- 16
- 1000
- 1000
- 1000
تلاش های انبیا برای هدایت به سوی ظهور، 8
سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع "تلاش های انبیا برای هدایت به سوی ظهور"، جلسه هشتم: گوش سپاری به دعوت انبیاء، سال 1404
در سوره ابراهیم عرض کردیم که خدای متعال از زبان حضرت موسی سرنوشت اقوام گذشته را وقتی توضیح می دهد می فرماید: اقوام متعددی بودند، چه انهایی که نامشان در قرآن آمده و حتی در تاریخ نام بعضی ذکر شده است ولی بعضی ها ذکر نشدند می فرماید: که ما انبیا را فرستادیم، رسولی را فرستادیم، آن ها را دعوت کردیم و صدا زدیم. ما این اقوام را رها نکردیم با شیطان و دعوت های دیگر. سر و صداهایی که در دنیا هست، دعوت های متعددی هست. شیاطین دعوت می کنند، نفس دعوت می کند، دنیا دعوت می کند، مستکبرین و فرعون ها و طاغوت ها دعوت می کنند. ما اینا را با این دعوت ها رها نکردیم، ما هم رسولی فرستادیم و اونا هم دعوت کردند. اینا دعوت می کنند به نفس و دنیا و دعوت می کنن به خودشون می گویند بیاید پیش ما. ما دستتون رو می گیریم چنین می کنیم. به تعبیر قرآن در بین این دعوت ها انسان می فهمد ما امت ها را رها نکردیم، ما هم رسول را فرستادیم و دستشان پر بود کتاب داشتن، برنامه هدایت داشتن، طرحی داشتن و بعد هم گفتیم بروید دعوت کنید، صدا بزنید. خب یک عده ای شنیدن و با انبیا همراه شدند. حضرت فرمود: خیرات بابش با اطاعت گشوده می شود و آدم باید خوب گوش بدهد و بعد هم دنبال انبیا حرکت کند. اگر حرکت کردی درها باز می شود به روی انسان ولی اگر انسان گوش نداد و حرکت نکرد، دری از خیرات به روش باز نمی شود. یک عده ای گوش می کنند دعوت انبیا رو می شنوند. دیدید نفس ما رو صدا می زند، دنیا صدا می زند، لذات و شهوات صدا می زند. شیطان دعوتی دارد، خدای متعال هم دعوت دارد. شب جمعه منادی از آسمان ندا می دهد در ماه رجب داره از آسمان هفتم منادی الهی اون ملک داعی صدا می زند، تا انجا درها باز هست، انسان می تواند، آن دعوت را بشنود و اجابت کند. انبیا هم حرف های روشنی می زدند حرف مبهم و کلی گویی نمی کردند و دعوت به خدا می کردند و می فرمودند: اوست که همه کائنات در دست اوست امام و عالم به سمت او حرکت کنید. او صداتون زده ما منادی هستیم و ما از طرف خودمان حرفی نمی زنیم. پس در همه این منادی در بین همه این دعوت ها یه دعوتی هم خدا دارد، آن کسی هم که دعوت می کند انبیایی که متصل هستند، دستشان پر هست و وحی در دستان شان هست و حقایقی در اختیارشان هست که واقعا می توانند یه امت را بسازند و واقعا می توانند انسان ها را سلوک بدهند. ما یک مسیر پر از رنج را باید طی کنیم به لقا الله برسیم. در مرحله ملاقات با خدا هم افراد دو دسته ان. یا یک جوری راه رفتن که مومنانه با خدا ملاقات می کنند. یا آنجا هم در حجاب هستند و کافرند. انبیا حرفشون اینه می گویند: خدای متعال ما را فرستاده بیاییم شما را دعوت کنیم در بین این سر و صداها و رهایمان نکرده است. ما را با شیطان و نفس و دنیا تنها نگذاشته که فقط آنان صدا بزنند. آنهایی که مقابل صف انبیا می ایستند، منافع خودشان را در خطر می بینند. این بساط بت پرستی و شیطنت را درست کردند که یهپک چیزی گیر خودشون بیاد. الان مستکبرین عالم که این بساط را راه انداختن و سر و صدا می کنند واقعا به فکر مردم نیستند، نمی خواهند مردم به سعادت برسند، به رفاه برسند، به امنیت برسند. اینها بیش از قدرت سختشون، قدرت نرم دارند. فریب و فریبکاری دارند و با روپوشی که از فریبکاری درست می کنند دیگران را فریب می دهند. این ندای حقوق بشر و نظام حقوقی و عرض کنم این حقوق پایگاهش عدالت است و آزادی است، ولی وقتی یه ملتی مقابلشان می ایستند از همه آن حرف ها صرف نظر می کنند. صبح عاشورا خطبه حضرت رو شنیدید حضرت می فرماید: من فرار نمی کنم مثل برده ها ولی نه ذلیلانه بیعت می کنم با بنی امیه نه فرار می کنم از مقابلشون. می ایستم و استقامت می کنم، می کشم و کشته می شوند. حضرت تسلیم نشده فرار نکرده، وارد میدان جنگ شده صحنه هایی رو حضرت طراحی کردن که دشمن یه کارایی کرده که مجبور شده باطن خودش رو اظهار کند. بنی امیه خیلی خودشان رو عرض کنم طرفدار حق و طرفدار حقوق انسان معرفی می کردند مثل همین مستکبرین. اینها قوانین عالم را یک جوری طراحی می کنند که مقاصد خودشون تامین می شود. پروتکل های جهانی درست می کنند و مقاصد خودشون رو تامین می کنند اما وقتی در اثر مقاومت جبهه حق، پرده را کنار می زنند باطن خودشون را نشان می دهند. حرف انبیا حرف های روشنی هست، همه هم با فطرتشان می فهمند. آدم وقتی با انبیا حرکت می کند، هرچی حرکت می کند و جلوتر می رود، راه روشن می شود. این طور نیست که از اول همه راه روشن باشد. اگر با انبیا همراه شویم، یقین هم می آید و برکات نازل می شوند. انبیا به مومنین می گویند اگر مومنید باید بایستید، این ها می خواهند راه را ببندند و نگذارند شما راه خدا را بروید. انبیا وقتی می آمدند به لحاظ موازنه مادی همیشه دستشون خالی تر از دست دشمن بوده است، به لحاظ ظاهری آنها قدرت داشتند ولی انبیا تازه دعوتشان رو شروع می کردند. اصلا مسیر رشد مومنین و امت مومن همین است. خدای متعال مومن رو در یک بن بست هایی قرار می دهد، بعد می گوید من از تو تقوا می خواهم، همه ی عواملم به حسب ظاهر برخلاف مومن هست، اگر تقوا به خرج دادیم خدا هم راه را باز می کند. خدای متعال چرا ما را در سختی می اندازد؟ چون در این سختی ها اگر نرویم، در بن بست اسباب طرف خدا را نگیریم، نمی توانیم از حجاب اسباب عبور کنیم. آدم اگر در مقام کامی به خدا توکل نکرد یه جایی پا روی همه اسباب نگذاشت، نمی تواند از حجاب اسباب عبور کند و همیشه اسیر است. انسان در وادی گمراهی اگر باشد، زحمت می کشد اما همه زحماتش خاکستر می شود. هر چی از خدا دورتر شویم، نتایج اعمالمان بدتر می شود.
در سوره ابراهیم عرض کردیم که خدای متعال از زبان حضرت موسی سرنوشت اقوام گذشته را وقتی توضیح می دهد می فرماید: اقوام متعددی بودند، چه انهایی که نامشان در قرآن آمده و حتی در تاریخ نام بعضی ذکر شده است ولی بعضی ها ذکر نشدند می فرماید: که ما انبیا را فرستادیم، رسولی را فرستادیم، آن ها را دعوت کردیم و صدا زدیم. ما این اقوام را رها نکردیم با شیطان و دعوت های دیگر. سر و صداهایی که در دنیا هست، دعوت های متعددی هست. شیاطین دعوت می کنند، نفس دعوت می کند، دنیا دعوت می کند، مستکبرین و فرعون ها و طاغوت ها دعوت می کنند. ما اینا را با این دعوت ها رها نکردیم، ما هم رسولی فرستادیم و اونا هم دعوت کردند. اینا دعوت می کنند به نفس و دنیا و دعوت می کنن به خودشون می گویند بیاید پیش ما. ما دستتون رو می گیریم چنین می کنیم. به تعبیر قرآن در بین این دعوت ها انسان می فهمد ما امت ها را رها نکردیم، ما هم رسول را فرستادیم و دستشان پر بود کتاب داشتن، برنامه هدایت داشتن، طرحی داشتن و بعد هم گفتیم بروید دعوت کنید، صدا بزنید. خب یک عده ای شنیدن و با انبیا همراه شدند. حضرت فرمود: خیرات بابش با اطاعت گشوده می شود و آدم باید خوب گوش بدهد و بعد هم دنبال انبیا حرکت کند. اگر حرکت کردی درها باز می شود به روی انسان ولی اگر انسان گوش نداد و حرکت نکرد، دری از خیرات به روش باز نمی شود. یک عده ای گوش می کنند دعوت انبیا رو می شنوند. دیدید نفس ما رو صدا می زند، دنیا صدا می زند، لذات و شهوات صدا می زند. شیطان دعوتی دارد، خدای متعال هم دعوت دارد. شب جمعه منادی از آسمان ندا می دهد در ماه رجب داره از آسمان هفتم منادی الهی اون ملک داعی صدا می زند، تا انجا درها باز هست، انسان می تواند، آن دعوت را بشنود و اجابت کند. انبیا هم حرف های روشنی می زدند حرف مبهم و کلی گویی نمی کردند و دعوت به خدا می کردند و می فرمودند: اوست که همه کائنات در دست اوست امام و عالم به سمت او حرکت کنید. او صداتون زده ما منادی هستیم و ما از طرف خودمان حرفی نمی زنیم. پس در همه این منادی در بین همه این دعوت ها یه دعوتی هم خدا دارد، آن کسی هم که دعوت می کند انبیایی که متصل هستند، دستشان پر هست و وحی در دستان شان هست و حقایقی در اختیارشان هست که واقعا می توانند یه امت را بسازند و واقعا می توانند انسان ها را سلوک بدهند. ما یک مسیر پر از رنج را باید طی کنیم به لقا الله برسیم. در مرحله ملاقات با خدا هم افراد دو دسته ان. یا یک جوری راه رفتن که مومنانه با خدا ملاقات می کنند. یا آنجا هم در حجاب هستند و کافرند. انبیا حرفشون اینه می گویند: خدای متعال ما را فرستاده بیاییم شما را دعوت کنیم در بین این سر و صداها و رهایمان نکرده است. ما را با شیطان و نفس و دنیا تنها نگذاشته که فقط آنان صدا بزنند. آنهایی که مقابل صف انبیا می ایستند، منافع خودشان را در خطر می بینند. این بساط بت پرستی و شیطنت را درست کردند که یهپک چیزی گیر خودشون بیاد. الان مستکبرین عالم که این بساط را راه انداختن و سر و صدا می کنند واقعا به فکر مردم نیستند، نمی خواهند مردم به سعادت برسند، به رفاه برسند، به امنیت برسند. اینها بیش از قدرت سختشون، قدرت نرم دارند. فریب و فریبکاری دارند و با روپوشی که از فریبکاری درست می کنند دیگران را فریب می دهند. این ندای حقوق بشر و نظام حقوقی و عرض کنم این حقوق پایگاهش عدالت است و آزادی است، ولی وقتی یه ملتی مقابلشان می ایستند از همه آن حرف ها صرف نظر می کنند. صبح عاشورا خطبه حضرت رو شنیدید حضرت می فرماید: من فرار نمی کنم مثل برده ها ولی نه ذلیلانه بیعت می کنم با بنی امیه نه فرار می کنم از مقابلشون. می ایستم و استقامت می کنم، می کشم و کشته می شوند. حضرت تسلیم نشده فرار نکرده، وارد میدان جنگ شده صحنه هایی رو حضرت طراحی کردن که دشمن یه کارایی کرده که مجبور شده باطن خودش رو اظهار کند. بنی امیه خیلی خودشان رو عرض کنم طرفدار حق و طرفدار حقوق انسان معرفی می کردند مثل همین مستکبرین. اینها قوانین عالم را یک جوری طراحی می کنند که مقاصد خودشون تامین می شود. پروتکل های جهانی درست می کنند و مقاصد خودشون رو تامین می کنند اما وقتی در اثر مقاومت جبهه حق، پرده را کنار می زنند باطن خودشون را نشان می دهند. حرف انبیا حرف های روشنی هست، همه هم با فطرتشان می فهمند. آدم وقتی با انبیا حرکت می کند، هرچی حرکت می کند و جلوتر می رود، راه روشن می شود. این طور نیست که از اول همه راه روشن باشد. اگر با انبیا همراه شویم، یقین هم می آید و برکات نازل می شوند. انبیا به مومنین می گویند اگر مومنید باید بایستید، این ها می خواهند راه را ببندند و نگذارند شما راه خدا را بروید. انبیا وقتی می آمدند به لحاظ موازنه مادی همیشه دستشون خالی تر از دست دشمن بوده است، به لحاظ ظاهری آنها قدرت داشتند ولی انبیا تازه دعوتشان رو شروع می کردند. اصلا مسیر رشد مومنین و امت مومن همین است. خدای متعال مومن رو در یک بن بست هایی قرار می دهد، بعد می گوید من از تو تقوا می خواهم، همه ی عواملم به حسب ظاهر برخلاف مومن هست، اگر تقوا به خرج دادیم خدا هم راه را باز می کند. خدای متعال چرا ما را در سختی می اندازد؟ چون در این سختی ها اگر نرویم، در بن بست اسباب طرف خدا را نگیریم، نمی توانیم از حجاب اسباب عبور کنیم. آدم اگر در مقام کامی به خدا توکل نکرد یه جایی پا روی همه اسباب نگذاشت، نمی تواند از حجاب اسباب عبور کند و همیشه اسیر است. انسان در وادی گمراهی اگر باشد، زحمت می کشد اما همه زحماتش خاکستر می شود. هر چی از خدا دورتر شویم، نتایج اعمالمان بدتر می شود.
تاکنون نظری ثبت نشده است