display result search
منو
نقش بسیج مردم و منابع ملی در دفاع مقدس

نقش بسیج مردم و منابع ملی در دفاع مقدس

  • 1 تعداد قطعات
  • 26 دقیقه مدت قطعه
  • 10 دریافت شده
سخنرانی سپهبد شهید محمد حسین باقری در همایش ملی بسیج مردم و منابع ملی در دفاع مقدس

بسم الله الرحمن الرحیم. بعد از انقلاب که توطئه هایی علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران آغاز شد مثل درگیری ها و ناامنی های مرزی، کودتا و انواع و اقسام توطئه ها که توسط آمریکا و اذناب او شکل گرفت، امام راحل تشخیص دادند که راه نجات کشور و حفظ امنیت کشور در برابر همه این توطئه ها، تشکیل بسیج است لذا در پنجم آذر سال هزار و سیصد و پنجاه و هشت که کمتر از یک سال از انقلاب اسلامی گذشته بود فرمان تاریخی تشکیل بسیج صادر شد و بسیج شکل گرفت یعنی یک سال قبل از آغاز تهاجم رژیم بعثی به ایران که نشان داد این دوراندیشی امام و آینده نگری امام است. آنچه که ما امروز می خواهیم تئوریزه کنیم، در دانشگاه هامون آینده پژوهی کنیم و بر اساس او تصمیم بگیریم، امام راحل این کار را با درک شرایطی که برای انقلاب اسلامی و کشور در پیش بود در پنج آذر سال پنجاه و هشت این اقدام راهبردی را انجام داد و برکات آن برای کشور آغاز شد. البته قبل از او هم مردم در خنثی سازی توطئه ها حضور داشتند و در حفظ امنیت و ثبات کشور حضور داشتند اما این سازماندهی آغاز شد و بعد ما با یک تهاجم گسترده نظامی توسط ارتش بعثی مواجه شدیم در شرایطی که آن ارتش تا بن دندان مسلح بود واز قبل آماده تجاوز شده بود. ارتش اون روز ایران با همه تلاشش آمادگی نداشت، انسجام نداشت، قوای کافی نداشت .سپاه پاسداران هم یک نهاد نوپا بود که با سلاح سبک در حال امن سازی مناطق ناامن کشور بود و اگر نبود که مردم به جبهه بیایند، در تمام ابعاد، قطعا شکست جمهوری اسلامی اتفاق می افتاد. بر اساس معیارهای مادی و محاسباتی که وجود دارد چه اتفاقی افتاد که شکست های پنج شش ماه اول جنگ با تمام تلاشی که صورت گرفت از اسفند پنجاه و نه تا مهر سال شصت در این شش ماه یا با مقدماتش در این یک سال چه اتفاقی افتاد که عملیات های بزرگ و پیروزی مانند ثامن الائمه علیه السلام، فتح المبین، طریق القدس، بیت المقدس و آزادی خرمشهر اتفاق افتاد و ادامه پیدا کرد و حتی پیچیده ترین عملیات آب خاکی و عبور از رودخانه در جهان در عملیات والفجر هشت اتفاق افتاد و ارتش مجهزی که همه دنیا پشت او بود، چه اتفاقی افتاد که آن ها شکست خوردند؟ عوامل شاید متعددی باشد اما مهم ترین عامل این است که جمهوری اسلامی موفق شد با الگوی امام راحل، مردم را برای مبارزه با دشمن متجاوز سازماندهی بکند و او را از کشور بیرون براند و در جنگ پیروز بشود. یک وجب از خاک کشور را از دست ندهد. این اتفاق، اتفاق عجیبی است. حاکمیت ملی و استقلال کشور با وجود این همه بی ثبات سازی و این همه جنگ و جنایت، تثبیت شد، ارتقا پیدا کرد، حاکمیت ما و امنیت ملی ما در پایان جنگ قابل قیاس با سال پنجاه و هشت نبود و بسیار مستحکم تر شده بود. ما از دوره ثبات سازی عبور کردیم به برکت همین دفاع مقدسی که این مردم اداره کردند. این الگویی است که در کشور ما تجربه شد چه در قالب بسیج به عنوان سازمان بسیج و نیروی مقاومت بسیج و چه در قالب حضور مردم در دفاع مقدس. مردمی که شاید هیچ اسمی در پرونده های بسیج نداشتند و ندارند چه در قالب استفاده و مشارکت منابع ملی ما در دفاع مقدس، این موضوعی است که باید توجه شود و برکات او باید برای این کشور الگوسازی بکند. اتفاقات بسیار بزرگی در این موضوع صورت گرفت اگر قرار بود ارتش با همان توان وارد جنگ بشود و ادامه بدهد هشت لشکر که بعضا نیمه کامل بودند و تعداد سه چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران با چند گردانی که در پادگان