- 14
- 1000
- 1000
- 1000
سیره تربیتی حضرت موسی علیه السلام، 3
سخنرانی حجت الاسلام محمد رضا عابدینی با موضوع «سیره تربیتی حضرت موسی علیه السلام»، جلسه سوم: متلاشی کردن خانواده، سال 1404
حضرت یوسف(ع) گفتیم که وقت وفات یوسف آغاز شد و بنی اسرائیل را جمع کرد و گفت: یک دوران چهارصد سالهی سخت و شدید برای بنی اسرائیل در پیش است که بنی اسرائیل به ذلت کشیده میشوند، فرزندان پسر و مردان اینها کشته میشوند، زنان اینها زنده نگه داشته میشوند و این زنان به بیگاری کشیده میشوند و این یک ذلتی است که قومی زنانش در درگاه دیگران و پیشکار دیگران باشند و هر جسارتی بخواهند نسبت به اینها داشته باشند و این بالاترین ذلتی است که باعث شد حتی اعراب در زمان جاهلیت بخاطر ترس از این دختران را زنده به گور میکردند که در دست دیگران نیافتند. حضرت یوسف یک چنین حالی برای بنی اسرائیل پیش بینی کرد که پیش خواهد آمد. توصیه کرد که این سه جریانی که اینها به شما تهاجم فرهنگی خواهند کرد و مردانتان را اینطور ذبح خواهند کرد و از طرف دیگری نظام درون خانواده را متلاشی خواهند کرد، چون بنی اسرائیل از یک فرهنگ توحیدی برخوردار بودند، که از ابراهیم خلیل شروع شده بود تا یوسف نبی، یک فرهنگ غنی ایجاد شده بود که به راحتی مورد هجوم قرار نمیگرفت. اما حاکمیتی که یوسف(ع) ایجاد کرد ضمیمه کرد این فرهنگ غنی را به حاکمیت توحیدی، وقتی یک فرهنگ حاکمیت پیدا میکند غنای آن فرهنگ آشکار میشود، غنای فرهنگ وقتی آشکار شد به این راحتی از یادها نمیرود، وقتی انقلاب ما پیروز شد، تئوریسینهای غربی پیش بینی کردند که قبل از پیروزی انقلاب، پایان تمدنها محقق شده و تمدن بشریت به نهایت رسیده است و دیگر جنگی به عنوان جنگ تمدنها در کار نخواهد بود و این آخرین دستاورد بشری است و بعد از اینکه انقلاب پیروز شد، همان کسانی که پیش بینی کرده بودند، دوباره تحلیل جدیدی کردند که این جنگ دیگری در پیش است و انقلاب اسلامی یک حاکمیت نیست، یک فرهنگ است که خودش را به رخ جهانیان میکشد و امروز این فرهنگ زندهتر شده و اینکه به چالش کشانده تمام عناصری که عناصر مثبت فرهنگی و لیبرالیستی میدیدند، تمام را به چالش کشیده و باعث شده عریان اینها آشکار شوند. یعنی دست به ترور میزنند و جنگ راه میاندازند تا منافعشان تأمین شود و همان وحشیگری قرون جاهلیت بشریت را که با یک زرورق در غالب لیبرالیستی امروز به عنوان آخرین دستاورد بشر عرضه کردند بودند، همین جاهلیت را آشکار میکند و همه وحشیگریها و گرسنگیها دست پنجه در فقر و سختی دارند مثل یمن اما به واسطه اینکه یک ابر قدرتی منافعش را این میبیند، اجازه نمیدهند در این محاصره سازمانهای بین المللی به اینها کمک کنند. فکر نکنیم داریم به تاریخ بی ربط به خودمان را میبینیم. همان قدرتها در آن روز این کارها را میکردند و امروز هم با وحشی گری این کارها را میکنند. همه اینها منتسب به یک نوع تفکر است. قدرت طلبی و سلطه که وقتی میآید دیکتاتوری و استکبار درونش است. لذا آن زمان هم وقتی یوسف از دنیا رفت، فرعونیان و مصریان که حاکمیت داشتند، فرعونیان و مصریانی که با جریان یوسف به کما رفته بودند، بعد شروع به بازگشت کردند و در بازگشت شروع کردند اول پستها را گرفتند.
