- 15
- 1000
- 1000
- 1000
مبانی اندیشه اسلامی، 4
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین محمود رجبی با موضوع «مبانی اندیشه اسلامی»، جلسه چهارم: کسب معرفت صحیح، سال 1404
یکی از نعمتهای جلیل و کبیر الهی که در سعادت دنیوی و اخروی آدمی نقشآفرین است، همانا موهبت قدرت بر آگاهی و معرفت است. این نعمت در وجود انسان در سطحی بس والا قرار دارد، بهگونهای که میتواند بشر را به عالیترین درجات کمال رساند، و این ویژگی بهطور خاص متعلق به انسان و شاید جنیان است.
- درجات معرفت در مراتب هستی
معرفت در موجودات عالم، مراتب گوناگونی دارد:
1. جمادات (بیجانها): برخی موجودات عالم، مانند جمادات، به کلی از معرفت تهی هستند؛ با این وجود، آیات قرآنی دلالت بر آن دارد که جمادات نوعی شعور و درک دارند. این شعور موجب میشود که تسبیح خداوند کنند، که به معنای اظهار منزه بودن خداوند از هر عیب و نقصی است. این تسبیح فرع بر شناخت و درک منزه بودن خداوند است، اما نوع معرفت در جمادات، معرفتی نیست که موجب رسیدن انسان به عالیترین درجات کمال میشود. این معرفت معمولاً از سنخی است که برای حواس و ابزارهای شناختی ما قابل ادراک نیست، مگر برای کسانی که به درجاتی از کمال دست یابند و چشم و گوش آنان به عالم دیگر باز شود.
2. گیاهان: سطح آگاهی در گیاهان فراتر از جمادات است، زیرا تغذیه و رشد دارند.
3. حیوانات: حیوانات علاوه بر تغذیه و رشد، از حس و حرکت برخوردارند و میتوانند دشمن را احساس کرده و فرار کنند. با این حال، معرفت حیوان در سطح معرفت حسی باقی میماند و قدرت تجزیه و تحلیل، سنجش سود و زیان، و تصمیمگیری بر اساس آن را ندارد.
4. انسان: انسان فراتر از مراتب پیشین، دارای سلسلهای از معرفتهاست که در حیوان یافت نمیشود.
- اقسام معرفت در وجود آدمی
معرفتهای انسانی را میتوان به دو بخش کلی تقسیم نمود:
1. معرفت فطری و سرشتی: این معرفتها از جمله آشنایی با خداوند، در نهاد و سرشت انسان وجود دارد,. این درک، ناآگاهانه یا نیمهآگاهانه است و برای شکوفایی نیازمند تلاش است.
2. معرفتهای اکتسابی (کسبی): اینها معرفتهایی هستند که انسان در طول رشد خود به دست میآورد. این دسته از معارف سرنوشتساز هستند و مایه اصلی ایمان، عمل صالح، رشد و وصول به مقام جانشینی خدا میشوند. قرآن کریم بر این نکته تأکید دارد که خداوند انسان را در حالی از شکم مادر خارج ساخت که هیچ نمیدانست,. لذا، مسیر درست الهی تنها با کسب آگاهانهی این معرفتها طی میشود. اگر انسان این معرفتها و ابزارهای شناخت را نداشت، در هر دو جهان دنیا و آخرت، دچار خسران میشد و حتی قادر به حفظ بقا و رفع نیازهای ابتدایی خود نبود.
- ابزارها و شرایط صحت معرفت
خداوند ابزارهای شناختی چون گوش (شنوایی)، چشم (بینایی)، و قلب/دل (فؤاد) را در اختیار بشر قرار داده است تا شکر او را به جا آورد و معرفتهای لازم را کسب کند,,.
برای کسب معرفت صحیح، این ابزارها باید سالم، صاف و پاک باشند,. اگر این ابزارها همچون آینهای کدر باشند، حقایق را بهدرستی نشان نمیدهند و انسان دچار خطای محاسباتی شده یا واقعیت را واژگونه درک میکند,. همچنین، ضروری است که معرفتهای کسب شده، قطعی، یقینی و معتبر باشند و انسان از پیروی صرف از گمان و تخمین پرهیز کند.
- معرفت باواسطه و بلاواسطه
معارف ما از منظر شیوه درک، به دو دسته تقسیم میشوند:
1. معرفت باواسطه: در این نوع شناخت، ما شیء مورد نظر را مستقیماً درک نمیکنیم، بلکه از طریق تصویری از آن یا واسطهای به وجود آن پی میبریم. بهعنوان مثال، دیدن فیلم یا عکس یک شخصیت یا شنیدن صوت ضبطشدهی او، معرفت باواسطه است,. حتی درک جسم خود (با چشم یا حس لامسه) یا فهمیدن ترس دیگری از طریق علائم ظاهری او (مانند رنگپریدگی)، از این نوع معرفت است.
