سخنرانی آیت الله حسین مظاهری با موضوع «نکاتی پیرامون عید نوروز»، سال 1391
عید نوروز یک عید ملی است که اسلام عزیز آن را رد نکرده است، بلکه بر اساس روایاتی، آن را امضا کرده است. لذا در اینکه روز عید نوروز را عید بگیرم، اشکالی نیست و رسم ما این بوده است که عید نوروز داشته باشیم و اکنون هم چنین رسمی داریم. امّا در برگزاری مراسم عید نوروز، توجه به چند نکته الزامی است:
متأسفانه عید نوروز با برخی اعمال خرافی آلوده شده است و انتظار میرود در جمهوری اسلامی و بین مردم مسلمان ایران، اینگونه خرافات و اینگونه عیوب نباشد، امّا با کمال تأسّف، این خرافات هنوز هم به چشم میخورد و روز به روز هم گستردهتر میشود.
یکی از اعمال خرافی که عید نوروز را تحت الشّعاع قرار میدهد، چهارشنبه سوری است. این مراسم بر خلاف عید نوروز، نه ریشۀ دینی و مذهبی دارد و نه عقل آن را میپسندد. طبق گواهی تاریخ، چهارشنبه سوری یکی از مراسم آباء و اجداد ایرانیان و مربوط به زمانی است که آتش را مظهر خداوند میدانستهاند. یعنی برگزاری مراسم چهارشنبه سوری، پیروی از یک رسم زمان آتش پرستی ایرانیان و یک خرافت است.
مخصوصاً اینکه اراذل و اوباش هم با ترقه بازی و آتش بازی و آتش سوزی، مردم را اذیّت میکنند و متأسفانه بعضی اوقات آزار و اذیّت آنان منجر به آدم کشی میشود که گناه در گناه و خرافت در خرافت است.
بنابراین جمهوری اسلامی ایران نباید چهارشنبه سوری داشته باشد. همچنین ملّتی که تا سر حدّ عشق اهل بیت«سلاماللهعلیهم» را دوست دارد، معنا ندارد خرافتی به نام چهارشنبه سوری داشته باشد.
عمل خرافی دیگر در آخر نوروز، سیزده بدر است. بیرون رفتن از خانه در آن روز و ماندن در باغ و صحرا، به عنوان اینکه روز سیزدهم فروردین نحوست دارد، یک خرافت است.
تعجب این است که برخی مردم به تخیّل نحوست سیزده و برای از بین بردن نحسی آن، از خانه بیرون میروند و با چشم چرانی، بیبند و باری و رفیق بازی، گناه روی گناه مرتکب میشوند. باید این خرافت نیز در بین مسلمین و در جمهوری اسلامی نباشد.
آنچه باید مورد توجه و عنایت جدی واقع شود این است که اسلام نحوست ندارد. اگر نحوست در جامعه و در زندگی افراد باشد، ناشی از گناه است. ملّتی نحوست دارد که گناه بین آن ملّت رایج باشد؛ ملّتی نحوست دارد که در اثر تنبلی و سوء مدیریت، زیر دست دشمن خود باشد؛ ملّتی نحوست دارد که به بیگانگان احتیاج داشته باشد؛ ملّتی نحوست دارد که تحریمهای بیگانگان، اقتصاد آن ملّت را فلج کرده باشد.
امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» فرمودند: «کُلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِید»
هر روزی که در آن گناه نباشد، آن روز، روز عید است.
مفهوم فرمایش آن حضرت این است که هر روزی که انسان در آن روز گناه کند، آن روز، روز عزای اوست. بنابراین اگر انسان در روز عید نوروز گناه کند، روز عزای او میشود. حتی گناه، روز عید غدیر را با آن همه عظمتی که دارد، به روز عزا مبدّل میکند.
