- 734
- 1000
- 1000
- 1000
خودباوری، جلسه هشتم
سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمد انجوی نژاد با موضوع «خودباوری»، جلسه هشتم، سال 1402
ادامه عوامل خودتخریبی و موانع خودباوری:
ثبت و مرور شکستها؛
انسانها تمایل به فراموش کردن شادیها و به خاطر سپردن تلخیها دارند. در لحظهٔ شادی حتی دوست ندارند آن را ثبت کنند و فقط دوست دارند که به خوشحالی ادامه دهند؛ اما تلخیها را ثبت و مرور میکنند.
یکی از مواردی که به ما قوت قلب و خودباوری میدهد، ثبت پیروزیها چه در ذهن چه در هر جای دیگر است.
شاکرین کسانی هستند که لحظات خوششان را به خدا مدیون میدانند، به همین دلیل دائم به خودشان یادآوری میکنند.
چرا شکر در خودباوری عامل جدی به حساب میآید؟
1- شکر، شیرینیهای دنیا را برای ما تمدید میکند. با ذکر لسانی هم ممکن است.
2- «لَئِن شَکَرتُم لَأَزیدَنَّکُم»؛ شاکر بودن باعث عنایت خدا و درنتیجه باعث بزرگی انسان میشود. وقتی انسان بزرگ میشود، خودباور میشود. این مورد یک مسیر غیبی است.
تعیین نکردن سقف آرزوها:
اگر هدفت اینقدر با تو فاصله داشته باشد که به آن نرسی، شکستها روی هم تلنبار میشود؛ نه بهخاطر اینکه تو عرضه نداری، بلکه بهخاطر اینکه سقف آرزوهایت را متناسب با خودت و توانت تنظیم نکردی.
سقف آرزوها باید بر مبنای توان جسمی، ذاتی و روزی خداوند به افراد باشد. اگر هدف و آرزو خیلی بزرگتر از توان فرد انتخاب شود، باعث شکستهای پیدرپی فرد شده و درنتیجه خودباوری پایین میآید.
نداشتن مهارت «نه گفتن»:
یکی از دلایلی که ما هزارتا کار سرمان است و در هیچ کاری به توفیق نمیرسیم، این است که ما میخواهیم به همه بله بگوییم. ما اگر بخواهیم کار درست انجام دهیم، نباید همه کار انجام بدهیم.
راههای ارتباطی ما باید مدیریتشده باشد. اصلاً کسی که میخواهد همه را راضی نگه دارد، قطعاً یک نفر را هم نمیتواند راضی کند. دایره ارتباطاتت را محدود کن که در آن. تیره محدود بتوانی درست پاسخ بدهی و کارت را درست انجام بدهی.
یکی از بزرگترین مشکلات ما در سطح مملکت این است که وقتی میخواهند از کسی طرفداری بگیرند، ادعاهایی میکنند که نمیتوانند انجام دهند.
نه گفتن، یک هنر انسانی است.
تربیت:
پانزده منشأ برای تربیت گفتهاند؛ اما برای هر کدام از این منشأها، مورد خلاف آن هم داریم. مثلاً میگویند تربیت به پدر و مادر وابسته است؛ اما پیغمبر و امام معصوم داریم که بهترین تربیت را کرده و بچه دقیقاً برعکس شده است.
آیا یک علت تام داریم که بگوییم قطعاً علت تربیت است؟
بله، انگیزه!
تربیت تابع انگیزه است؛ انگیزه یعنی آدمی که برای انجام کار انگیزه داشته باشد. آموزش و دانستن بهتنهایی جواب نمیدهد؛ انگیزه لازم است.
ما به اشتباه فکر میکنیم که کمبود آموزش داریم، قطعاً کمبود آموزش مؤثر است؛ اما اگر آموزش کافی و کامل باشد، مشکل تربیت نشدن از انگیزه است.
انگیزه، یکی از موارد خودباوری و خداباوری است. آدمی که خودش و خدا را نمیشناسند و هویت ندارد اگر کوچکترین ناملایمتی ببیند رگش را میزند.
مدلهای انگیزه:
انگیزه مثبت
انگیزه منفی
میتوان انگیزه منفی را لج یا عناد نام گذاشت.
انگیزه منفی باعث میشود فرد به خودش چاقو بزند. نباید به او توضیح بدهی که چاقو بد است، باید بروی پیدا کنی که چرا چاقو زده است.
روانشناسان میگویند طرف میخواهد دیده بشود؛ اگر او را با حسنش نبینی، با سوء خودش را نشان میدهد. اگر با ادبش او را نبینی، فحش میدهد که خودش را نشان دهد.
باید ببینیم انگیزه منفی از کجا ایجاد شده است. اگر انگیزه منفی را برطرف کردیم بعد میتوانیم انگیزه مثبت را تقویت کنیم.
نهادها، اساتید و معلمانی که دارند انگیزههای مثبت را تقویت میکنند، عالی است؛ اما نهادی هم برای احصاء و بررسی انگیزههای منفی بگذارید. امکان ندارد کاری جلو برود مگر اینکه دوتا لبه داشته باشد.
بعضی وقتها که اشتباه میکنیم مشکل علمی نداریم، مشکل نور داریم. خیلی از علما زمانی که در مسائل علمی دچار مشکل میشدند، نماز میخواندند.
فضای خودباوری جبهه نه بهخاطر تنومندی رزمندهها، ابزارهای نظامی و یا بیعرضگی لشکر مقابل بود؛ بلکه برای این بود که بچهها فهمیده بودند ما کوچکتریم و نیاز به عنایت داریم.
ادامه عوامل خودتخریبی و موانع خودباوری:
ثبت و مرور شکستها؛
انسانها تمایل به فراموش کردن شادیها و به خاطر سپردن تلخیها دارند. در لحظهٔ شادی حتی دوست ندارند آن را ثبت کنند و فقط دوست دارند که به خوشحالی ادامه دهند؛ اما تلخیها را ثبت و مرور میکنند.
یکی از مواردی که به ما قوت قلب و خودباوری میدهد، ثبت پیروزیها چه در ذهن چه در هر جای دیگر است.
شاکرین کسانی هستند که لحظات خوششان را به خدا مدیون میدانند، به همین دلیل دائم به خودشان یادآوری میکنند.
چرا شکر در خودباوری عامل جدی به حساب میآید؟
1- شکر، شیرینیهای دنیا را برای ما تمدید میکند. با ذکر لسانی هم ممکن است.
2- «لَئِن شَکَرتُم لَأَزیدَنَّکُم»؛ شاکر بودن باعث عنایت خدا و درنتیجه باعث بزرگی انسان میشود. وقتی انسان بزرگ میشود، خودباور میشود. این مورد یک مسیر غیبی است.
تعیین نکردن سقف آرزوها:
اگر هدفت اینقدر با تو فاصله داشته باشد که به آن نرسی، شکستها روی هم تلنبار میشود؛ نه بهخاطر اینکه تو عرضه نداری، بلکه بهخاطر اینکه سقف آرزوهایت را متناسب با خودت و توانت تنظیم نکردی.
سقف آرزوها باید بر مبنای توان جسمی، ذاتی و روزی خداوند به افراد باشد. اگر هدف و آرزو خیلی بزرگتر از توان فرد انتخاب شود، باعث شکستهای پیدرپی فرد شده و درنتیجه خودباوری پایین میآید.
نداشتن مهارت «نه گفتن»:
یکی از دلایلی که ما هزارتا کار سرمان است و در هیچ کاری به توفیق نمیرسیم، این است که ما میخواهیم به همه بله بگوییم. ما اگر بخواهیم کار درست انجام دهیم، نباید همه کار انجام بدهیم.
راههای ارتباطی ما باید مدیریتشده باشد. اصلاً کسی که میخواهد همه را راضی نگه دارد، قطعاً یک نفر را هم نمیتواند راضی کند. دایره ارتباطاتت را محدود کن که در آن. تیره محدود بتوانی درست پاسخ بدهی و کارت را درست انجام بدهی.
یکی از بزرگترین مشکلات ما در سطح مملکت این است که وقتی میخواهند از کسی طرفداری بگیرند، ادعاهایی میکنند که نمیتوانند انجام دهند.
نه گفتن، یک هنر انسانی است.
تربیت:
پانزده منشأ برای تربیت گفتهاند؛ اما برای هر کدام از این منشأها، مورد خلاف آن هم داریم. مثلاً میگویند تربیت به پدر و مادر وابسته است؛ اما پیغمبر و امام معصوم داریم که بهترین تربیت را کرده و بچه دقیقاً برعکس شده است.
آیا یک علت تام داریم که بگوییم قطعاً علت تربیت است؟
بله، انگیزه!
تربیت تابع انگیزه است؛ انگیزه یعنی آدمی که برای انجام کار انگیزه داشته باشد. آموزش و دانستن بهتنهایی جواب نمیدهد؛ انگیزه لازم است.
ما به اشتباه فکر میکنیم که کمبود آموزش داریم، قطعاً کمبود آموزش مؤثر است؛ اما اگر آموزش کافی و کامل باشد، مشکل تربیت نشدن از انگیزه است.
انگیزه، یکی از موارد خودباوری و خداباوری است. آدمی که خودش و خدا را نمیشناسند و هویت ندارد اگر کوچکترین ناملایمتی ببیند رگش را میزند.
مدلهای انگیزه:
انگیزه مثبت
انگیزه منفی
میتوان انگیزه منفی را لج یا عناد نام گذاشت.
انگیزه منفی باعث میشود فرد به خودش چاقو بزند. نباید به او توضیح بدهی که چاقو بد است، باید بروی پیدا کنی که چرا چاقو زده است.
روانشناسان میگویند طرف میخواهد دیده بشود؛ اگر او را با حسنش نبینی، با سوء خودش را نشان میدهد. اگر با ادبش او را نبینی، فحش میدهد که خودش را نشان دهد.
باید ببینیم انگیزه منفی از کجا ایجاد شده است. اگر انگیزه منفی را برطرف کردیم بعد میتوانیم انگیزه مثبت را تقویت کنیم.
نهادها، اساتید و معلمانی که دارند انگیزههای مثبت را تقویت میکنند، عالی است؛ اما نهادی هم برای احصاء و بررسی انگیزههای منفی بگذارید. امکان ندارد کاری جلو برود مگر اینکه دوتا لبه داشته باشد.
بعضی وقتها که اشتباه میکنیم مشکل علمی نداریم، مشکل نور داریم. خیلی از علما زمانی که در مسائل علمی دچار مشکل میشدند، نماز میخواندند.
فضای خودباوری جبهه نه بهخاطر تنومندی رزمندهها، ابزارهای نظامی و یا بیعرضگی لشکر مقابل بود؛ بلکه برای این بود که بچهها فهمیده بودند ما کوچکتریم و نیاز به عنایت داریم.
تاکنون نظری ثبت نشده است