2. معرفت بلاواسطه: این نوع معرفت زمانی حاصل میشود که خود آن شیء یا حالت در وجود ما درک شود و نیازی به واسطه یا تصویر خارجی نباشد. ادراک حالات نفسانی نظیر ترس، خوشحالی، اضطراب یا فکر کردن و تصمیمگیری درونی، نمونههایی از این شناخت مستقیم هستند,. همچنین، ادراک "خودِ من" (نفس) که حقیقت وجودی ماست، بلاواسطه انجام میشود و جسم با اینکه دائم در حال تغییر است، آن "من" همواره همان است,. معرفت فطری نسبت به خداوند نیز از سنخ معرفتهای بلاواسطه است که در عمق وجود ما قرار دارد.
اهمیت صداقت و مقام صدیقه کبری
یکی از مهمترین ارکان ایمان و کمال، فضیلت صدق (راستی) است. صدیقه کبری، حضرت فاطمه زهرا (س)، به معنای بسیار صادق، در اوج صداقت فکری، گفتاری و کرداری قرار داشت,.
• صدق در آخرت: روز قیامت روزی است که صدق انسان سودمند میشود و پاداش صادقین به آنها اعطا میگردد. اگر انسان از صدق تهی باشد، نجاتی در قیامت نخواهد داشت.
• صدق و ایمان: در روایات آمده است که ایمان با دروغگویی قابل جمع نیست، و فرد تا زمانی که دروغ را ترک نکند، لذت و شیرینی ایمان را نخواهد چشید,.
• شمول صدق: صدق تنها محدود به گفتار نیست، بلکه شامل صدق در اندیشه، ایمان، دوستی و دشمنی نیز میشود. صادق کسی است که واقعاً و از عمق جان به آنچه میگوید، معتقد باشد؛ نه اینکه صرفاً نقش بازی کند یا ادای آن را درآورد,.
انسانها در نمازهای واجب خود، روزانه ده بار از خداوند درخواست میکنند که آنها را در راه کسانی قرار دهد که به آنان نعمت داده است؛ صدیقین (بسیار صادقین) پس از پیامبران، یکی از چهار گروهی هستند که مورد انعام الهی قرار گرفتهاند. بنابراین، مراقبت از صدق در همه ابعاد زندگی، بهویژه در ارتباط با خدا و ولی خدا، بسیار حیاتی است و انسان را به اوجگیری به سوی خداوند قادر میسازد,.
یکی از نعمتهای جلیل و کبیر الهی که در سعادت دنیوی و اخروی آدمی نقشآفرین است، همانا موهبت قدرت بر آگاهی و معرفت است. این نعمت در وجود انسان در سطحی بس والا قرار دارد، بهگونهای که میتواند بشر را به عالیترین درجات کمال رساند، و این ویژگی بهطور خاص متعلق به انسان و شاید جنیان است.
- درجات معرفت در مراتب هستی
معرفت در موجودات عالم، مراتب گوناگونی دارد:
1. جمادات (بیجانها): برخی موجودات عالم، مانند جمادات، به کلی از معرفت تهی هستند؛ با این وجود، آیات قرآنی دلالت بر آن دارد که جمادات نوعی شعور و درک دارند. این شعور موجب میشود که تسبیح خداوند کنند، که به معنای اظهار منزه بودن خداوند از هر عیب و نقصی است. این تسبیح فرع بر شناخت و درک منزه بودن خداوند است، اما نوع معرفت در جمادات، معرفتی نیست که موجب رسیدن انسان به عالیترین درجات کمال میشود. این معرفت معمولاً از سنخی است که برای حواس و ابزارهای شناختی ما قابل ادراک نیست، مگر برای کسانی که به درجاتی از کمال دست یابند و چشم و گوش آنان به عالم دیگر باز شود.
2. گیاهان: سطح آگاهی در گیاهان فراتر از جمادات است، زیرا تغذیه و رشد دارند.
3. حیوانات: حیوانات علاوه بر تغذیه و رشد، از حس و حرکت برخوردارند و میتوانند دشمن را احساس کرده و فرار کنند. با این حال، معرفت حیوان در سطح معرفت حسی باقی میماند و قدرت تجزیه و تحلیل، سنجش سود و زیان، و تصمیمگیری بر اساس آن را ندارد.
4. انسان: انسان فراتر از مراتب پیشین، دارای سلسلهای از معرفتهاست که در حیوان یافت نمیشود.
- اقسام معرفت در وجود آدمی
معرفتهای انسانی را میتوان به دو بخش کلی تقسیم نمود:
1. معرفت فطری و سرشتی: این معرفتها از جمله آشنایی با خداوند، در نهاد و سرشت انسان وجود دارد,. این درک، ناآگاهانه یا نیمهآگاهانه است و برای شکوفایی نیازمند تلاش است.