اصل دید و بازدید، صلۀ رحم، سر زدن به دوستان و انس با برادران دینی، امری نیکو و پسندیده است، امّا نباید این سنّت حسنه را به گناه، غیبت، تهمت و شایعه آلوده کنیم. متأسّفانه بسیاری از جلسات دید و بازدید، به گناهان بزرگی همچون غیبت آلوده میشود؛ در صورتی که این گناه بزرگ، به تعبیر قرآن کریم، مانند مردهخوری است: «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ»
غیبت، جلوۀ بسیار زشتی در عالم ملکوت دارد، در حالی که گناهانی نظیر غیبت، تهمت و شایعهپراکنی، در بین بسیاری از افراد، به یک موضوع معمول تبدیل شده است و آن را به هیچ میانگارند. این گناهان نزد خداوند متعال، بسیار بزرگ است: «وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیمٌ»
جلسات دید و بازدید، علاوه بر اینکه صله رحم و انس با دیگران است، باید مجالس اخلاقی و گسترش شعائر دینی باشد، نه اینکه اکثر وقت آن، صرف غیبت و تهمت و شایعهپراکنی شود؛ نه اینکه محلّی برای گسترش بیبندوباری، چشمچرانی، تفاخر، تجمّل، ترویج مد و نشان دادن نوع لباس و پوشش باشد.
دین مبین اسلام، به شدّت با بیبندوباری و مفاسد اخلاقی، اداری و اقتصادی برخورد میکند و آن را مذمّت کرده است؛ امّا امروزه بهطور گسترده، همۀ این مفاسد، در طبقات مختلف مردم، خصوصاً در ایّام نوروز و دیدوبازدیدها، بهوجود آمده و گسترش پیدا کرده است.
چادر به عنوان یک نماد ملّی و مذهبی، باید همیشه حفظ شود، امّا در برخی از خانوادهها، هنگام دید و بازدید،حجاب اصلاً به کنار میرود و آن را مخالف رسوم دید و بازدید میپندارند! به عبارت دیگر، چادر در میان خانوادهها، قدیمی شده و بیچادری و رونگرفتن، مُد شده است.
متأسّفانه گاه مشاهده میشود که دوستیابی و رفاقت دختر و پسر نیز در ایّام نوروز گسترش مییابد. گناه دوستیابی به اندازهای بزرگ است که قرآن کریم، آن را در کنار بیعفّتی و زنا قرار میدهد:
«مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ»
«مُحْصِنینَ غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدانٍ»
قرآن کریم میفرماید: زن شایسته کسی است که اهل زنا نیست و رفیق نامحرم هم ندارد و مرد شایسته نیز کسی است که زنا نمیکند و رفیق نامحرم هم ندارد. قرآن کریم در تعابیر خود، کلمۀ «خُدن» به معنای رفیق بازی را در کنار زنا دادن و زنا کردن قرار داده است.
بسیاری از این تلفنهای همراه، به خانۀ شیطان تبدیل شدهاند. برخی از افراد حتّی در جلسات دید و بازدید، وقتی رفیق ناباب یا موضوع ناپسندی برای گفتگو پیدا نکنند، به سراغ گوشی همراه خود میروند و به گناه میپردازند.
بارها به جوانها سفارش کردهام که ای جوانهای عزیز! گناه نکنید. گناه زندگی انسان را تباه میکند. در این عید نوروز، سفارش میکنم که گناه نکنید. گناه، عید و شادی ما را عزا میکند. اگر نعوذبالله گناه کردید، سریع جبران کنید تا در سرازیری گناه واقع نشوید. نگذارید گناه برای شما عادت شود. اگر گناه عادت شد، شما را بدبخت میکند و در دنیا و آخرت به سقوط میکشاند. از همۀ اینها مهمتر، اگر گناه کردید، اگر به آن عادت پیدا کردید، دست کم گناه خود را توجیه نکنید! توجیه گناه، بسیار خطرناک است؛ زیرا ناگهان انسان را به سرنوشت امثال عمرسعد گرفتار میکند.
عمر سعد، امام حسین«سلاماللهعلیه» را میشناخت. شب تاسوعا و عاشورا، از اول شب تا به صبح روی کار خود، فکر میکرد و بالاخره با این توجیه که امام حسین را میکشیم و بعد از رسیدن به حکومت ری، از گناه خود توبه میکنیم، به قتل امام دست زد.
متأسّفانه امروزه، توجیه گناهان بسیار رواج پیدا کرده و به تبع آن، جایگاه کار صواب با ناصواب عوض شده است. بسیاری از کارهای زشت، نزد مردم پسندیده به حساب میآید و در عوض، کارهای نیکو و پسندیده، ناپسند شمرده میشود.
در روایات آمده است که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیه وآلهوسلّم» میفرمودند: زمانى میرسد که بسیاری از افراد، فاسد و فاسق میشوند و کسی امر به معروف و نهى از منکر نمیکند. اصحاب عرض کردند: یا رسول اللَّه! آیا چنین میشود؟ حضرت فرمودند: آرى، از این هم بدتر خواهد شد. هنگامى فرا میرسد که امر به منکر و نهى از معروف میکنند! عرض کردند: یا رسول اللَّه! آیا چنین خواهد شد؟ حضرت فرمودند: آرى از این هم بدتر مىشود. وقتى میرسد که میبینید کار خوب، زشت و کار زشت، خوب شمرده میشود!
در زمان ما، بسیاری از افراد ادّعای اسلام و تشیّع دارند، امّا منکر را معروف و معروف را منکر میدانند! در جامعه نیز بسیاری از منکرات و گناهان، معروف و بسیاری از معروفها، منکر شمرده میشود؛ مثلاً رشوه و ربا، بیبندوباری و فساد، دروغ، غیبت و تهمت و شایعه و امثال آن، نه تنها زشت و منکر به حساب نمیآید، بلکه أن را نوعی زرنگی، اطّلاعرسانی و کار خوب تلقّی میکنند.
گناه و معضل تجمل گرایی، از معضلات بزرگ جامعۀ امروزی است. بحثی که مقام معظم رهبری تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» مطرح کردند، از منظر اسلام و اقتصاددانان، بسیار مهم و قابل توجّه است. اقتصاد مقاومتی تنها به معنای نداشتن واردات نیست، بلکه حذف واردات و نداشتن وابستگی به کشورهای دیگر، فقط قسمتی از معنای اقتصاد مقاومتی است.
با این وجود، دربارۀ کنترل واردات نیز آنگونه که شایسته است، تلاش نشده و واردات زیادی وجود دارد. از جمله تبعات واردات بیرویه، گسترش وابستگی و افزایش تجمّلگرایی است. بسیاری از وسائل و لوازم وارداتی، جنبۀ تجمّلی دارد. یکی دیگر از معانی اقتصاد مقاومتی این است که سادهزیستی را ترویج کنیم، ولی متأسفانه هر کس به اندازۀ وسعش، تجمّل گراست و افرادی نیز علیرغم نداشتن امکانات مالی، با گرفتن وام و قرض و نزول، به آن دامن میزنند.
بسیاری از خودروهای موجود در بازار، موادغذایی، لوازم و وسائل خانه و ... صرفاً جنبۀ تجمّلی دارند و با گسترش استفاده از آنها، هر روز وابستگیها به واردات افزایش مییابد.
مرحوم آیت الله العظمی مزعشی«رحمةاللهعلیه»، به این بحث بسیار مقیّد بودند. زمانی که برای ایشان لباسی دوخته بودند، دکمه نداشت و خیاط گفته بود باید دکمۀ خارجی بگذارد، ایشان اجازه ندادند و فرمودند: من خودم با ریسمانی میبندم. بالاخره دکمۀ قیتونی درست شد و در آن زمان، لباس بسیاری از بزرگان دکمۀ قیتونی داشت.
در جامعهای که سرتاپای وسائل و لوازم افراد، از خارج وارد شده و به آن افتخار نیز میکنند، چگونه میتوان اقتصاد مقاومتی داشت؟
چندین سال قبل، بحمدالله کشور به خودکفایی در زمینۀ تولید گندم و علوفه رسید، اما الان مشاهده میشود که سالیانه مقادیر فراوانی گندم و جو و علوفه از خارج، وارد میشود! این برای مسلمانان و یک ملّت بزرگ مانند ایران ننگ است گه گندم سفرۀ آنها و علوفۀ گوسفندان آنان، از خارج وارد شود؛ یعنی اگر روزی علوفه و غذای دامی وارد نشود، شیر و گوشت نخواهیم داشت.
اقتصاد مقاومتی به معنای ساده زیستی و پرهیز از تجملگرایی نیز بسیار بااهمیّت است. این معنای اقتصاد مقاومتی، از معنای اوّل آن، یعنی اجتناب از واردات بیرویه، مهمتر است. در اقتصاد مقاومتی باید سادهزیستی گسترش پیدا کند، در حالی که هرروز شاهد افزایش تجمّلگرایی هستیم. اگر کسی هم تجمّلگرایی نکرده، نتوانسته است. بسیاری از مردم، اگر بتوانند با وام، نزول و حتی دزدی و ... زندگی تجمل گرایی فراهم میکنند.
