عابدینی با موضوع «سیره تربیتی حضرت موسی علیه السلام»، جلسه چهارم: فرهنگ انتظار، سال 1404
چون حضرت موسی(ع) مخاطبات زیادی با خدای سبحان داشته و تکلمات زیادی بوده و احادیث قدسی فراوانی در رابطه با حضرت موسی هست، از جمله این حدیث شریف که خدای متعال میفرمایند، امام حسن عسکری میفرمودند: «یَا مُوسَى أَ تَدْرِی أَنَّ عَبْداً مِنْ عِبَادِی یَکُونُ لَهُ ذُنُوبٌ وَ خَطَایَا تَبْلُغُ أَعْنَانَ السَّمَاءِ فَأَغْفِرُهَا لَهُ، وَ لَا أُبَالِی» بنده من مبتلا به گناهان زیادی میشود و این گناهان تا آسمانها هم بالا میرود اما من او را میآمرزم و باکی برای اینکه علتی برای اینمکه بیامرزم نیست. موسی سؤال میکند «قَالَ: یَا رَبِّ وَ کَیْفَ لَا تُبَالِی» چگونه بدون استغفار آمرزیده میشود؟ «قَالَ تَعَالَى: لِخَصْلَةٍ شَرِیفَةٍ تَکُونُ فِی عَبْدِی» یک خصوصیت خوبی در این بنده من هست که باعث میشود آمرزش من شامل حالش شود حتی اگر بدیهای زیادی دارد. «أُحِبُّهَا، وَ هِیَ أَنْ یُحِبَّ إِخْوَانَهُ الْفُقَرَاءَ الْمُؤْمِنِینَ» چون این فقرای مؤمنین را دوست دارد، من هم او را دوست دارم و این محبت من باعث میشود توفیق برگشتن از بدیهایش را بدهم. «وَ یَتَعَاهَدَهُمْ، وَ یُسَاوِیَ نَفْسَهُ بِهِمْ» وقتی با اینها همنشین میشود خودش را هم تراز اینها میبیند و بالاتر نمیبیند، «وَ لَا یَتَکَبَّرَ عَلَیْهِمْ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ غَفَرْتُ لَهُ ذُنُوبَهُ، وَ لَا أُبَالِی» این شکستگی که خودش را در حد فقرا بیاورد و تفاخر و تکبر در وجودش نباشد خیلی تسهیل میکند که انسان محبوب خدا شود و کار سختی نیست از این جهت که این دائماً در دسترس انسان است. هرجا انسان هست، محبت و تواضع در مقابل آنها، فقرا چه از جهت مالی و چه از جهت مقام، اگر این کار را بکند خدای سبحان هم توفیق آمرزش را برایش نسبت به گناهانش بدون توبه فراهم میکند.
حدیثی را نیمه گفتیم و مقدمهاش را یادآوری کنیم این بود که بحث انتظار بود، حضرت یوسف(ع) فرهنگ انتظار را پایهگذاری کرد. این فرهنگ انتظار یک فرهنگ جدیدی بود و سابقه نداشت که در سختیها و شدتها وعده داده شد که پس از این منجی خواهد آمد. لذا این فرهنگ انتظار باعث شد با تمام شدتی که فرعونیها علیه بنی اسرائیل به کار گرفتند از لحاظ فرهنگی، تهاجم دینی که فرهنگ دینیشان را از بین ببرند، از جهت فرزندی که نسل جوانشان را از بین میبردند تا قدرتمندی این نسل از بین میرود، خیلی از بنی اسرائیل نتوانستند روی آن دینداریشان ثبات پیدا کنند اما با وعدهای که یوسف(ع) به اینها داده بود، باعث شد علمای اینها علمایی باشند فرهنگ انتظار را ترویج کنند. از فرهنگ انتظار خیلی کار برمیآید و تقریباً نتوانستیم از ظرفیتهای فرهنگ انتظار استفاده صحیح کنیم. این فرهنگ انتظار باعث شد خواص بنی اسرائیل با ارتباط با علما که اهل این فرهنگ انتظار بودند و با این حشر داشتند، به آنها رجوع میکردند و این رجوع باعث میشد این فرهنگ انتظار امید را در دل اینها زنده کند به طوری که در مقابل تمام شدتها و سختیها اینها از هم رها نشدند و طوری نشد که قدرت مقاومت را از دست بدهند و آمادگیشان را برای ظهور حفظ کردند.
چون حضرت موسی(ع) مخاطبات زیادی با خدای سبحان داشته و تکلمات زیادی بوده و احادیث قدسی فراوانی در رابطه با حضرت موسی هست، از جمله این حدیث شریف که خدای متعال میفرمایند، امام حسن عسکری میفرمودند: «یَا مُوسَى أَ تَدْرِی أَنَّ عَبْداً مِنْ عِبَادِی یَکُونُ لَهُ ذُنُوبٌ وَ خَطَایَا تَبْلُغُ أَعْنَانَ السَّمَاءِ فَأَغْفِرُهَا لَهُ، وَ لَا أُبَالِی» بنده من مبتلا به گناهان زیادی میشود و این گناهان تا آسمانها هم بالا میرود اما من او را میآمرزم و باکی برای اینکه علتی برای اینمکه بیامرزم نیست. موسی سؤال میکند «قَالَ: یَا رَبِّ وَ کَیْفَ لَا تُبَالِی» چگونه بدون استغفار آمرزیده میشود؟ «قَالَ تَعَالَى: لِخَصْلَةٍ شَرِیفَةٍ تَکُونُ فِی عَبْدِی» یک خصوصیت خوبی در این بنده من هست که باعث میشود آمرزش من شامل حالش شود حتی اگر بدیهای زیادی دارد. «أُحِبُّهَا، وَ هِیَ أَنْ یُحِبَّ إِخْوَانَهُ الْفُقَرَاءَ الْمُؤْمِنِینَ» چون این فقرای مؤمنین را دوست دارد، من هم او را دوست دارم و این محبت من باعث میشود توفیق برگشتن از بدیهایش را بدهم. «وَ یَتَعَاهَدَهُمْ، وَ یُسَاوِیَ نَفْسَهُ بِهِمْ» وقتی با اینها همنشین میشود خودش را هم تراز اینها میبیند و بالاتر نمیبیند، «وَ لَا یَتَکَبَّرَ عَلَیْهِمْ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ غَفَرْتُ لَهُ ذُنُوبَهُ، وَ لَا أُبَالِی» این شکستگی که خودش را در حد فقرا بیاورد و تفاخر و تکبر در وجودش نباشد خیلی تسهیل میکند که انسان محبوب خدا شود و کار سختی نیست از این جهت که این دائماً در دسترس انسان است. هرجا انسان هست، محبت و تواضع در مقابل آنها، فقرا چه از جهت مالی و چه از جهت مقام، اگر این کار را بکند خدای سبحان هم توفیق آمرزش را برایش نسبت به گناهانش بدون توبه فراهم میکند.
حدیثی را نیمه گفتیم و مقدمهاش را یادآوری کنیم این بود که بحث انتظار بود، حضرت یوسف(ع) فرهنگ انتظار را پایهگذاری کرد. این فرهنگ انتظار یک فرهنگ جدیدی بود و سابقه نداشت که در سختیها و شدتها وعده داده شد که پس از این منجی خواهد آمد. لذا این فرهنگ انتظار باعث شد با تمام شدتی که فرعونیها علیه بنی اسرائیل به کار گرفتند از لحاظ فرهنگی، تهاجم دینی که فرهنگ دینیشان را از بین ببرند، از جهت فرزندی که نسل جوانشان را از بین میبردند تا قدرتمندی این نسل از بین میرود، خیلی از بنی اسرائیل نتوانستند روی آن دینداریشان ثبات پیدا کنند اما با وعدهای که یوسف(ع) به اینها داده بود، باعث شد علمای اینها علمایی باشند فرهنگ انتظار را ترویج کنند. از فرهنگ انتظار خیلی کار برمیآید و تقریباً نتوانستیم از ظرفیتهای فرهنگ انتظار استفاده صحیح کنیم. این فرهنگ انتظار باعث شد خواص بنی اسرائیل با ارتباط با علما که اهل این فرهنگ انتظار بودند و با این حشر داشتند، به آنها رجوع میکردند و این رجوع باعث میشد این فرهنگ انتظار امید را در دل اینها زنده کند به طوری که در مقابل تمام شدتها و سختیها اینها از هم رها نشدند و طوری نشد که قدرت مقاومت را از دست بدهند و آمادگیشان را برای ظهور حفظ کردند.


تاکنون نظری ثبت نشده است