2. معرفتهای اکتسابی (کسبی): اینها معرفتهایی هستند که انسان در طول رشد خود به دست میآورد. این دسته از معارف سرنوشتساز هستند و مایه اصلی ایمان، عمل صالح، رشد و وصول به مقام جانشینی خدا میشوند. قرآن کریم بر این نکته تأکید دارد که خداوند انسان را در حالی از شکم مادر خارج ساخت که هیچ نمیدانست,. لذا، مسیر درست الهی تنها با کسب آگاهانهی این معرفتها طی میشود. اگر انسان این معرفتها و ابزارهای شناخت را نداشت، در هر دو جهان دنیا و آخرت، دچار خسران میشد و حتی قادر به حفظ بقا و رفع نیازهای ابتدایی خود نبود.
- ابزارها و شرایط صحت معرفت
خداوند ابزارهای شناختی چون گوش (شنوایی)، چشم (بینایی)، و قلب/دل (فؤاد) را در اختیار بشر قرار داده است تا شکر او را به جا آورد و معرفتهای لازم را کسب کند,,.
برای کسب معرفت صحیح، این ابزارها باید سالم، صاف و پاک باشند,. اگر این ابزارها همچون آینهای کدر باشند، حقایق را بهدرستی نشان نمیدهند و انسان دچار خطای محاسباتی شده یا واقعیت را واژگونه درک میکند,. همچنین، ضروری است که معرفتهای کسب شده، قطعی، یقینی و معتبر باشند و انسان از پیروی صرف از گمان و تخمین پرهیز کند.
- معرفت باواسطه و بلاواسطه
معارف ما از منظر شیوه درک، به دو دسته تقسیم میشوند:
1. معرفت باواسطه: در این نوع شناخت، ما شیء مورد نظر را مستقیماً درک نمیکنیم، بلکه از طریق تصویری از آن یا واسطهای به وجود آن پی میبریم. بهعنوان مثال، دیدن فیلم یا عکس یک شخصیت یا شنیدن صوت ضبطشدهی او، معرفت باواسطه است,. حتی درک جسم خود (با چشم یا حس لامسه) یا فهمیدن ترس دیگری از طریق علائم ظاهری او (مانند رنگپریدگی)، از این نوع معرفت است.
2. معرفت بلاواسطه: این نوع معرفت زمانی حاصل میشود که خود آن شیء یا حالت در وجود ما درک شود و نیازی به واسطه یا تصویر خارجی نباشد. ادراک حالات نفسانی نظیر ترس، خوشحالی، اضطراب یا فکر کردن و تصمیمگیری درونی، نمونههایی از این شناخت مستقیم هستند,. همچنین، ادراک "خودِ من" (نفس) که حقیقت وجودی ماست، بلاواسطه انجام میشود و جسم با اینکه دائم در حال تغییر است، آن "من" همواره همان است,. معرفت فطری نسبت به خداوند نیز از سنخ معرفتهای بلاواسطه است که در عمق وجود ما قرار دارد.
اهمیت صداقت و مقام صدیقه کبری
یکی از مهمترین ارکان ایمان و کمال، فضیلت صدق (راستی) است. صدیقه کبری، حضرت فاطمه زهرا (س)، به معنای بسیار صادق، در اوج صداقت فکری، گفتاری و کرداری قرار داشت,.
• صدق در آخرت: روز قیامت روزی است که صدق انسان سودمند میشود و پاداش صادقین به آنها اعطا میگردد. اگر انسان از صدق تهی باشد، نجاتی در قیامت نخواهد داشت.
• صدق و ایمان: در روایات آمده است که ایمان با دروغگویی قابل جمع نیست، و فرد تا زمانی که دروغ را ترک نکند، لذت و شیرینی ایمان را نخواهد چشید,.
• شمول صدق: صدق تنها محدود به گفتار نیست، بلکه شامل صدق در اندیشه، ایمان، دوستی و دشمنی نیز میشود. صادق کسی است که واقعاً و از عمق جان به آنچه میگوید، معتقد باشد؛ نه اینکه صرفاً نقش بازی کند یا ادای آن را درآورد,.
انسانها در نمازهای واجب خود، روزانه ده بار از خداوند درخواست میکنند که آنها را در راه کسانی قرار دهد که به آنان نعمت داده است؛ صدیقین (بسیار صادقین) پس از پیامبران، یکی از چهار گروهی هستند که مورد انعام الهی قرار گرفتهاند. بنابراین، مراقبت از صدق در همه ابعاد زندگی، بهویژه در ارتباط با خدا و ولی خدا، بسیار حیاتی است و انسان را به اوجگیری به سوی خداوند قادر میسازد,.


تاکنون نظری ثبت نشده است