- 262
- 1000
- 1000
- 1000
نهج البلاغه، گنجینه حکمت و بصیرت، 2
سخنزانی حجت الاسلام مسعود عالی با موضوع "نهج البلاغه، گنجینه حکمت و بصیرت"، جلسه دوم: نسخه انسان سازی در نهج البلاغه ، سال 1404
انسان اگر انسان بخواهد با شخصیت یک بزرگ آشنا شود و روحیات او را کسب کند یا باید به طور مستقیم خدمت آن بزرگوار برسد و یا اینکه باید به طور غیر مستقیم از کتاب و کلام و محصولات فکری او استفاده کند. به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه، کلام هر کسی ترشح و تراوش شخصیت او هست. اگر کسی با نهج البلاغه مأنوس شود، کم کم شخصیت امیرالمومنین روی او اثر میگذارد. کسی که معدن علم الهی هست و تمام علمش در نهج البلاغه تجلی کرده است. ما باید سعی کنیم نهج البلاغه را هم مانند قرآن ختم کنیم و حتماً خود را مصمم کنیم که هر روز بخشی از نامهها و خطبههای نهج البلاغه را بخوانیم. آنچه که مرحوم سید رضی از کلام امیرالمومنین علیه السلام جمع آوری کرده است شامل 241 خطبه، 79 نامه و 480 کلمات قصار و حکیمانه در آن هست. اما حضرت امیرالمومنین خیلی بیش از این سخنرانی و صحبت داشتهاند ولی به دلیل اینکه سیده رضی ادیب بودهاند، مواردی را که حالت ادبی داشتهاند جمع آوری کرده است. نامه 31 نهج البلاغه که مورد بحث ماست، یک نسخهای برای سیر و سلوک و تهذیب نفس است. لذا به عنوان یک نسخه تربیتی انسان سازی است. در این نامه امیرالمومنین علیه السلام به امام مجتبی علیه السلام نوشته است بعضی از صفات را به اینجا به کار میبرد و میفرماید از یک پدری در حال مرگ است که اقرار دارد که ما تحت سیطره زمان هستیم. روح به قدری قویست که جسم را تصاحب کرده است. ما خیلی با قوانین ملکوت آشنا نیستیم و نمیدانیم که ملکوت حاکم بر عالم ملک است. این هنر امیرالمومنین علیه السلام است که چنین تعابیری را به کار میبرد و این خیلی بصیرت بزرگیست که انسان از دنیا توقع دنیا را داشته باشد نه توقع بهشت را. دنیا امتحان بهشت است و امتحان همیشه با دشواری و سختی همراه است، ولی انسان نباید در سختیها بشکند.
انسان اگر انسان بخواهد با شخصیت یک بزرگ آشنا شود و روحیات او را کسب کند یا باید به طور مستقیم خدمت آن بزرگوار برسد و یا اینکه باید به طور غیر مستقیم از کتاب و کلام و محصولات فکری او استفاده کند. به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه، کلام هر کسی ترشح و تراوش شخصیت او هست. اگر کسی با نهج البلاغه مأنوس شود، کم کم شخصیت امیرالمومنین روی او اثر میگذارد. کسی که معدن علم الهی هست و تمام علمش در نهج البلاغه تجلی کرده است. ما باید سعی کنیم نهج البلاغه را هم مانند قرآن ختم کنیم و حتماً خود را مصمم کنیم که هر روز بخشی از نامهها و خطبههای نهج البلاغه را بخوانیم. آنچه که مرحوم سید رضی از کلام امیرالمومنین علیه السلام جمع آوری کرده است شامل 241 خطبه، 79 نامه و 480 کلمات قصار و حکیمانه در آن هست. اما حضرت امیرالمومنین خیلی بیش از این سخنرانی و صحبت داشتهاند ولی به دلیل اینکه سیده رضی ادیب بودهاند، مواردی را که حالت ادبی داشتهاند جمع آوری کرده است. نامه 31 نهج البلاغه که مورد بحث ماست، یک نسخهای برای سیر و سلوک و تهذیب نفس است. لذا به عنوان یک نسخه تربیتی انسان سازی است. در این نامه امیرالمومنین علیه السلام به امام مجتبی علیه السلام نوشته است بعضی از صفات را به اینجا به کار میبرد و میفرماید از یک پدری در حال مرگ است که اقرار دارد که ما تحت سیطره زمان هستیم. روح به قدری قویست که جسم را تصاحب کرده است. ما خیلی با قوانین ملکوت آشنا نیستیم و نمیدانیم که ملکوت حاکم بر عالم ملک است. این هنر امیرالمومنین علیه السلام است که چنین تعابیری را به کار میبرد و این خیلی بصیرت بزرگیست که انسان از دنیا توقع دنیا را داشته باشد نه توقع بهشت را. دنیا امتحان بهشت است و امتحان همیشه با دشواری و سختی همراه است، ولی انسان نباید در سختیها بشکند.
تاکنون نظری ثبت نشده است