- 26
- 1000
- 1000
- 1000
مقاومت، چراغی در تاریکی تاریخ انبیا،2
سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدحسین راجی با موضوع"مقاومت، چراغی در تاریکی تاریخ انبیا"، جلسه دوم: ترس در جهاد و مقاومت ، سال 1404
بحث پیرامون موانع شکل گیری روحیه جهاد مقاومت و مبارزه بود. خلاصه بحثمون در جلسه اول این شد که اون چیزی که جبهه حق رو در طول تاریخ تنها گذاشت این بود که افرادی که قرار بود پای اون جبهه بایستند حال و حوصله جهاد و مبارزه نداشتند و خدای نکرده اگر این ویژگی تکثیر بشه امروز حجت بن الحسن تشریف بیارند ما حال و حوصله اینکه در رکاب ایشون جهاد و مبارزه بکنیم رو نخواهیم داشت داشتیم. در رابطه با موانع این روحیه صحبت می کردیم یکی دیگه از موانع شکل گیری روحیه جهاد، ترس و خودباختگی هست. شما نگاه کنید در طول تاریخ بسیاری از افراد آدم های بدی نبودند آدمای معاندی نبودند، اما چون می ترسیدند و چون روحیه خودباختگی داشتند نتونستند پای جبهه حق بمونند. شما در دوران امیرالمومنین ببینید، در دوران حسین بن علی ببینید، در دوران سایر معصومین و پیامبران ببینید آدم های خوبی پیدا می شدند می آمدند عرض ارادت می کردند خدمت معصومین، اما یار واقعی معصومین نبودند. یعنی اونجایی که امام معصوم به اون ها نیاز داشت که شمشیر به دست بگیرن و به مقابله با دشمنان قیام بکنند، اون ها پا پس می کشیدند. توی دوران اباعبدالله افرادی بودند مثل عبیدالله بن حر جوفی امام حسین دعوتش کردند چهره به چهره ایستاد در جلوی امام معصوم گفت آقا من می دونم که آخر این جنگ به شهادت یاران شما ختم می شه، من خودم رو می شناسم تیزی شمشیر رو ببینم فرار می کنم می ترسم اما آقا یه اسبی دارم که تا حالا نشده این اسب با اسب های دیگه مسابقه بده و اسب دیگه ای بتونه پیروز بشه این چنین اسبیه، شمشیرم دارم در نهایت بان بودن در نهایت قیمتی بودن آقا این ها رو تقدیم شما می کنم اما خودم رو معاف کنید. حضرت فرمودند ما رو به اسب و شمشیر تو نیازی نیست. برو اینقدر دور بشو که صدای مظلومیت ما رو نشنوی کسی که صدای مظلومیت و غربت ما رو بشنوه و لبیک نگه با صورت توی آتش خواهد افتاد. مشکل این ها این بود که روحیه جهاد رو از دست داده بودند. چرا از دست داده بودند؟ چون ترسو بار آمده بودند. اگر بچه حزب اللهی عقب نشست، این شخص تا آخر ترسو بار می آد. اصلا موضوع ترس فقط ترس جانی که نیست. خیلی وقتا انسان حرف حق نمی زنه چون از آبرو می ترسه، از اینکه مالش کم بشه می ترسه، از اینکه مسخره اش بکنن می ترسه. آقا شما چرا از جبهه حق دفاع نمی کنی؟ خب مسخره می کنند. خب بکنند. کدوم یکی از پیامبران را مسخره نکردند، پیامبر اسلام اشرف مخلوقات مسخره اش می کردند ما که جای خود. کدوم یکی از معصومین رو مسخره نکردند. ما آمدیم پای این جبهه که دفاع بکنیم. این دفاع آسون نیست اینی که فکر بکنیم آقا حالا هیچی نگو ولش کن ائمه ی معصومین اینجوری نبودنا ائمه معصومین اینجوری نمی گفتن. بزرگواران یه چیزی بدونید خدا از مومن دفاع خواهد کرد. خداوند می فرماید: پیامبر اگر برای این گناهکار استغفار بکنی یا استغفار نکنی اصلا تو برو براش هفتاد بار استغفار کن. من خدا او را نخواهم بخشید. کسانی که مومنین رو مسخره می کنند خدا نمی بخشه. برای همین بزرگواران دلتون قرص باشه خدا در همین دنیا دفاع خواهد کرد از مومن در اون دنیا هم عذاب دردناکی برای اون شخصی که مومن رو مسخره کرده در نظر گرفته شده دلمون قرص باشه محکم باشیم. کار برای خدا انجام بدیم با شجاعت خدا عزیز می کنه. این شجاعته این هستش که انسان از عینی که حقوقش کم می شه