- 291
- 1000
- 1000
- 1000
ولایت فقیه؛ تداوم ولایت ائمه اطهار علیهمالسلام
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «ولایت فقیه؛ تداوم ولایت ائمه اطهارعلیهمالسلام»، سال 1378
به نظرم رسید که مقداری درباره همین کلمه ولایت و امامت صحبت کنیم. در خصوص آیات و روایاتى که درباره مقام امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه یا درباره اثبات ولایت آن حضرت هست من مطمئن هستم که شما بیش از من چیز مىدانید اما شاید کمتر توجه شده باشد که اصلاً واژه امامت و ولایت دقیقاً چه معنایى دارند و ما در مورد امیرالمؤمنین و ائمه معصومین سلاماللهعلیهماجمعین چه خصوصیتى را در نظر مىگیریم و اگر کسانى منکر امامت یا ولایت هستند به کدام معنا منکر هستند و موضعگیری ما در مقابل آنها در چه جهت است؟
کلمه امامت که در اصل از ماده اَمّه گرفته شده، در اصل در لغت عربى به معناى جلو و پیش است و اتفاقاً از الفاظى است که معادل کاملش را در فارسى هم داریم. بعضى الفاظ است که در یک لغت، یک بار معنایى خاصى دارد و نمىشود آن را درست به زبان دیگرى ترجمه کرد و باید معادلش را با چند واژه آورد تا آن معنا را بفهماند اما اتفاقاً کلمه امامت از الفاظى است که ما عین معادلش را در فارسى داریم و آن، پیشوایى است. کلمه إمام یعنى چیزى که جلوى روى آدم است و جهتى که جلو است آن أمام است؛ أَمامک در مقابل خَلفَک یعنى جهت پیش، خَلف یعنى جهت پَس. آن موجودى که پیش رو است آن إمام است. این موجود ممکن است یک موجود مکانى و جسمانى باشد، ممکن است شخص باشد و ممکن است یک امر معنوى باشد. در همه اینها به آن إمام گفته مىشود.
در قرآن کریم هم به همین معنا به آن إمام اطلاق شده است. مثلاً وقتى انسان در یک راهى سیر مىکند و سر راهش یک محلّى هست که مشخص است و بهطرف آن محل حرکت مىکند گفته مىشود که آن محل، إمام است. ما در قرآن کلمه إمام را به همین معنا داریم؛ وَ إِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ؛ این آیه اشاره به داستان اقوام گذشته است و به مردم حجاز خطاب مىفرماید که شما وقتى به شام مىروید در سر راهتان به این مکان مىرسید و إمام شماست یعنى پیش روی شماست و وقتى بهطرف آن حرکت مىکنید به آنجا مىرسید، لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ.
به نظرم رسید که مقداری درباره همین کلمه ولایت و امامت صحبت کنیم. در خصوص آیات و روایاتى که درباره مقام امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه یا درباره اثبات ولایت آن حضرت هست من مطمئن هستم که شما بیش از من چیز مىدانید اما شاید کمتر توجه شده باشد که اصلاً واژه امامت و ولایت دقیقاً چه معنایى دارند و ما در مورد امیرالمؤمنین و ائمه معصومین سلاماللهعلیهماجمعین چه خصوصیتى را در نظر مىگیریم و اگر کسانى منکر امامت یا ولایت هستند به کدام معنا منکر هستند و موضعگیری ما در مقابل آنها در چه جهت است؟
کلمه امامت که در اصل از ماده اَمّه گرفته شده، در اصل در لغت عربى به معناى جلو و پیش است و اتفاقاً از الفاظى است که معادل کاملش را در فارسى هم داریم. بعضى الفاظ است که در یک لغت، یک بار معنایى خاصى دارد و نمىشود آن را درست به زبان دیگرى ترجمه کرد و باید معادلش را با چند واژه آورد تا آن معنا را بفهماند اما اتفاقاً کلمه امامت از الفاظى است که ما عین معادلش را در فارسى داریم و آن، پیشوایى است. کلمه إمام یعنى چیزى که جلوى روى آدم است و جهتى که جلو است آن أمام است؛ أَمامک در مقابل خَلفَک یعنى جهت پیش، خَلف یعنى جهت پَس. آن موجودى که پیش رو است آن إمام است. این موجود ممکن است یک موجود مکانى و جسمانى باشد، ممکن است شخص باشد و ممکن است یک امر معنوى باشد. در همه اینها به آن إمام گفته مىشود.
در قرآن کریم هم به همین معنا به آن إمام اطلاق شده است. مثلاً وقتى انسان در یک راهى سیر مىکند و سر راهش یک محلّى هست که مشخص است و بهطرف آن محل حرکت مىکند گفته مىشود که آن محل، إمام است. ما در قرآن کلمه إمام را به همین معنا داریم؛ وَ إِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ؛ این آیه اشاره به داستان اقوام گذشته است و به مردم حجاز خطاب مىفرماید که شما وقتى به شام مىروید در سر راهتان به این مکان مىرسید و إمام شماست یعنى پیش روی شماست و وقتى بهطرف آن حرکت مىکنید به آنجا مىرسید، لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ.
تاکنون نظری ثبت نشده است