سخنرانی خانم دکتر فریبا علاسوند با موضوع «زیست عفیفانه»، جلسه اول: صیانت از حریم پاکدامنی، سال 1404
موضوع «زیست عفیفانه» و صیانت از حریم پاکدامنی، فراتر از یک چالش گذرا، نقطهی تلاقی و اصطکاک دو تمدن بزرگ است: تمدنی که بنیان خود را بر پاکدامنی استوار ساخته و تمدنی که حیاتش به بهرهکشی جنسی از زنان گره خورده است . امروزه مسئلهی حجاب در کشور ما تنها «نوک کوه یخ» از یک تقابل عظیم فرهنگی است که ابعادی جهانی دارد و نباید آن را صرفاً به دعواهای سیاسی داخلی یا لایههای سطحی قانون تقلیل داد .
- ریشههای تاریخی و تحول سبک زندگی
نبرد میان پاکدامنی و بیبندوباری، پیشینهای به قدمت تاریخ بشر دارد؛ جنگی که از تمایز زیست فرزندان هابیل و قابیل آغاز شد. در حالی که پیروان آیین هابیل بر مدار کار، عبادت و ارزشهای اخلاقی میزیستند، در سوی دیگر، زیستی مبتنی بر «لهو»، موسیقیهای غنایی و مستی شکل گرفت که تبار تمدنهای مادیگرا را تشکیل داد .
با ظهور مدرنیسم در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی، این رویکرد دچار جهشی تمدنی شد. کانون این تحول، «بدنمندی» با محوریت بدن زنان بود؛ به گونهای که هنر، مجسمهسازی و نقاشی به سوی عریانی و مفاهیم شهوانی سوق داده شد. این جریان که از دوران داوینچی جرقه خورده بود، در دهههای 60 و 70 میلادی با جنبشهای رادیکال فمینیستی به اوج رسید. در این دوران، شعار «شخصی، سیاسی است» طنینانداز شد تا مسائل فردی به مطالبات کلان سیاسی تبدیل شود و مفاهیمی چون مادری و حیا، به عنوان ابزارهای تحقیر زن بازتعریف گردند .
- هژمونی جهانی و اسناد بینالمللی
امروزه این تقابل در قالب اسناد بینالمللی نظیر سند 2030 دنبال میشود. این سند با طرح مفهوم «شهروندی جهانی»، در پی آن است تا هویتهای دینی و ملی را رنگباخته جلوه داده و ارزشهای واحد جهانی را جایگزین آن کند. یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای این اسناد، آموزش جامع جنسی (CSE) است که با هدفگذاری بر کودکان از سنین 4 سالگی، در پی مخدوش کردن معصومیت آنان و حذف اقتدار خانوادهها در تربیت اخلاقی است .
فشار بر کشورها برای پذیرش این هژمونی آموزشی تا حدی است که حتی فرقه های مذهبی در غرب نیز در برابر آن موضع گرفتهاند. این جریان سازمانیافته، با استفاده از لابیهای قدرتمند در نهادهایی چون سازمان ملل، تلاش میکند تا حتی در کشورهای اسلامی، دسترسی به ابزارهای کنترل جنسی را از سنین مدارس ابتدایی الزامی سازد .
نتیجهگیری درک عمیق این پازل جهانی نشان میدهد که تغییر سبک زندگی نسل جوان و دگرگونی ارزشهایی چون غیرت و حیا، نه یک اتفاق تصادفی، بلکه محصول یک برنامهریزی تاریخی و تمدنی است. مواجهه با این جریان، نیازمند هوشمندی و عبور از سادهانگاریهای سیاسی است تا بتوان از حقیقتِ زیست پاکمدارانه در برابر تهاجم تمدنِ لذتجو محافظت کرد .
موضوع «زیست عفیفانه» و صیانت از حریم پاکدامنی، فراتر از یک چالش گذرا، نقطهی تلاقی و اصطکاک دو تمدن بزرگ است: تمدنی که بنیان خود را بر پاکدامنی استوار ساخته و تمدنی که حیاتش به بهرهکشی جنسی از زنان گره خورده است . امروزه مسئلهی حجاب در کشور ما تنها «نوک کوه یخ» از یک تقابل عظیم فرهنگی است که ابعادی جهانی دارد و نباید آن را صرفاً به دعواهای سیاسی داخلی یا لایههای سطحی قانون تقلیل داد .
- ریشههای تاریخی و تحول سبک زندگی
نبرد میان پاکدامنی و بیبندوباری، پیشینهای به قدمت تاریخ بشر دارد؛ جنگی که از تمایز زیست فرزندان هابیل و قابیل آغاز شد. در حالی که پیروان آیین هابیل بر مدار کار، عبادت و ارزشهای اخلاقی میزیستند، در سوی دیگر، زیستی مبتنی بر «لهو»، موسیقیهای غنایی و مستی شکل گرفت که تبار تمدنهای مادیگرا را تشکیل داد .
با ظهور مدرنیسم در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی، این رویکرد دچار جهشی تمدنی شد. کانون این تحول، «بدنمندی» با محوریت بدن زنان بود؛ به گونهای که هنر، مجسمهسازی و نقاشی به سوی عریانی و مفاهیم شهوانی سوق داده شد. این جریان که از دوران داوینچی جرقه خورده بود، در دهههای 60 و 70 میلادی با جنبشهای رادیکال فمینیستی به اوج رسید. در این دوران، شعار «شخصی، سیاسی است» طنینانداز شد تا مسائل فردی به مطالبات کلان سیاسی تبدیل شود و مفاهیمی چون مادری و حیا، به عنوان ابزارهای تحقیر زن بازتعریف گردند .
- هژمونی جهانی و اسناد بینالمللی
امروزه این تقابل در قالب اسناد بینالمللی نظیر سند 2030 دنبال میشود. این سند با طرح مفهوم «شهروندی جهانی»، در پی آن است تا هویتهای دینی و ملی را رنگباخته جلوه داده و ارزشهای واحد جهانی را جایگزین آن کند. یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای این اسناد، آموزش جامع جنسی (CSE) است که با هدفگذاری بر کودکان از سنین 4 سالگی، در پی مخدوش کردن معصومیت آنان و حذف اقتدار خانوادهها در تربیت اخلاقی است .
فشار بر کشورها برای پذیرش این هژمونی آموزشی تا حدی است که حتی فرقه های مذهبی در غرب نیز در برابر آن موضع گرفتهاند. این جریان سازمانیافته، با استفاده از لابیهای قدرتمند در نهادهایی چون سازمان ملل، تلاش میکند تا حتی در کشورهای اسلامی، دسترسی به ابزارهای کنترل جنسی را از سنین مدارس ابتدایی الزامی سازد .
نتیجهگیری درک عمیق این پازل جهانی نشان میدهد که تغییر سبک زندگی نسل جوان و دگرگونی ارزشهایی چون غیرت و حیا، نه یک اتفاق تصادفی، بلکه محصول یک برنامهریزی تاریخی و تمدنی است. مواجهه با این جریان، نیازمند هوشمندی و عبور از سادهانگاریهای سیاسی است تا بتوان از حقیقتِ زیست پاکمدارانه در برابر تهاجم تمدنِ لذتجو محافظت کرد .


تاکنون نظری ثبت نشده است