- 25
- 1000
- 1000
- 1000
تهدیدات نظام خانواده، 13
سخنرانی حجت الاسلام سید علیرضا تراشیون با موضوع "تهدیدات نظام خانواده"، جلسه سیزدهم: آرامش در زندگی، سال 1404
چند هفتهای بود پیرامون عوامل ناخواستهای که زندگیهای مشترک را دچار آسیب و نکبت میکند صحبت میکردیم؛ عواملی مانند بیاحترامی به پدر و مادر، بیتوجهی به نماز، لقمه حرام، ضایع کردن حق الناس و اموری از این دست. اما امشب میخواهم یک اصل مهم را در زندگی مشترک بیان کنم که توجه به آن، زندگی انسان را به سوی آرامش واقعی سوق میدهد. پیش از بیان این اصل، لازم است مقدمهای را تقدیم کنم: دنیا محل آسایش نیست؛ ولی میتواند محل آرامش باشد. این یک تصور خیالی و باطل است که انسان فکر کند میتواند در دنیا به آسایش کامل دست یابد. مادهای که خود ناقص، زوالپذیر و فانی است، چگونه میتواند آسایشی پایدار به انسان بدهد؟ اگر دور و بر خود را نگاه کنیم، میبینیم غالب مردم از وضعیت خود ناراضی هستند. ثروتمند و فقیر، هر دو نوعی نارضایتی دارند. دلیلش این است که میخواهند همه چیز مطابق مراد و خواستهشان شود، در حالی که دنیا ظرفیت چنین چیزی را ندارد. پس برای رسیدن به آرامش، باید نوع نگاهمان را تغییر دهیم: نگاه به دنیا، به امکانات، به شغل و به اطرافیان. مثلاً در زندگی مشترک، بسیاری از ما از همسرمان ناراضیایم. اما باید پرسید: آیا این انتظار واقعبینانه است که یک انسان، بتواند تمام نیازهای طرف مقابل را به طور کامل برآورده کند؟ انسان حال و روز متفاوت دارد: گاهی خسته است، گاهی اعصابش خراب است، گاهی از لحاظ مالی یا انرژی کم آورده است. انتظار داشتن که او همیشه همان باشد که ما میخواهیم، انتظاری بیهوده است. حتی زندگی با انسانهای کامل و بزرگ هم سخت است. به عنوان مثال، زندگی با وجود مقدس پیامبر اکرم صلوات الله در شعب ابیطالب، با آن تنگناهای طاقتسوز اقتصادی، آیا برای هر کسی قابل تحمل بود؟ مقام حضرت خدیجه سلام الله به خاطر همین صبر و همراهی است. پس چگونه توقع داریم خودمان برای همدیگر آسایش بیدغدغه بیافرینیم؟ نتیجه این توقعات غیرواقعبینانه، نارضایتی، گلایه و جنگیدن پس از سالها زندگی مشترک است. ما زندگی را با معیارهای غیرواقعی مثل فیلمها یا حرف دیگران میسنجیم. مثلاً خانمی پس از سالها، از همسرش میپرسد چرا در روز خواستگاری برایش گل نیاورده؟ در حالی که در شرایط مکانی و زمانی آن روز، چنین امکانی وجود نداشته است. این مقایسه و مرور گذشته با نگاه امروز، سمّ مهلک آرامش خانواده است. برای آرامش، باید در واقعیت زندگی کرد و حال همدیگر را فهمید. یعنی شرایط، خستگیها، محدودیتها و حال درونی یکدیگر را درک کنیم. اگر مردی پس از یک روز کار طاقتفرسا، دیگر رمقی برای ایستادن در صف نانوایی ندارد، آیا بهتر نیست همسرش به جای گلایه، خوشحال شود که او سلامتیاش را حفظ کرده و به خانه بازگشته است؟ این واقعنگری است. خداوند هم در عبادت، تکلیف را خارج از طاقت بنده قرار نمیدهد. بازاری که فرصت نماز طولانی ندارد، نمازش را مختصر ولی با خلوص میخواند و این مقبول درگاه حق است. آیا ما از خدا سختگیرتریم که از همسرمان توقعات طاقتسوز داریم؟ آرامش واقعی، تنها در سایه عمل به دستورات دین به دست میآید. آسیبها زمانی آغاز میشوند که دستورات الهی را کنار میگذاریم و بر اساس هوای نفس و خواسته دل یا توصیههای غیرمنطقی اطرافیان عمل میکنیم. نسخه اسلام برای زندگی مشترک: 1. لطافت در روابط، اساس معاشرت زن و شوهر باید بر مدار اخلاق نیکو و معاشرت جمیل باشد. روایات تأکید دارند مرد باید نرمترین برخورد را با همسرش داشته باشد، بر اساس حدیث امام صادق علیهالسلام. قلدری، داد زدن، اخم کردن و در کوبیدن که متأسفانه گاهی از هر دو طرف سر میزند.مخالف دستور صریح پیامبر صلی الله و اهل بیت علیهمالسلام است. زن نیز باید از خشونت کلامی و رفتاری بپرهیزد. لطافت کلام همانگونه که در حوا علیهاسلام تجلی یافت، اساس جذابیت و ماندگاری رابطه است. 2. خدمت متقابل، زن و شوهر باید در خدمت به یکدیگر سبقت بگیرند. این خدمترسانی دوطرفه، محبت میآفریند و آرامش میبخشد. حتی کارهای کوچکی مانند آوردن لیوان آب برای دیگری، از منظر روایات، بسیار پسندیده و اثرگذار است. 3. تمرکز بر خودسازی به جای دیگرسازی، محور اصلی روایات خانوادگی این است: خودت را درست کن. اگر تو خوشاخلاق، باگذشت و مهربان باشی، فضای خانه به تدریج متحول میشود. بیشتر روایات به فرد توصیه میکنند خود را اصلاح کند، نه اینکه مدام بخواهد طرف مقابل را تغییر دهد. اگر من صدایم را پایین بیاورم، طرف مقابل نیز آرام میشود. این هوشمندی در زندگی است. به دنبال آسایش افسانهای نباشید؛ چرا که دستنیافتنی است و حتی دارا بودن امکانات مادی فراوان نیز آرامش نمیآورد، نمونه مناطق مرفه شهرها با آمار بالای طلاق. به دنبال آرامش باشید که فرمول آن، عمل به دستورات دین و تغییر نگاه است. دست از قهر کردن، مقایسه کردن و گلایه از گذشته بردارید. واقعیتهای زندگی یکدیگر را بفهمید و براساس رحمت و لطف با هم رفتار کنید. آرامش،زمانی به خانه شما میآید که به جای اجرای نسخههای دیگران، نسخه انسانساز اسلام را در زندگی جاری کنید.
چند هفتهای بود پیرامون عوامل ناخواستهای که زندگیهای مشترک را دچار آسیب و نکبت میکند صحبت میکردیم؛ عواملی مانند بیاحترامی به پدر و مادر، بیتوجهی به نماز، لقمه حرام، ضایع کردن حق الناس و اموری از این دست. اما امشب میخواهم یک اصل مهم را در زندگی مشترک بیان کنم که توجه به آن، زندگی انسان را به سوی آرامش واقعی سوق میدهد. پیش از بیان این اصل، لازم است مقدمهای را تقدیم کنم: دنیا محل آسایش نیست؛ ولی میتواند محل آرامش باشد. این یک تصور خیالی و باطل است که انسان فکر کند میتواند در دنیا به آسایش کامل دست یابد. مادهای که خود ناقص، زوالپذیر و فانی است، چگونه میتواند آسایشی پایدار به انسان بدهد؟ اگر دور و بر خود را نگاه کنیم، میبینیم غالب مردم از وضعیت خود ناراضی هستند. ثروتمند و فقیر، هر دو نوعی نارضایتی دارند. دلیلش این است که میخواهند همه چیز مطابق مراد و خواستهشان شود، در حالی که دنیا ظرفیت چنین چیزی را ندارد. پس برای رسیدن به آرامش، باید نوع نگاهمان را تغییر دهیم: نگاه به دنیا، به امکانات، به شغل و به اطرافیان. مثلاً در زندگی مشترک، بسیاری از ما از همسرمان ناراضیایم. اما باید پرسید: آیا این انتظار واقعبینانه است که یک انسان، بتواند تمام نیازهای طرف مقابل را به طور کامل برآورده کند؟ انسان حال و روز متفاوت دارد: گاهی خسته است، گاهی اعصابش خراب است، گاهی از لحاظ مالی یا انرژی کم آورده است. انتظار داشتن که او همیشه همان باشد که ما میخواهیم، انتظاری بیهوده است. حتی زندگی با انسانهای کامل و بزرگ هم سخت است. به عنوان مثال، زندگی با وجود مقدس پیامبر اکرم صلوات الله در شعب ابیطالب، با آن تنگناهای طاقتسوز اقتصادی، آیا برای هر کسی قابل تحمل بود؟ مقام حضرت خدیجه سلام الله به خاطر همین صبر و همراهی است. پس چگونه توقع داریم خودمان برای همدیگر آسایش بیدغدغه بیافرینیم؟ نتیجه این توقعات غیرواقعبینانه، نارضایتی، گلایه و جنگیدن پس از سالها زندگی مشترک است. ما زندگی را با معیارهای غیرواقعی مثل فیلمها یا حرف دیگران میسنجیم. مثلاً خانمی پس از سالها، از همسرش میپرسد چرا در روز خواستگاری برایش گل نیاورده؟ در حالی که در شرایط مکانی و زمانی آن روز، چنین امکانی وجود نداشته است. این مقایسه و مرور گذشته با نگاه امروز، سمّ مهلک آرامش خانواده است. برای آرامش، باید در واقعیت زندگی کرد و حال همدیگر را فهمید. یعنی شرایط، خستگیها، محدودیتها و حال درونی یکدیگر را درک کنیم. اگر مردی پس از یک روز کار طاقتفرسا، دیگر رمقی برای ایستادن در صف نانوایی ندارد، آیا بهتر نیست همسرش به جای گلایه، خوشحال شود که او سلامتیاش را حفظ کرده و به خانه بازگشته است؟ این واقعنگری است. خداوند هم در عبادت، تکلیف را خارج از طاقت بنده قرار نمیدهد. بازاری که فرصت نماز طولانی ندارد، نمازش را مختصر ولی با خلوص میخواند و این مقبول درگاه حق است. آیا ما از خدا سختگیرتریم که از همسرمان توقعات طاقتسوز داریم؟ آرامش واقعی، تنها در سایه عمل به دستورات دین به دست میآید. آسیبها زمانی آغاز میشوند که دستورات الهی را کنار میگذاریم و بر اساس هوای نفس و خواسته دل یا توصیههای غیرمنطقی اطرافیان عمل میکنیم. نسخه اسلام برای زندگی مشترک: 1. لطافت در روابط، اساس معاشرت زن و شوهر باید بر مدار اخلاق نیکو و معاشرت جمیل باشد. روایات تأکید دارند مرد باید نرمترین برخورد را با همسرش داشته باشد، بر اساس حدیث امام صادق علیهالسلام. قلدری، داد زدن، اخم کردن و در کوبیدن که متأسفانه گاهی از هر دو طرف سر میزند.مخالف دستور صریح پیامبر صلی الله و اهل بیت علیهمالسلام است. زن نیز باید از خشونت کلامی و رفتاری بپرهیزد. لطافت کلام همانگونه که در حوا علیهاسلام تجلی یافت، اساس جذابیت و ماندگاری رابطه است. 2. خدمت متقابل، زن و شوهر باید در خدمت به یکدیگر سبقت بگیرند. این خدمترسانی دوطرفه، محبت میآفریند و آرامش میبخشد. حتی کارهای کوچکی مانند آوردن لیوان آب برای دیگری، از منظر روایات، بسیار پسندیده و اثرگذار است. 3. تمرکز بر خودسازی به جای دیگرسازی، محور اصلی روایات خانوادگی این است: خودت را درست کن. اگر تو خوشاخلاق، باگذشت و مهربان باشی، فضای خانه به تدریج متحول میشود. بیشتر روایات به فرد توصیه میکنند خود را اصلاح کند، نه اینکه مدام بخواهد طرف مقابل را تغییر دهد. اگر من صدایم را پایین بیاورم، طرف مقابل نیز آرام میشود. این هوشمندی در زندگی است. به دنبال آسایش افسانهای نباشید؛ چرا که دستنیافتنی است و حتی دارا بودن امکانات مادی فراوان نیز آرامش نمیآورد، نمونه مناطق مرفه شهرها با آمار بالای طلاق. به دنبال آرامش باشید که فرمول آن، عمل به دستورات دین و تغییر نگاه است. دست از قهر کردن، مقایسه کردن و گلایه از گذشته بردارید. واقعیتهای زندگی یکدیگر را بفهمید و براساس رحمت و لطف با هم رفتار کنید. آرامش،زمانی به خانه شما میآید که به جای اجرای نسخههای دیگران، نسخه انسانساز اسلام را در زندگی جاری کنید.


تاکنون نظری ثبت نشده است