- 33
- 1000
- 1000
- 1000
درآمدی بر نهج البلاغه، 4
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «درآمدی بر نهج البلاغه»، جلسه چهارم: متخصص در امر دین
راجع به کتاب شریف نهج البلاغه و حواشی تاریخی و شأن نزول خطبهها و نامههای آن گفتگو میکنیم. این کتاب کم نظیر توسّط یک مرد خدا نوشته شده و دقّت کرده جامعه چه چیزی نیاز دارد، برخلاف اینکه محدّث بوده کتاب را به شیوهی حدیثی ننوشته، روایات او همه مرسل است. یعنی روایات را بدون سند در کتاب نهج البلاغه آورده است. این نقاط قوّتی داشته و نقاط ضعفی هم دارد.
اگر این کتاب به دست زرگری مثل شیخ محمّد عبدُه برسد که از بزرگان الازهر بوده و ادیب بوده، حیرت زده میشود. به جهت اینکه کلمات امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) از لحاظ ادبی انصافاً عجیب است برای کسی که اهل ادبیات است. هر کس به اندازهی خود به این الفاظ که میرسد حیرت میکند. به ویژه اینکه انسان میفهمد بیشتر این حرفها را امیر المؤمنین علیه السّلام با کوفیان زده که آنها شیعه به آن شکلی که ما اعتقاد داریم نبودند، حضرت اینطور سخنرانی کرده است.
کتهی دیگری که عرض کردیم این بود ما کتاب را منظّم از ابتدای خطبهها و ابتدای نامهها شروع نمیکنیم، به این جهت که این کتاب نظم و ترتیب ندارد. غرض از جمعآوری کتاب فقط ادبیات بوده است. نه اینکه در این کتاب جملات عمیق توحیدی و اخلاق نیست، اینها وجود دارد، منتها غرض سیّد رضی رحمة الله علیه ادبیات بوده است. لذا اوّلاً ترتیب موضوعی را رعایت نکرده است. ثانیاً بعضی از عبارات و جملات که در خطبهها یا نامههای مختلف وجود دارد با هم مرتبط هستند.
به جهت تاریخی، ما دو خطبه را شروع کردیم، خطبهی 134 و 146 که این دو خطبه مشاورههای امیر المؤمنین صلوات الله علیه به خلیفهی دوم است. عرض کردیم که امیر المؤمنین صلوات الله علیه در خطبهی 134 و 146 به گونهای از او حمایت و حفاظت کرده که بعضی تصوّر کردهاند این جملات اصلاً برای حضرت نیست. از مخالفین هم عدّهای سعی کردهاند بگویند اینها دلیل بر این است که امیر المؤمنین صلوات الله علیه اصلاً با خلفا اختلافی نداشته است. یکی دو مورد را بخوانم، مثلاً امیر المؤمنین صلوات الله علیه در خطبهی 134 میفرماید: تو به ایران نرو.
راجع به کتاب شریف نهج البلاغه و حواشی تاریخی و شأن نزول خطبهها و نامههای آن گفتگو میکنیم. این کتاب کم نظیر توسّط یک مرد خدا نوشته شده و دقّت کرده جامعه چه چیزی نیاز دارد، برخلاف اینکه محدّث بوده کتاب را به شیوهی حدیثی ننوشته، روایات او همه مرسل است. یعنی روایات را بدون سند در کتاب نهج البلاغه آورده است. این نقاط قوّتی داشته و نقاط ضعفی هم دارد.
اگر این کتاب به دست زرگری مثل شیخ محمّد عبدُه برسد که از بزرگان الازهر بوده و ادیب بوده، حیرت زده میشود. به جهت اینکه کلمات امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) از لحاظ ادبی انصافاً عجیب است برای کسی که اهل ادبیات است. هر کس به اندازهی خود به این الفاظ که میرسد حیرت میکند. به ویژه اینکه انسان میفهمد بیشتر این حرفها را امیر المؤمنین علیه السّلام با کوفیان زده که آنها شیعه به آن شکلی که ما اعتقاد داریم نبودند، حضرت اینطور سخنرانی کرده است.
کتهی دیگری که عرض کردیم این بود ما کتاب را منظّم از ابتدای خطبهها و ابتدای نامهها شروع نمیکنیم، به این جهت که این کتاب نظم و ترتیب ندارد. غرض از جمعآوری کتاب فقط ادبیات بوده است. نه اینکه در این کتاب جملات عمیق توحیدی و اخلاق نیست، اینها وجود دارد، منتها غرض سیّد رضی رحمة الله علیه ادبیات بوده است. لذا اوّلاً ترتیب موضوعی را رعایت نکرده است. ثانیاً بعضی از عبارات و جملات که در خطبهها یا نامههای مختلف وجود دارد با هم مرتبط هستند.
به جهت تاریخی، ما دو خطبه را شروع کردیم، خطبهی 134 و 146 که این دو خطبه مشاورههای امیر المؤمنین صلوات الله علیه به خلیفهی دوم است. عرض کردیم که امیر المؤمنین صلوات الله علیه در خطبهی 134 و 146 به گونهای از او حمایت و حفاظت کرده که بعضی تصوّر کردهاند این جملات اصلاً برای حضرت نیست. از مخالفین هم عدّهای سعی کردهاند بگویند اینها دلیل بر این است که امیر المؤمنین صلوات الله علیه اصلاً با خلفا اختلافی نداشته است. یکی دو مورد را بخوانم، مثلاً امیر المؤمنین صلوات الله علیه در خطبهی 134 میفرماید: تو به ایران نرو.
تاکنون نظری ثبت نشده است