ولی عصر تهران یا سایر استان ها داشت از سلاح های سبک اما وقتی این مردم آمدند و در این قالب ها ریخته شدند اینکه شما بتوانید در ظرف مدت کوتاه چند ماه گردان را به تیپ تبدیل کنید، تیپ را به لشکر تبدیل کنید و مجموعه لشکرها شکل بگیرد. در یک دوره ای ما در جبهه شاید حدود سیصد تا چهارصد هزار رزمنده و پشتیبان داشتیم. سه میلیون نفر از شش میلیون نفر حاضر شده در دوره دفاع مقدس از مردم هستند. سه میلیون از شش میلیون یعنی نیمی از این ها هیچ وابستگی ندارند و حقوق نمی گیرند و هیچ وظیفه سازمانی ندارند و کاملا داوطلبانه آمده اند. بیش از نیمی از شهدای ما و بیش از نیمی از مجروحان و جانبازان ما، از مردم هستند، از بسیجیان هستند. هیچ ضرورتی نداشته بیایند می توانستند بگویند وظیفه ارتش و نیروهای مسلح است که از کشور دفاع کنند. ما در دوران صلح به این ها پول و امکانات و سازماندهی دادیم که در جنگ از کشور دفاع کنند مانند خیلی از کشورهای دنیا؛ اما این طور نشد بلکه داوطلبانه مردم آمدند، در این قالب ها قرار گرفتند و این حماسه ها را شکل دادند. تشکیل یگان های رزم و پشتیبانی رزم کار ساده ای نیست. من پرسیدم همان ایام از عزیزان همکار ارتشی که به من گفتند تشکیل یک گردان تانک لشکر نود و دو زرهی پنج سال طول کشید یعنی یک گردان پنج سال جذب نیرو، آموزش، سازماندهی، تمرین، رزمایش و ساختارسازی پنج سال لازم دارد. چه اتفاقی می افتد ظرف چند ماه پانزده لشکر درست می شود؟ این یک اتفاق ساده ای نیست، یک معجزه است و یک کار استثنائی است که اتفاق افتاده. آن وقت همین یگان هایی که در همین مدت اندک به خوبی آموزش دیدند اینها به خوبی بر ارتش آموزش دیده بعثی غلبه پیدا کردند و عملیات های موفق انجام دادند. عملیات های بسیار پیچیده انجام دادند، همین بسیجیان و همین مردم این کارها را کردند. ما فرماندهی لشکر بسیجی داشتیم همین شهید زاهدی بزرگوار که در محور مقاومت به شهادت رسید، ایشان جانشین شهید خرازی بود که بعنوان یک فرد بسیجی فرمانده لشکر چهارده امام حسین(ع) شد و بعد از جنگ با اصرار دوستانش قانعش کردیم تا لباس پاسداری به تن کند. بسیاری از فرماندهان ما بسیجی بودند. بسیاری از توپچی های ما و عناصر موشکی ما و متخصصین فنی ما همه این ها بسیجی بودند و از مردم بودند. حقوق دریافت نمی کردند و می گفتند ما بسیجی هستیم. چنین روحیه ای در میان بسیجیانی که فرماندهان لشکرهای ما بودند وجود داشت. این وضعیت در واحدهای مهندسی رزمی ما، در مخابرات ما، در تخریب ما، در ادوات ما، در توپخانه ما، در اطلاعات ما و در همه ی این ها وجود داشت. ببینید چه تعدادی از پزشکان متخصص این کشور وارد دفاع مقدس شدند و داوطلبانه سخت ترین عمل های جراحی را نزدیک خطوط مقدم انجام دادند. در نهضت قطعه سازی، ما در تولید مهمات مشکل داشتیم، به تراشکاران اعلام کردیم اگر می توانید بیایید در ریخته گری و تراشکاری مهمات توپخانه و این پوسته ی فولادی را کمک کنید، آنها بسیج شدند و مهمات ما ناگهان ده ها برابر افزایش پیدا کرد. اینها اتفاقات کوچکی نیست. مردم آمدند در زمان جنگ برای اینکه رزمنده ها راحت بتوانند آموزش ببینند و سازمان دهی بشوند، در پادگان ها اتفاقات عجیبی شکل دادند مثلا مردم یزد آمدند در پادگان تیپ الغدیر در خوزستان یک حمام سنتی ساختند که از حمام های یزد بسیار زیباتر بود که این رزمنده وقتی می رفت برای استحمام احساس می کرد در محله خودش است. در یک لشکر دیگری آمدند و قنادی ساختند. انواع و اقسام این کارها در جبهه اتفاق افتاد که همین مردم کردند. من از یکی از فرماندهان لشکرها پرسیدم شما چند تا کمپرسی و تانکر سنگین دارید؟ شهید کاظمی بزرگوار ما فرمانده لشکر هشت نجف بود که پاسخ داد حدود صد و شش دستگاه داریم که وقتی گفتم چه تعدادش را لجستیک سپاه به شما داده؟ پاسخ داد کمتر از ده تا و بقیه اش را مردم خریده بودند. لشکر ثارالله که فرمانده اش شهید سلیمانی بود وضعش از همه بهتر بودچون مردم کرمان خیلی پشتیبانی می کردند مثلا سپاه بیست تا وانت برایشان می خرید و صد و پنجاه تا وانت هم مردم برایشان می خریدند. وضعیت جبهه ما اینگونه بود یعنی کمکی که مردم می کردند قابل قیاس با پشتیبانی که دولت و نیروهای مسلح می توانستند بکنند نبود. شبکه مخابرات کشور، شبکه بیمارستان های کشور، شبکه صنایع کشور، شبکه دانشگاه ها و پژوهشگاه های کشور، صدا و سیمای ما، هنرمندان ما، سازمان های تخصصی کشور، سازمان هواشناسی، سازمان نقشه برداری، سازمان زمین شناسی، همه ی این ها میدان بازی بود برای اینکه بیایند توانمندی هایشان را در اختیار دفاع کشور قرار بدهند و همه با هر رنگ و سلیقه ای توی جبهه می آمدند و خالصانه کمک می کردند هیچ انتظاری هم نداشتند و کار جبهه را پیش می بردند. صحنه های بسیار زیبایی دیده می شد؛ شبکه حمل و نقل ریلی کشور در اختیار بود؛ شبکه حمل و نقل جاده ای کشور در اختیار بود؛ هر کدام از دانشگاه ها کاری را به عهده گرفتند و اگر یک پل تخصصی زده شد خب دانشکده فنی دانشگاه تبریز پشتش بود. اگر پهپادی شکل گرفت که امروز به این جا رسیده ایم، چند دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف با این پرنده های اسباب بازی مدلی که آن روز توی دنیا پیدا شده بود و با یک دوربین بسیار عادی که زیرش نصب کرده بود با چسب، برای ما عکس گرفت و ما پسندیدیم و مبدا شکل گیری پهپادهای ما شد. پشت جبهه مملو از توطئه و خیانت و جاسوسی و ترور و انفجار و این ها بود در همین دوره ای که در دفاع مقدس، این ملت در حال دفاع در برابر بعثی ها بودند منافقین هفده هزار نفر از مردم ما را در شهرها کشتند و بسیج بود که این امنیت را در کشور برقرار کرد. دستگاه اطلاعاتی مگر چقدر توان داشت؟ امام فرمود اطلاعات سی و شش میلیونی یعنی همه ملت ایران باید عنصر اطلاعاتی باشند و این اتفاق افتاد. هیچ منافقی، هیچ تروریستی دیگر امنیت نداشت. شهرها بمباران می شد، ما دچار سیل و زلزله می شدیم و همین بسیجیان و داوطلبانی که بودند و می آمدند کمک می کردند. یکی از مهم ترین اثرات این حضور مردمی، توسعه روحیه ایثار، شجاعت، فداکاری و همراهی با کشور و نظام و سرمایه اجتماعی بود. این چیز کوچکی نبود. اینکه مردم احساس بکنند کشور متعلق به خودشان است و خودشان دارند از کشورشان دفاع می کنند. این خیلی تفاوت می کند تا اینکه مردم کنار بشینند و بگویند ارتش بره از مرزها دفاع کنه. ما برای خودمون داریم تجارت و زندگی می کنیم. نه مردم خودشان عهده دار بودند و این روحیه توسعه پیدا کرد. نتیجه این الگویی که امام ایجاد کرد و در دفاع مقدس تجربه شد نتیجه اش این بود اون سمتی از دشمن و سمتی از جبهه که دشمن قرار داشت و همه امکانات را داشت و توانش چند بار از نو ساخته شد و پول بی دریغ دنیا در اختیارش بود و سلاح های مجاز و غیر مجاز در اختیارش بود، آخرش شکست خورد و به ذلتی افتاد که دیدید و صدام اعدام شد و اثری از او و یارانش باقی نماند اما این سمت با دست خالی پیروز شدند و سربلند شدند. امام راحل بزرگوار را ببینید چه جایگاهی دارد. رزمندگان و جانبازان ما چه جایگاهی دارند. این تفاوتی است که وجود دارد و این حاصل به کارگیری و حضور جانانه مردم و منابع ملی در دفاع مقدس است. دفاع مقدسی که بارها رهبر انقلاب فرمودند که یک گنج تمام ناشدنی است حداقل دو سه قرن ملت ایران باید از دستاوردهای این دفاع مقدس روحیه اش رو حفظ کند و هویتش را حفظ کند. سرش را بالا بگیرد، پس کار خیلی سنگینی من و شما داریم که ابعاد این گنج را استخراج کنیم.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 26:39

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن