- 96
- 1000
- 1000
- 1000
اهمیت کار در اسلام، جلسه سوم
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع «اهمیت کار در اسلام»، جلسه سوم: ضرورت کسب مهارت، سال 1396
در زمستان همه درگیر کار و درس و مدرسه هستند و فرصت نیست. نسل نو فقط درس میخواند. اما تابستان وقت تلف شده زیاد داریم. روایت داریم «معلم الخیر تستغفر له دواب الارض و حیتان البحر و کل صغیرة و کبیرة فی أرض الله و سمائه» اگر کسی یک کار خیری را به کسی یاد بدهد، جنبندگان زمین، ماهی دریاها، هر کوچک و بزرگی در زمین باشد یا در آسمان، برای او استغفار میکنند. الآن شما که بحث مرا گوش میدهید، کنار دست شما چه کسی نشسته است؟ دختر بچهات را بافندگی یاد بده، خیاطی یاد بده، آشپزی یاد بده، پسر است یک هنری یادش بده. نجاری، بنایی یادش بده. یک چیزی خواندی و خوشت آمد برای همه نقل کن. لازم نیست کتابخانه برویم، میتوانیم همه خانهها را به کتابخانه تبدیل کنیم. افرادی که چیزی را یاد گرفتند برای همدیگر نقل کنند. از پاره وقتها استفاده کنیم.
یکوقت ما از مدینه خواستیم به مکه برویم. اتوبوس هم برای بعثه مقام معظم رهبری بود. مهمانهای ویژه بودند. از مدینه تا مکه چهار ساعت راه است. مقداری که مستحب است لبیک گفتند و بعد گفتم: من یک خاطره خوبی نقل کنم. همه از خاطره من تعریف کردند. گفتم: هرکس خاطره بلد است تعریف کند. یکی یکی خاطره گفتند. تا مکه خاطرات مفیدی که خودمان دیده بودیم نقل کردیم. ما باید بده و بستان علمی داشته باشیم.
مسأله دیگر اینکه برای هرکاری باید مهارت داشته باشیم. روایت داریم امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «یَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ» ای کسبهها و تجار! «الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَر» سه بار فرمود: احکام تجارت را یاد بگیرید. هر چیزی یک مهارتی نیاز دارد. امام صادق علیه السلام در ستایش حضرت ابالفضل میفرماید: عموی ما ابالفضل عمیق بود و نافذ البصیره بود. یعنی کلاه سرش نمیرفت! امیرالمؤمنین فرمود: «لا یَقْعُدَنَ فِی السُّوقِ إِلا مَنْ یَعْقِلُ الشِّرَاءَ وَ الْبَیْعَ» کسی حق ندارد مغازه داشته باشد مگر اینکه بداند، فروشش عاقلانه باشد. حتی ممکن است یتیم بزرگ شده و همسر هم میخواهد، یعنی وقت ازدواجش است. با اینکه وقت ازدواج شده و ممکن است زن داری و شوهر داری بتواند بکند اما پولداری نتواند بکند. پولش را آتش بزند! عقلش نمیرسد چه کند.
در زمستان همه درگیر کار و درس و مدرسه هستند و فرصت نیست. نسل نو فقط درس میخواند. اما تابستان وقت تلف شده زیاد داریم. روایت داریم «معلم الخیر تستغفر له دواب الارض و حیتان البحر و کل صغیرة و کبیرة فی أرض الله و سمائه» اگر کسی یک کار خیری را به کسی یاد بدهد، جنبندگان زمین، ماهی دریاها، هر کوچک و بزرگی در زمین باشد یا در آسمان، برای او استغفار میکنند. الآن شما که بحث مرا گوش میدهید، کنار دست شما چه کسی نشسته است؟ دختر بچهات را بافندگی یاد بده، خیاطی یاد بده، آشپزی یاد بده، پسر است یک هنری یادش بده. نجاری، بنایی یادش بده. یک چیزی خواندی و خوشت آمد برای همه نقل کن. لازم نیست کتابخانه برویم، میتوانیم همه خانهها را به کتابخانه تبدیل کنیم. افرادی که چیزی را یاد گرفتند برای همدیگر نقل کنند. از پاره وقتها استفاده کنیم.
یکوقت ما از مدینه خواستیم به مکه برویم. اتوبوس هم برای بعثه مقام معظم رهبری بود. مهمانهای ویژه بودند. از مدینه تا مکه چهار ساعت راه است. مقداری که مستحب است لبیک گفتند و بعد گفتم: من یک خاطره خوبی نقل کنم. همه از خاطره من تعریف کردند. گفتم: هرکس خاطره بلد است تعریف کند. یکی یکی خاطره گفتند. تا مکه خاطرات مفیدی که خودمان دیده بودیم نقل کردیم. ما باید بده و بستان علمی داشته باشیم.
مسأله دیگر اینکه برای هرکاری باید مهارت داشته باشیم. روایت داریم امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «یَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ» ای کسبهها و تجار! «الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَر» سه بار فرمود: احکام تجارت را یاد بگیرید. هر چیزی یک مهارتی نیاز دارد. امام صادق علیه السلام در ستایش حضرت ابالفضل میفرماید: عموی ما ابالفضل عمیق بود و نافذ البصیره بود. یعنی کلاه سرش نمیرفت! امیرالمؤمنین فرمود: «لا یَقْعُدَنَ فِی السُّوقِ إِلا مَنْ یَعْقِلُ الشِّرَاءَ وَ الْبَیْعَ» کسی حق ندارد مغازه داشته باشد مگر اینکه بداند، فروشش عاقلانه باشد. حتی ممکن است یتیم بزرگ شده و همسر هم میخواهد، یعنی وقت ازدواجش است. با اینکه وقت ازدواج شده و ممکن است زن داری و شوهر داری بتواند بکند اما پولداری نتواند بکند. پولش را آتش بزند! عقلش نمیرسد چه کند.
تاکنون نظری ثبت نشده است