حضرت یوسف(ع) گفتیم که وقت وفات یوسف آغاز شد و بنی اسرائیل را جمع کرد و گفت: یک دوران چهارصد سالهی سخت و شدید برای بنی اسرائیل در پیش است که بنی اسرائیل به ذلت کشیده میشوند، فرزندان پسر و مردان اینها کشته میشوند، زنان اینها زنده نگه داشته میشوند و این زنان به بیگاری کشیده میشوند و این یک ذلتی است که قومی زنانش در درگاه دیگران و پیشکار دیگران باشند و هر جسارتی بخواهند نسبت به اینها داشته باشند و این بالاترین ذلتی است که باعث شد حتی اعراب در زمان جاهلیت بخاطر ترس از این دختران را زنده به گور میکردند که در دست دیگران نیافتند. حضرت یوسف یک چنین حالی برای بنی اسرائیل پیش بینی کرد که پیش خواهد آمد. توصیه کرد که این سه جریانی که اینها به شما تهاجم فرهنگی خواهند کرد و مردانتان را اینطور ذبح خواهند کرد و از طرف دیگری نظام درون خانواده را متلاشی خواهند کرد، چون بنی اسرائیل از یک فرهنگ توحیدی برخوردار بودند، که از ابراهیم خلیل شروع شده بود تا یوسف نبی، یک فرهنگ غنی ایجاد شده بود که به راحتی مورد هجوم قرار نمیگرفت. اما حاکمیتی که یوسف(ع) ایجاد کرد ضمیمه کرد این فرهنگ غنی را به حاکمیت توحیدی، وقتی یک فرهنگ حاکمیت پیدا میکند غنای آن فرهنگ آشکار میشود، غنای فرهنگ وقتی آشکار شد به این راحتی از یادها نمیرود، وقتی انقلاب ما پیروز شد، تئوریسینهای غربی پیش بینی کردند که قبل از پیروزی انقلاب، پایان تمدنها محقق شده و تمدن بشریت به نهایت رسیده است و دیگر جنگی به عنوان جنگ تمدنها در کار نخواهد بود و این آخرین دستاورد بشری است و بعد از اینکه انقلاب پیروز شد، همان کسانی که پیش بینی کرده بودند، دوباره تحلیل جدیدی کردند که این جنگ دیگری در پیش است و انقلاب اسلامی یک حاکمیت نیست، یک فرهنگ است که خودش را به رخ جهانیان میکشد و امروز این فرهنگ زندهتر شده و اینکه به چالش کشانده تمام عناصری که عناصر مثبت فرهنگی و لیبرالیستی میدیدند، تمام را به چالش کشیده و باعث شده عریان اینها آشکار شوند. یعنی دست به ترور میزنند و جنگ راه میاندازند تا منافعشان تأمین شود و همان وحشیگری قرون جاهلیت بشریت را که با یک زرورق در غالب لیبرالیستی امروز به عنوان آخرین دستاورد بشر عرضه کردند بودند، همین جاهلیت را آشکار میکند و همه وحشیگریها و گرسنگیها دست پنجه در فقر و سختی دارند مثل یمن اما به واسطه اینکه یک ابر قدرتی منافعش را این میبیند، اجازه نمیدهند در این محاصره سازمانهای بین المللی به اینها کمک کنند. فکر نکنیم داریم به تاریخ بی ربط به خودمان را میبینیم. همان قدرتها در آن روز این کارها را میکردند و امروز هم با وحشی گری این کارها را میکنند. همه اینها منتسب به یک نوع تفکر است. قدرت طلبی و سلطه که وقتی میآید دیکتاتوری و استکبار درونش است. لذا آن زمان هم وقتی یوسف از دنیا رفت، فرعونیان و مصریان که حاکمیت داشتند، فرعونیان و مصریانی که با جریان یوسف به کما رفته بودند، بعد شروع به بازگشت کردند و در بازگشت شروع کردند اول پستها را گرفتند.


تاکنون نظری ثبت نشده است