- 776
- 1000
- 1000
- 1000
خودباوری، جلسه هفتم
سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمد انجوی نژاد با موضوع «خودباوری»، جلسه هفتم، سال 1402
ادامه عوامل خودتخریبی و موانع خودباوری:
ترس:
یکی از چیزهایی که باعث عدم خودباوری میشود، ترس است. بخشی از ترس ذاتی است.
در اینجا، منظور ترس از یک محیط تاریک و... نیست؛ بلکه ترس از هر کاری به دلیل عواقبی که ممکن است داشته باشد یا نداشته باشد.
یکی از عواقب خیلی محتملِ بالای لبه راه رفتن، پایین افتادن است. در این ترس کمی عقل وجود دارد؛ اما وقتی آدمی حرفی را نمیزند، درسی را نمیخواند و ... چون نوع نگاهش به خودش تحقیرآمیز است و باور ندارد که بتواند انجام دهد، این ترس مضر است.
ترس از یک خطر، مضر نیست؛ به شرط آنکه مبنای عقلی داشته باشد.
منشأهای ترسی که خودباوری را خراب میکند:
1- نداشتن برنامهریزی؛
2- نداشتن برنامههای جایگزین؛ پلن b و c و f ندارد؛ یعنی فکر میکند اگر به یک جایی رسید، رسیده است اگر نرسید بدبخت است. درحالیکه کسانی که موفق هستند، حتماً نقشهٔ راه دوم، سوم و چهارم دارند.
3- ترس از شکست؛
ترس بعدی که انسانها در اثر خودناباوری به آن میرسند ترس از شکست است.
منشأهای ترس از شکست:
جدی گرفتن دنیا: اولین منشأ ترس از شکست این است که بعضی از ما خیلی دنیا را جدی گرفتهایم.
دنیا اینقدر قدرت ندارد که من را بدبخت کند. انسان خیلی پیچیده است و مجمع تناقض است. آدمها با محیطی که به آنها داده میشود، خو میگیرند.
دنیا آن کلیشهای که در ذهن ما درست کردهاند نیست. در دنیا اصلاً شکست معنا ندارد. از جمع به تنهایی رفتن، از تنهایی به جمع رفتن، از بالا به پایین آمدن، از جوانی به میانسالی رسیدن، از میانسالی به پیری رفتن هیچکدام شکست نیست.
تو به علائق جوانیات عادت کردهای، اگر در قلب آن پیر هم بروی به علایقی عادت کرده که اصلاً حاضر نیست جایش را با تو عوض کند.
ما دنیا را نمیشناسیم. خیلی از کسانی که فکر میکنیم خوشبخت هستند، خوشبخت نیستند و بالعکس.
مرحوم آقای حائری میگفتند که تمام سلولهای انسان هوشمند است و این هوشمندی برای این است که بتوانند خودشان را با تمام شرایط دنیا تطبیق بدهند؛ با گرما، سرما، این طرف دنیا، آن طرف دنیا و ... .
«أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ»؛ همه ما مشغول بازی هستیم. بازی یک نفر رئیس جمهور بودن است، بازی یک نفر پرستار بودن و... .
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند همه جای دنیا همین است، مشکل آدمها فقط این است که جدی گرفتهاند. ببین آدمها چقدر نام و سبک زندگیشان برایشان مهم بوده و الان هیچ اثری از آنها نیست و چیزی از ایشان باقی نمانده است.
امیرالمومنین (ع) میفرمایند: خودباور واقعی آن است که آن چیزی که دست اوست را اصل بداند و برای آن چیزی که در دست خودش است، اصالت قائل نشود.
روند حساسیت ما نسبت به دنیا باید به مرور کم شود. تا چه زمان فکر میکنید ابزارها میتواند کیفیت عبادت و مراسم را بهتر کند؟ من باید در مسیر حرکت کنم.
دلیل عدم خودباوری ما این است که فکر میکنیم شکست میخوریم؛ شکست و پیروزی از منظر اخلاق یعنی چه؟ بازی که شکست و پیروزی ندارد.
ادامه عوامل خودتخریبی و موانع خودباوری:
ترس:
یکی از چیزهایی که باعث عدم خودباوری میشود، ترس است. بخشی از ترس ذاتی است.
در اینجا، منظور ترس از یک محیط تاریک و... نیست؛ بلکه ترس از هر کاری به دلیل عواقبی که ممکن است داشته باشد یا نداشته باشد.
یکی از عواقب خیلی محتملِ بالای لبه راه رفتن، پایین افتادن است. در این ترس کمی عقل وجود دارد؛ اما وقتی آدمی حرفی را نمیزند، درسی را نمیخواند و ... چون نوع نگاهش به خودش تحقیرآمیز است و باور ندارد که بتواند انجام دهد، این ترس مضر است.
ترس از یک خطر، مضر نیست؛ به شرط آنکه مبنای عقلی داشته باشد.
منشأهای ترسی که خودباوری را خراب میکند:
1- نداشتن برنامهریزی؛
2- نداشتن برنامههای جایگزین؛ پلن b و c و f ندارد؛ یعنی فکر میکند اگر به یک جایی رسید، رسیده است اگر نرسید بدبخت است. درحالیکه کسانی که موفق هستند، حتماً نقشهٔ راه دوم، سوم و چهارم دارند.
3- ترس از شکست؛
ترس بعدی که انسانها در اثر خودناباوری به آن میرسند ترس از شکست است.
منشأهای ترس از شکست:
جدی گرفتن دنیا: اولین منشأ ترس از شکست این است که بعضی از ما خیلی دنیا را جدی گرفتهایم.
دنیا اینقدر قدرت ندارد که من را بدبخت کند. انسان خیلی پیچیده است و مجمع تناقض است. آدمها با محیطی که به آنها داده میشود، خو میگیرند.
دنیا آن کلیشهای که در ذهن ما درست کردهاند نیست. در دنیا اصلاً شکست معنا ندارد. از جمع به تنهایی رفتن، از تنهایی به جمع رفتن، از بالا به پایین آمدن، از جوانی به میانسالی رسیدن، از میانسالی به پیری رفتن هیچکدام شکست نیست.
تو به علائق جوانیات عادت کردهای، اگر در قلب آن پیر هم بروی به علایقی عادت کرده که اصلاً حاضر نیست جایش را با تو عوض کند.
ما دنیا را نمیشناسیم. خیلی از کسانی که فکر میکنیم خوشبخت هستند، خوشبخت نیستند و بالعکس.
مرحوم آقای حائری میگفتند که تمام سلولهای انسان هوشمند است و این هوشمندی برای این است که بتوانند خودشان را با تمام شرایط دنیا تطبیق بدهند؛ با گرما، سرما، این طرف دنیا، آن طرف دنیا و ... .
«أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ»؛ همه ما مشغول بازی هستیم. بازی یک نفر رئیس جمهور بودن است، بازی یک نفر پرستار بودن و... .
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند همه جای دنیا همین است، مشکل آدمها فقط این است که جدی گرفتهاند. ببین آدمها چقدر نام و سبک زندگیشان برایشان مهم بوده و الان هیچ اثری از آنها نیست و چیزی از ایشان باقی نمانده است.
امیرالمومنین (ع) میفرمایند: خودباور واقعی آن است که آن چیزی که دست اوست را اصل بداند و برای آن چیزی که در دست خودش است، اصالت قائل نشود.
روند حساسیت ما نسبت به دنیا باید به مرور کم شود. تا چه زمان فکر میکنید ابزارها میتواند کیفیت عبادت و مراسم را بهتر کند؟ من باید در مسیر حرکت کنم.
دلیل عدم خودباوری ما این است که فکر میکنیم شکست میخوریم؛ شکست و پیروزی از منظر اخلاق یعنی چه؟ بازی که شکست و پیروزی ندارد.
تاکنون نظری ثبت نشده است