display result search
منو
سیره تربیتی حضرت موسی علیه السلام، 7

سیره تربیتی حضرت موسی علیه السلام، 7

  • 1 تعداد قطعات
  • 44 دقیقه مدت قطعه
  • 6 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محمد رضا عابدینی با موضوع «سیره تربیتی حضرت موسی علیه السلام»، جلسه هفتم: تدبیر و مأموریت الهی، سال 1404

اینجا رسیدیم که موسی کلیم به دنیا آمد و آسیه(س) با حال شدید طبق نقشه الهی همه وجودش را برای نگه داشتن این فرزند سرمایه‌گذاری کرده و شفعت نزد فرعون می‌کنند در دو مرحله هم نگه داشتن بچه و هم شیر دادن توسط مادری که خدا در قرآن وعده داده بود که ما این فرزند را به سمت تو برمی‌گردانیم و اگر در آب می‌اندازی تعبیر قرآن این هست که «وَ أَوْحَیْنا إِلى‏ أُمِّ مُوسى‏ أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَ لا تَخافِی وَ لا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ» با این سختی این مادر دلش محکم شد و معلوم است با شناختی که از خدای سبحان داشت بچه را به آب سپرد. خدا وعده داده بود، «فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً» پیدایش کردند تا او را نگه دارند، سبب غصه و دشمنشان شود. آدمیزاد نمی‌داند یک کاری که می‌کند چه نتیجه‌ای دارد. گاهی آنجایی که فکر کنیم کاری بر علیه ماست، به نفع ما تمام می‌شود. لذا انسان در هر حالی چه آن چیزی که دوست دارد، چه آن چیزی که کراهت دارد، اگر کارش را به خدای سبحان سپرد، اگر ضرری باشد خدا جبران می‌کند. اما اگر متکی به خودش شد، اگر به خدا نسپرد، خدای سبحان ممکن است تبدیل کند و آشکار کند که این چقدر به ضرر تو بوده یا به نفع تو بوده است. کارهایمان را سعی کنیم همانجا که اطمینان داریم شدنی است، باور کنیم مثل سوزندگی آتش قطعی نیست، مثل آب که جریان داشتنش قطعی‌تر از این نیست، اما جریان پیدا نمی‌کند و اگر این باور به خدا باشد آنوقت انسان می‌یابد که با یک قدرت متناهی مرتبط است و پشتوانه دارد. اینجا می‌فرماید: «إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما کانُوا خاطِئِینَ» اینها تشخیص‌های خودشان بود ولی در تشخیص‌شان خطاکار بودند و فکر می‌کردند بر اوضاع مسلط هستند و سلطه دارند.
«وَ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لِی وَ لَکَ لا تَقْتُلُوهُ» معلوم می‌شود قصد کشتن جدی داشتند. مشاوران هم گفتند: این بچه را بکشید. این خانم با وساطت جدی و توانی که داشت پیش دستی کرد که او را نکشید. همه دستگاه حاکمیت در پی این بودند، «عَسى‏ أَنْ یَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدا» یک بچه که می‌خواهد دشمن این خانواده باشد و اینها را برچیند، در حالی محبتشان در دل اینها می‌افتد که اینها خودشان با دست خودشان بگویند: فرزند آدم می‌تواند طوری باشد که حتی از همین‌جا که راه محبت آدم است از آن ضربه بخورد. اگر آدم به این وابسته شد، در مقابل امر الهی اگر یکجایی پیش آمد، دست به این زدی و این را ترجیح دادی، خدای سبحان یک موقع نشان می‌دهد چقدر خطاکار هستند. «وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ» اینها برای خودشان می‌دیدند. «وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسى‏ فارِغاً» از آن طرف دوباره دوربین سراغ مادر موسی می‌رود که نشان می‌دهد قلبش از جا کنده می‌شود. «إِنْ کادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى‏ قَلْبِها» داشت خودش را لو می‌داد که این فرزند من است. اگر ما تدبیرمان را بر دل او مسلط نکرده بودیم، «لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» تا از مؤمنین شود و به ما ایمان پیدا کند. ایمان دست ما نیست و ما باید بکوشیم.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 44:25

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن