- 53
- 1000
- 1000
- 1000
نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی، جلسه چهل و یکم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی»، جلسه چهل و یکم: ویژگی ها و ریشه های تحجر، سال 1403
واقع مسئله این است که ما آدم ها چه درباره دین و چه غیر آن دچار آفت تحجر می شویم، به دلائل مختلف، و یک تربیت صحیح در مدرسه تربیتی است که اولاً قبل از آگاهی دادن، و ارزشمند تر از آگاهی دادن به دانش آموزان و حتی دانشجویان، تفکر کردن، آزاد اندیشی، و رهایی از تحجر را بیاموزیم، یعنی ما چطوری در پاییز نگرانیم که سرما نخوریم، می گویند هوای پاییزی ویروس های پاییزی بیشتر آدم را دچار سرماخوردگی می کند چون یک آفت رایج است خوب ما در عرصه علم، به شدت باید مواظب باشیم دچار تحجر نشویم، چه بسا کسانی که با علم کار می کنند، بیشتر در معرض تحجر هستند و ممکن است عوام هم در اثر عوامل مختلف دچار تحجر بشوند، ولی ریشه های تحجر در شخصیت انسان متعدد و متنوع هست، و من حالا بعضی از آنها را بر می شمارم ولی خیلی پیشنهاد می کنم و خیلی اصرار می کنم که دوستان مخاطب برنامه خصوصاً مربیان، معلمان عزیز، و کسانی که می خواهند اندیشه آزادی داشته باشند حالا معلم و مربی هم نباشند مخصوصاً آنهایی که دینشان خیلی برایشان مهم است در آخر الزمان توی امتحانات سهمگین آخر الزمان فتنه های آخر الزمان مطالعه زیادتر داشته باشند درباره انواع تهجر، هم در روان شناسی بحث مفصل شده و حتی مفصل تر از آنچه که در متون دینی به دست آمده از علما ما داریم البته ریشه های قرآنی و روایی در این باره بسیار فراوان است، منتهی حالا زیاد تبدیل به کتاب نشده من خیلی دوست داشتم یک کتاب داشته باشیم اصلا تحجر را انواع و اقسامش را توضیح بدهد، شاید شهید مطهری در این زمینه کار بسیار ارزشمندی ارائه داده باشند و ارزشمندتر از دیگر اساتید کتابی ایشان دارند تحت عنوان موانع شناخت،کمک می کند به این بحث و البته جزوات و مباحث دیگری که ایشان در این زمینه داشتند یک قطعه ای از این بحث را جلسه قبل از بحث های شهید مطهری خواندیم.
چه انسان دارا باشد چه زیاد اهل علم نباشد، ممکن است دچار تحجر بشود، اول تحجر را توضیح بدهیم یک بار دیگر، تحجر یعنی جزم اندیشی، یک آگاهی یا یک اندیشه یا یک برداشت را فرد دارد آن را نمی تواند تغییر بدهد به دیگران هم اجازه نمی دهد کمکش کنند برای تغییر، جزم اندیشی سنگ شدن از حجر می آید دیگر، سنگ شدن ریشه این بحث هم در قرآن تصریح شده که می فرماید بعضی ها نمی فهمند به دلیل اینکه قلب شان سنگ شده یا شدیدتر از سنگ، آن وقت قلب در قرآن یکی از منابع و ابزار معرفت است، دقت فرمودید؟ آیات قرآن را برنگردیم بخوانیم پس وقتی انسان قلبش سنگ شد، دیگر نمی تواند فکر تازه را دریافت کند، نمی تواند اطلاعات تازه را دریافت کند، نمی تواند اطلاعات تازه ای که دریافت می کند را درست پردازش کند، نمی تواند دست از برداشت های خودش بردارد، دیگران را دائماً متهم می کند، و چه بسا در مقابل اندیشه مخالف عصبانی بشود و بهم ریخته شود و دچار تصمیمات عجولانه بشود چه بسا دیگران را مدام برچسب بهشون بزند، یعنی شما نابجا و سریع برچسب به کسی بزنی علامت تحجر است انتقاد پذیر نباشی علامت تحجر است هر حرفی را از دین یا از غیر دین، عمیق بهش نگاه کنی تحجر است خود سطحی نگری تحجر است بعضی ها نسبت به اندیشه های غربی که آموختند افراد متحجری هستند خود اندیشمندان غربی هم اینقدر تحویل نگرفتند اندیشه خودشان که شما تحویل می شوی دچار تحجر می شوند ما با غرب اندیشی مخالف نیستیم با غرب زدگی مخالفیم یعنی غرب زدگی به آدم اجازه نمی دهد غرب را نقد کند، الان مثلا می بینند دانشجوها آنجا کتک زده می شوند و دستگیر می شوند و استاد دانشگاه و نیروهای نظامی ریختند در دانشگاه ها اصلا به خودش اجازه انتقاد نمی دهد یک درصد این را در کشور خودمان ببیند یقه پاره می کند احساس می کند همه چیز نابود شد آزادی از بین رفت، اینها علامتهای تحجر است.
واقع مسئله این است که ما آدم ها چه درباره دین و چه غیر آن دچار آفت تحجر می شویم، به دلائل مختلف، و یک تربیت صحیح در مدرسه تربیتی است که اولاً قبل از آگاهی دادن، و ارزشمند تر از آگاهی دادن به دانش آموزان و حتی دانشجویان، تفکر کردن، آزاد اندیشی، و رهایی از تحجر را بیاموزیم، یعنی ما چطوری در پاییز نگرانیم که سرما نخوریم، می گویند هوای پاییزی ویروس های پاییزی بیشتر آدم را دچار سرماخوردگی می کند چون یک آفت رایج است خوب ما در عرصه علم، به شدت باید مواظب باشیم دچار تحجر نشویم، چه بسا کسانی که با علم کار می کنند، بیشتر در معرض تحجر هستند و ممکن است عوام هم در اثر عوامل مختلف دچار تحجر بشوند، ولی ریشه های تحجر در شخصیت انسان متعدد و متنوع هست، و من حالا بعضی از آنها را بر می شمارم ولی خیلی پیشنهاد می کنم و خیلی اصرار می کنم که دوستان مخاطب برنامه خصوصاً مربیان، معلمان عزیز، و کسانی که می خواهند اندیشه آزادی داشته باشند حالا معلم و مربی هم نباشند مخصوصاً آنهایی که دینشان خیلی برایشان مهم است در آخر الزمان توی امتحانات سهمگین آخر الزمان فتنه های آخر الزمان مطالعه زیادتر داشته باشند درباره انواع تهجر، هم در روان شناسی بحث مفصل شده و حتی مفصل تر از آنچه که در متون دینی به دست آمده از علما ما داریم البته ریشه های قرآنی و روایی در این باره بسیار فراوان است، منتهی حالا زیاد تبدیل به کتاب نشده من خیلی دوست داشتم یک کتاب داشته باشیم اصلا تحجر را انواع و اقسامش را توضیح بدهد، شاید شهید مطهری در این زمینه کار بسیار ارزشمندی ارائه داده باشند و ارزشمندتر از دیگر اساتید کتابی ایشان دارند تحت عنوان موانع شناخت،کمک می کند به این بحث و البته جزوات و مباحث دیگری که ایشان در این زمینه داشتند یک قطعه ای از این بحث را جلسه قبل از بحث های شهید مطهری خواندیم.
چه انسان دارا باشد چه زیاد اهل علم نباشد، ممکن است دچار تحجر بشود، اول تحجر را توضیح بدهیم یک بار دیگر، تحجر یعنی جزم اندیشی، یک آگاهی یا یک اندیشه یا یک برداشت را فرد دارد آن را نمی تواند تغییر بدهد به دیگران هم اجازه نمی دهد کمکش کنند برای تغییر، جزم اندیشی سنگ شدن از حجر می آید دیگر، سنگ شدن ریشه این بحث هم در قرآن تصریح شده که می فرماید بعضی ها نمی فهمند به دلیل اینکه قلب شان سنگ شده یا شدیدتر از سنگ، آن وقت قلب در قرآن یکی از منابع و ابزار معرفت است، دقت فرمودید؟ آیات قرآن را برنگردیم بخوانیم پس وقتی انسان قلبش سنگ شد، دیگر نمی تواند فکر تازه را دریافت کند، نمی تواند اطلاعات تازه را دریافت کند، نمی تواند اطلاعات تازه ای که دریافت می کند را درست پردازش کند، نمی تواند دست از برداشت های خودش بردارد، دیگران را دائماً متهم می کند، و چه بسا در مقابل اندیشه مخالف عصبانی بشود و بهم ریخته شود و دچار تصمیمات عجولانه بشود چه بسا دیگران را مدام برچسب بهشون بزند، یعنی شما نابجا و سریع برچسب به کسی بزنی علامت تحجر است انتقاد پذیر نباشی علامت تحجر است هر حرفی را از دین یا از غیر دین، عمیق بهش نگاه کنی تحجر است خود سطحی نگری تحجر است بعضی ها نسبت به اندیشه های غربی که آموختند افراد متحجری هستند خود اندیشمندان غربی هم اینقدر تحویل نگرفتند اندیشه خودشان که شما تحویل می شوی دچار تحجر می شوند ما با غرب اندیشی مخالف نیستیم با غرب زدگی مخالفیم یعنی غرب زدگی به آدم اجازه نمی دهد غرب را نقد کند، الان مثلا می بینند دانشجوها آنجا کتک زده می شوند و دستگیر می شوند و استاد دانشگاه و نیروهای نظامی ریختند در دانشگاه ها اصلا به خودش اجازه انتقاد نمی دهد یک درصد این را در کشور خودمان ببیند یقه پاره می کند احساس می کند همه چیز نابود شد آزادی از بین رفت، اینها علامتهای تحجر است.
تاکنون نظری ثبت نشده است