مالش کم می شه مسخره اش می کنند فالو وراش کم می شه پای منبرش کمتر میان بهش چیزی می گن امثال این جور چیزا آدم از این جور چیزا نمی ترسه. ترس در مقابل دشمن بود خداوند در قرآن می فرماید: ائمه در راه خدا جهاد می کنند از ملامت هیچ ملامت کننده ای هم نمی ترسند. پیامبران اینجوری بودند حضرت ابراهیم یک تنه ایستاد تمام بت ها را شکست گفت اللهه للکی نذ نامم همه رو با هم می شکنم ببینید یک نفر تو عالم یک تبر دستش گرفته در مقابل تمام خداهای بت پرستان ایستاده این شجاعت رو ببینید این شجاعت عجیبه. اینی که امروز می بینید مردمان این کشور این طور شجاعت دارند چون مکتبشون مکتب حسین بن علیه. مکتب علی بن ابی طالبه مکتب پیامبری هست که در مقابل مشرکین ایستاد اینی که می بینید این ملت تهدید می شن به موشک بارون، بلند می شن بیان چون رهبرشون می خواد نماز جمعه بخونه از جای جای کشور بلند می شن بیان پشت سر رهبرشون نماز جمعه نصر بخونن این چیه اسمش این شجاعته. این چه شجاعتی که این مردم دارند چون مقتداشون مقتدای شجاعی بود چون این ها الگوشون ائمه نازنین معصومین بود. ما امروز افتخار می کنیم که در دین و مذهبی قرار گرفتیم که بزرگان اون مکتب در قله ی شجاعت و شهامت بودند. شاگردان اون مکتب هم همین جور مگر حضرت امام کم شجاع بود امام را دستگیر کردند بردند توی زندان اون افسر عالی رتبه شاهنشاهی آمد جلوی امام یک کاغذ آورد گفت توضیح بده امام یک خط بیشتر ننوشت چون دستگاه قضایی ایران مستقل نیست من از نوشتن هر چیزی خودداری می کنم تموم شد این شجاعته شجاعت را حضرت آقا داشت که در دورانی که رئیس جمهور بلند می شه می ره جبهه داره خطبه می خونه وسط خطبه ایشون توی نماز جمعه انفجار بمب صورت می گیره ایشون وامیسته و خطبه ها رو ادامه می ده. چون این ها آرزوشون این بود که در رکاب حسین بن علی باشند توی خودشون شجاعت رو گسترش داده بودند پرورش داده بودند.
بحث پیرامون موانع شکل گیری روحیه جهاد مقاومت و مبارزه بود. خلاصه بحثمون در جلسه اول این شد که اون چیزی که جبهه حق رو در طول تاریخ تنها گذاشت این بود که افرادی که قرار بود پای اون جبهه بایستند حال و حوصله جهاد و مبارزه نداشتند و خدای نکرده اگر این ویژگی تکثیر بشه امروز حجت بن الحسن تشریف بیارند ما حال و حوصله اینکه در رکاب ایشون جهاد و مبارزه بکنیم رو نخواهیم داشت داشتیم. در رابطه با موانع این روحیه صحبت می کردیم یکی دیگه از موانع شکل گیری روحیه جهاد، ترس و خودباختگی هست. شما نگاه کنید در طول تاریخ بسیاری از افراد آدم های بدی نبودند آدمای معاندی نبودند، اما چون می ترسیدند و چون روحیه خودباختگی داشتند نتونستند پای جبهه حق بمونند. شما در دوران امیرالمومنین ببینید، در دوران حسین بن علی ببینید، در دوران سایر معصومین و پیامبران ببینید آدم های خوبی پیدا می شدند می آمدند عرض ارادت می کردند خدمت معصومین، اما یار واقعی معصومین نبودند. یعنی اونجایی که امام معصوم به اون ها نیاز داشت که شمشیر به دست بگیرن و به مقابله با دشمنان قیام بکنند، اون ها پا پس می کشیدند. توی دوران اباعبدالله افرادی بودند مثل عبیدالله بن حر جوفی امام حسین دعوتش کردند چهره به چهره ایستاد در جلوی امام معصوم گفت آقا من می دونم که آخر این جنگ به شهادت یاران شما ختم می شه، من خودم رو می شناسم تیزی شمشیر رو ببینم فرار می کنم می ترسم اما آقا یه اسبی دارم که تا حالا نشده این اسب با اسب های دیگه مسابقه بده و اسب دیگه ای بتونه پیروز بشه این چنین اسبیه، شمشیرم دارم در نهایت بان بودن در نهایت قیمتی بودن آقا این ها رو تقدیم شما می کنم اما خودم رو معاف کنید. حضرت فرمودند ما رو به اسب و شمشیر تو نیازی نیست. برو اینقدر دور بشو که صدای مظلومیت ما رو نشنوی کسی که صدای مظلومیت و غربت ما رو بشنوه و لبیک نگه با صورت توی آتش خواهد افتاد. مشکل این ها این بود که روحیه جهاد رو از دست داده بودند. چرا از دست داده بودند؟ چون ترسو بار آمده بودند. اگر بچه حزب اللهی عقب نشست، این شخص تا آخر ترسو بار می آد. اصلا موضوع ترس فقط ترس جانی که نیست. خیلی وقتا انسان حرف حق نمی زنه چون از آبرو می ترسه، از اینکه مالش کم بشه می ترسه، از اینکه مسخره اش بکنن می ترسه. آقا شما چرا از جبهه حق دفاع نمی کنی؟ خب مسخره می کنند. خب بکنند. کدوم یکی از پیامبران را مسخره نکردند، پیامبر اسلام اشرف مخلوقات مسخره اش می کردند ما که جای خود. کدوم یکی از معصومین رو مسخره نکردند. ما آمدیم پای این جبهه که دفاع بکنیم. این دفاع آسون نیست اینی که فکر بکنیم آقا حالا هیچی نگو ولش کن ائمه ی معصومین اینجوری نبودنا ائمه معصومین اینجوری نمی گفتن. بزرگواران یه چیزی بدونید خدا از مومن دفاع خواهد کرد. خداوند می فرماید: پیامبر اگر برای این گناهکار استغفار بکنی یا استغفار نکنی اصلا تو برو براش هفتاد بار استغفار کن. من خدا او را نخواهم بخشید. کسانی که مومنین رو مسخره می کنند خدا نمی بخشه. برای همین بزرگواران دلتون قرص باشه خدا در همین دنیا دفاع خواهد کرد از مومن در اون دنیا هم عذاب دردناکی برای اون شخصی که مومن رو مسخره کرده در نظر گرفته شده دلمون قرص باشه محکم باشیم. کار برای خدا انجام بدیم با شجاعت خدا عزیز می کنه. این شجاعته این هستش که انسان از عینی که حقوقش کم می شه مالش کم می شه مسخره اش می کنند فالو وراش کم می شه پای منبرش کمتر میان بهش چیزی می گن امثال این جور چیزا آدم از این جور چیزا نمی ترسه. ترس در مقابل دشمن بود خداوند در قرآن می فرماید: ائمه در راه خدا جهاد می کنند از ملامت هیچ ملامت کننده ای هم نمی ترسند. پیامبران اینجوری بودند حضرت ابراهیم یک تنه ایستاد تمام بت ها را شکست گفت اللهه للکی نذ نامم همه رو با هم می شکنم ببینید یک نفر تو عالم یک تبر دستش گرفته در مقابل تمام خداهای بت پرستان ایستاده این شجاعت رو ببینید این شجاعت عجیبه. اینی که امروز می بینید مردمان این کشور این طور شجاعت دارند چون مکتبشون مکتب حسین بن علیه. مکتب علی بن ابی طالبه مکتب پیامبری هست که در مقابل مشرکین ایستاد اینی که می بینید این ملت تهدید می شن به موشک بارون، بلند می شن بیان چون رهبرشون می خواد نماز جمعه بخونه از جای جای کشور بلند می شن بیان پشت سر رهبرشون نماز جمعه نصر بخونن این چیه اسمش این شجاعته. این چه شجاعتی که این مردم دارند چون مقتداشون مقتدای شجاعی بود چون این ها الگوشون ائمه نازنین معصومین بود. ما امروز افتخار می کنیم که در دین و مذهبی قرار گرفتیم که بزرگان اون مکتب در قله ی شجاعت و شهامت بودند. شاگردان اون مکتب هم همین جور مگر حضرت امام کم شجاع بود امام را دستگیر کردند بردند توی زندان اون افسر عالی رتبه شاهنشاهی آمد جلوی امام یک کاغذ آورد گفت توضیح بده امام یک خط بیشتر ننوشت چون دستگاه قضایی ایران مستقل نیست من از نوشتن هر چیزی خودداری می کنم تموم شد این شجاعته شجاعت را حضرت آقا داشت که در دورانی که رئیس جمهور بلند می شه می ره جبهه داره خطبه می خونه وسط خطبه ایشون توی نماز جمعه انفجار بمب صورت می گیره ایشون وامیسته و خطبه ها رو ادامه می ده. چون این ها آرزوشون این بود که در رکاب حسین بن علی باشند توی خودشون شجاعت رو گسترش داده بودند پرورش داده بودند.
تاکنون نظری ثبت نشده است