- 46
- 1000
- 1000
- 1000
قیام فاطمی، سد استوار حفظ دین از تحریف، 3
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع "قیام فاطمی، سد استوار حفظ دین از تحریف" جلسه سوم: دین ستیزی در صدر اسلام ، سال 1404
هسته اصلی پیام من امشب حول یک حقیقت ساده اما عمیق میچرخد، سرنوشت ما نه توسط شرایط بیرونی، بلکه توسط انتخابهای روزمرهی ما شکل میگیرد. هر روز صبح، زمانی که از خواب بیدار میشویم، با قدرتمندترین اهرم تغییر در زندگی خود روبرو هستیم: انتخاب بین راحتی و رشد. مغز انسان، این عضو شگفتانگیز، برای بقا و صرفهجویی در انرژی برنامهریزی شده است. بنابراین، به طور غریزی ما را به سمت مسیرهای آشنا، رفتارهای تکراری و موقعیتهای کمخطر سوق میدهد. اینجا همان منطقه امن ماست. منطقه امن، مکانی راحت و قابل پیشبینی است. در این منطقه، هیچ تهدید جدی وجود ندارد، اما یک مشکل بزرگ هست: هیچ رشد و تحولی نیز در کار نیست. زندگی در منطقه امن مانند این است که هر روز یک غذای تکراری و بدون ارزش غذایی کافی بخورید؛ شکم شما سیر میشود، اما بدن شما به تدریج ضعیف و بیمار میشود. شما در حال زنده ماندن هستید، اما هرگز طعم زندگی واقعی را نمیچشید. این منطقه، یک زندان نامرئی است که دیوارهای آن از ترس از ناشناختهها و عادتهای ما ساخته شده است. بخش دوم، فراخوان ماجراجویی و خروج از منطقه امناست. رشد و تحول فردی دقیقاً از همان نقطهای آغاز میشود که منطقه امن شما به پایان میرسد. این مرز، جایی است که ترس و هیجان به هم میرسند. برای ساختن ماهیچههای قویتر، باید وزنههای سنگینتری بلند کنید. برای ساختن یک ذهن قوی و یک زندگی استثنایی، باید کارهایی را انجام دهید که برایتان سخت، ناخوشایند و حتی ترسناک است. این اقدامات میتوانند به ظاهر کوچک باشند، ثبت نام در آن دوره آموزشی که همیشه به آن فکر میکردید، فرستادن رزومه برای شغل رویاییتان، عذرخواهی صادقانه به خاطر اشتباهی که مرتکب شدید، یا حتی فقط "نه" گفتن به یک درخواست غیرمنطقی. هر بار که قدم به خارج از منطقه امن خود میگذارید، مانند یک کاشف عمل میکنید که قلمرو جدیدی از قابلیتها و فرصتهای خود را فتح میکند. بخش سوم، بزرگترین مانع فلج تحلیلی است. اما در این مسیر، یک دشمن خفته و موذی وجود دارد که اغلب ما را از اقدام بازمیدارد: فلج تحلیلی، زمانی است که ما یک تصمیم یا یک اقدام را آنقدر در ذهن خود واکاوی میکنیم، آنقدر سناریوهای منفی میسازیم و آنقدر منتظر شرایط کامل و بینقص میمانیم که در نهایت، در نقطه شروع خود گیر میافتیم و هیچ کاری انجام نمیدهیم. ما به جای عمل کردن، در چرخه بیپایان چه میشد اگرها و اماها سقوط میکنیم. به شما اطمینان میدهم: یک اقدام ناقص اما پرانرژی، به مراتب ارزشمندتر از یک طرح بینقص است که هرگز اجرا نمیشود. کمالگرایی، پوشش زیبایی برای ترس از شکست است. شما با عمل کردن یاد میگیرید، اصلاح میکنید و رشد میکنید، نه با نشستن و فکر کردن بیپایان. بخش چهارم: خلق آینده با اقدامات کوچک و مستمر. سرنوشت شما در نهایت، مجموع انتخابهای کوچک و روزمره شماست. این انتخابها مانند قطرههای آب هستند که با تداوم خود، میتوانند سختترین صخرهها را نیز سوراخ کنند. شما با انتخاب مطالعه به جای تماشای بیهدف تلویزیون، با انتخاب ورزش صبحگاهی به جای خواب بیشتر، و با انتخاب یک گفتگوی دشوار به جای سکوت از روی ترس، در حال حک کردن مسیر آینده خود هستید. این اقدامات کوچک، مانند سرمایهگذاری مرکب، با گذشت زمان به نتایجی خارقالعاده و غیرقابل باور تبدیل میشوند. شما با این انتخابها نیستی که هستید، بلکه با این انتخابها در حال ساختن کسی هستید که میخواهید باشید. پس از همین فردا، از خودتان بپرسید: آیا این انتخاب من را به سمت راحتی موقت میبرد، یا به سمت رشد پایدار؟ هر بار که شجاعت به خرج میدهید و رشد را بر راحتی ترجیح میدهید، به خودِ قویتر و توانمندتری تبدیل میشوید. منطقه امن شما را در آغوش میکشد، اما رشد شما را به پرواز درمیآورد. زندانی که خود ساختهاید را ترک کنید. اولین قدم، سختترین قدم است، اما به خاطر داشته باشید که تمام سفرهای بزرگ با یک تصمیم شجاعانه آغاز شدهاند. آینده در دستان شماست، و این آینده با انتخابهای امروزتان ساخته میشود.
هسته اصلی پیام من امشب حول یک حقیقت ساده اما عمیق میچرخد، سرنوشت ما نه توسط شرایط بیرونی، بلکه توسط انتخابهای روزمرهی ما شکل میگیرد. هر روز صبح، زمانی که از خواب بیدار میشویم، با قدرتمندترین اهرم تغییر در زندگی خود روبرو هستیم: انتخاب بین راحتی و رشد. مغز انسان، این عضو شگفتانگیز، برای بقا و صرفهجویی در انرژی برنامهریزی شده است. بنابراین، به طور غریزی ما را به سمت مسیرهای آشنا، رفتارهای تکراری و موقعیتهای کمخطر سوق میدهد. اینجا همان منطقه امن ماست. منطقه امن، مکانی راحت و قابل پیشبینی است. در این منطقه، هیچ تهدید جدی وجود ندارد، اما یک مشکل بزرگ هست: هیچ رشد و تحولی نیز در کار نیست. زندگی در منطقه امن مانند این است که هر روز یک غذای تکراری و بدون ارزش غذایی کافی بخورید؛ شکم شما سیر میشود، اما بدن شما به تدریج ضعیف و بیمار میشود. شما در حال زنده ماندن هستید، اما هرگز طعم زندگی واقعی را نمیچشید. این منطقه، یک زندان نامرئی است که دیوارهای آن از ترس از ناشناختهها و عادتهای ما ساخته شده است. بخش دوم، فراخوان ماجراجویی و خروج از منطقه امناست. رشد و تحول فردی دقیقاً از همان نقطهای آغاز میشود که منطقه امن شما به پایان میرسد. این مرز، جایی است که ترس و هیجان به هم میرسند. برای ساختن ماهیچههای قویتر، باید وزنههای سنگینتری بلند کنید. برای ساختن یک ذهن قوی و یک زندگی استثنایی، باید کارهایی را انجام دهید که برایتان سخت، ناخوشایند و حتی ترسناک است. این اقدامات میتوانند به ظاهر کوچک باشند، ثبت نام در آن دوره آموزشی که همیشه به آن فکر میکردید، فرستادن رزومه برای شغل رویاییتان، عذرخواهی صادقانه به خاطر اشتباهی که مرتکب شدید، یا حتی فقط "نه" گفتن به یک درخواست غیرمنطقی. هر بار که قدم به خارج از منطقه امن خود میگذارید، مانند یک کاشف عمل میکنید که قلمرو جدیدی از قابلیتها و فرصتهای خود را فتح میکند. بخش سوم، بزرگترین مانع فلج تحلیلی است. اما در این مسیر، یک دشمن خفته و موذی وجود دارد که اغلب ما را از اقدام بازمیدارد: فلج تحلیلی، زمانی است که ما یک تصمیم یا یک اقدام را آنقدر در ذهن خود واکاوی میکنیم، آنقدر سناریوهای منفی میسازیم و آنقدر منتظر شرایط کامل و بینقص میمانیم که در نهایت، در نقطه شروع خود گیر میافتیم و هیچ کاری انجام نمیدهیم. ما به جای عمل کردن، در چرخه بیپایان چه میشد اگرها و اماها سقوط میکنیم. به شما اطمینان میدهم: یک اقدام ناقص اما پرانرژی، به مراتب ارزشمندتر از یک طرح بینقص است که هرگز اجرا نمیشود. کمالگرایی، پوشش زیبایی برای ترس از شکست است. شما با عمل کردن یاد میگیرید، اصلاح میکنید و رشد میکنید، نه با نشستن و فکر کردن بیپایان. بخش چهارم: خلق آینده با اقدامات کوچک و مستمر. سرنوشت شما در نهایت، مجموع انتخابهای کوچک و روزمره شماست. این انتخابها مانند قطرههای آب هستند که با تداوم خود، میتوانند سختترین صخرهها را نیز سوراخ کنند. شما با انتخاب مطالعه به جای تماشای بیهدف تلویزیون، با انتخاب ورزش صبحگاهی به جای خواب بیشتر، و با انتخاب یک گفتگوی دشوار به جای سکوت از روی ترس، در حال حک کردن مسیر آینده خود هستید. این اقدامات کوچک، مانند سرمایهگذاری مرکب، با گذشت زمان به نتایجی خارقالعاده و غیرقابل باور تبدیل میشوند. شما با این انتخابها نیستی که هستید، بلکه با این انتخابها در حال ساختن کسی هستید که میخواهید باشید. پس از همین فردا، از خودتان بپرسید: آیا این انتخاب من را به سمت راحتی موقت میبرد، یا به سمت رشد پایدار؟ هر بار که شجاعت به خرج میدهید و رشد را بر راحتی ترجیح میدهید، به خودِ قویتر و توانمندتری تبدیل میشوید. منطقه امن شما را در آغوش میکشد، اما رشد شما را به پرواز درمیآورد. زندانی که خود ساختهاید را ترک کنید. اولین قدم، سختترین قدم است، اما به خاطر داشته باشید که تمام سفرهای بزرگ با یک تصمیم شجاعانه آغاز شدهاند. آینده در دستان شماست، و این آینده با انتخابهای امروزتان ساخته میشود.


تاکنون نظری ثبت نشده است