اگر تجملگرایی از زندگی مردم کنار رود، حدّاقل نصف واردات و احتیاجات کاذب آنان از بین میرود و بالتّبع رفاه و آسایش عمومی گسترش مییابد. مقدار زیادی از احتیاجات مردم، به خاطر تجمّل است نه ضرورت و نیاز حقیقی.
از جمله راهکارهای دستیابی به اقتصاد مقاومتی نیز اکتفا به تولیدات ملّی و پرهیز از تجمّلگرایی است. تا وقتی در اجتماع، تولیدات ملّی خود را قبول نداشته باشیم و هر روز به بهانهای به آن ننگی بچسبانیم، نمیتوانیم در اقتصاد مقاومتی گام برداریم. البته سازندگان و تولیدکنندگان داخلی نیز باید حدّاکثر تلاش خود را برای بهبود کیفیّت کالا و تولیدات خود انجام دهند و به شدّت از کم کاری و بدکاری بپرهیزند.
در اقتصاد اسلامی، مصرف در جامعه باید علاوه بر اندازۀ ضرورت و حتّی به اندازۀ رفاه باشد، امّا تجمّلگرایی و اسراف و تبذیر ممنوع و مذموم است. از منظر تعالیم دینی، گناه تجمّل، اسراف و اتراف، بسیار بزرگ است. قرآن کریم میفرماید:
«وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ، إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفینَ، وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ»
در قیامت، دست چپیها، بسیار شوم و بدبختاند. آنها تجمّلگرا هستند.
قرآن کریم در آیات نورانی خود، تأکید دارد که تجمّل گرایی، تنها برای عامل آن مضر نیست، بلکه دود آن به چشم همه خواهد رفت. در اثر تجمّلگرایی، مفاسدی مانند مفاسد اخلاقی، اداری، اجتماعی و اقتصادی به وجود میآید. بسیاری از دزدیها، حیف و میلها، دستاندازیها به بیتالمال، رشوهخواریها، گرانفروشیها، ضعف اعصاب و سایر امراض روحی و روانی، ریشه در بحث تجمّلگرایی دارد.
امروزه عید نوروز، برای خانوادهها به یک زمان گسترش تجمّلگرایی تبدیل شده است و چیزی که در آن نیست، ساده زیستی و محبّت است.
در وضعیّت اقتصادی نامطلوب فعلی که بسیاری از افراد با سختی و مشقّت زندگی خود را اداره میکنند، اهتمام به رفع نیازهای دیگران بسیار اهمیّت دارد. در آموزههای اسلام تأکید فراوانی بر رعایت قانوان مواسات شده است و اگر انسان بخواهد به معنای واقعی کلمه شاد باشد، باید دیگران را نیز در شادی خود سهیم کند. انتظار قرآن از یک مسلمان این است که از آنچه دارد، براى رفع حوائج دیگران نیز استفاده کند:
«لِیُنْفِقْ ذُوسَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّه»
منظور قرآن کریم این است که هرکسى باید همانطور که براى خود و خانوادهاش به فکر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج است، به فکر دیگران هم باشد. همانگونه که برای ایّام عید و نوروز خود و خانواده تلاش میکند، برای دیگران نیز نگران باشد و به آنها کمک کند. هر مسلمانى باید به اندازه وسعش دیگرگرا باشد. خود گرایى، خود محورى و خود خورى از نظر اسلام ممنوع است.
جامعه اسلامى باید مانند اعضاى بدن باشند، همانطور که اگر خارى در دست یا پاى شخصى فرو رود، مغز و همه اعضاى بدن او تلاش میکنند تا خار را از دست یا پاى او بیرون بیاورند و تا وقتى که خار بیرون نیامده است همه عضوها در ناراحتى به سر میبرند، امت اسلامى نیز باید چنین باشند و مشکل یک مسلمان، مشکل همه امت محسوب شود و همه مسلمانان براى برآوردن حاجت مسلمانان دیگر تلاش و کوشش کنند.
تقاضا دارم هنگام سال تحویل، پس از خواندن دعای «یا مقلّب القلوب»، برای دیگران نیز دعا کنید. متأسفانه همانطور که امروزه توجّه به دیگران کمرنگ شده، دعا برای دیگران هم کمرنگ شده است، در حالی که مسلمانان وظیفه دارند دست کم به همدیگر دعا کنند.
متأسفانه در زمان حاضر رسم غلطی که در بین برخی از مردم در ایّام تعطیل بالاخص نوروز، رایج شده، آن است که ناگهان بدون هدف و بدون انگیزۀ مادی یا معنوی، به خاطر آنکه چند روز تعطیل است، به مسافرت میروند. در مسافرت نیز مجبورند برای تهیۀ مکان و امکانات سفر سختی بکشند و از استراحت محروم باشند. گویا واجب است در ایّام تعطیل با هر مشقّتی به سفر بروند و هرچه پول دارند بیهوده خرج کنند و خستهتر برگردند.
در این مسافرتهای بیمورد، مبالغ هنگفتی پول و سرمایۀ ملّی هزینه میشود، بنزین و سوخت فراوانی دود میشود، افرادی در اثر تصادف کشته میشوند و آنچه باقی میماند، احتیاج مادی و خستگی سفر و هزینههای هنگفت و بدهی ناشی از سفر برای خانواده است.
اگر دولت و صداوسیما به این رفتارها دامن نزنند، که میزنند، این همه هزینه و پول را میتوان در گسترش قانون مواسات هزینه کرد. قرآن کریم میفرماید: یکی از علامتهای مؤمنین آن است که از آنچه خداوند متعال به آنها ارزانی داشته، انفاق میکنند: «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ»
امّا با گسترش مسافرتهای بیمورد و هزینههای زیاد آن، جایی برای عمل به این دستور دینی باقی نمیماند. کسی که با مسافرت، چندین میلیون هزینه میکند و به جز خستگی، ضعف اعصاب و فشار روحی چیزی به دست نمیآورد، چگونه می توان انتظار داشت که به دیگران کمک کند؟
مقصود اسلام عزیز از صلۀ رحم این است که همه به فکر همدیگر باشند و از هم دستگیری کنند و به رفع حوائج و نیازهای هم بپردازند و لااقل به همدیگر آزار نرسانند. دید و بازدیدهای نوروز هم باید برای تألیف قلوب و تحکیم پیوند بین خویشان و آشایان و تلاش برای رفع کدورتها باشد. امّا گاهی دیده میشود مردم در دید و بازدیدها برای همدیگر ایجاد مزاحمت میکنند و با رفت و آمد تحمیلی، موجب آزار و اذیّت دیگران میشوند. در صورتی که به جای این گونه دید و بازدیدهای صوری، باید مخصوصاً در وضع فعلی به همدیگر کمک کنند و گرهای از کار هم بگشایند و دل همدیگر را خوش کنند تا پیوند بین آنان عمیقتر و محکمتر شود.
همچنین این رفت و آمدها، نباید به مسخرهبازی مبدّل نشود. مثلاً بسیاری از اوقات، صبح به دیدن کسی میروند و بعدازظهر همان روز، طرف مقابل به دیدن آنها میآید! این کار غیر عقلانی، به مسخرهبازی شبیهتر است تا به انجام یک سنّت حسنه. بنابراین باید مراقب این نوع رفت و آمدها در ایّام نوروز باشیم.
عید نوروز یک عید ملی است که اسلام عزیز آن را رد نکرده است، بلکه بر اساس روایاتی، آن را امضا کرده است. لذا در اینکه روز عید نوروز را عید بگیرم، اشکالی نیست و رسم ما این بوده است که عید نوروز داشته باشیم و اکنون هم چنین رسمی داریم. امّا در برگزاری مراسم عید نوروز، توجه به چند نکته الزامی است:
متأسفانه عید نوروز با برخی اعمال خرافی آلوده شده است و انتظار میرود در جمهوری اسلامی و بین مردم مسلمان ایران، اینگونه خرافات و اینگونه عیوب نباشد، امّا با کمال تأسّف، این خرافات هنوز هم به چشم میخورد و روز به روز هم گستردهتر میشود.
یکی از اعمال خرافی که عید نوروز را تحت الشّعاع قرار میدهد، چهارشنبه سوری است. این مراسم بر خلاف عید نوروز، نه ریشۀ دینی و مذهبی دارد و نه عقل آن را میپسندد. طبق گواهی تاریخ، چهارشنبه سوری یکی از مراسم آباء و اجداد ایرانیان و مربوط به زمانی است که آتش را مظهر خداوند میدانستهاند. یعنی برگزاری مراسم چهارشنبه سوری، پیروی از یک رسم زمان آتش پرستی ایرانیان و یک خرافت است.
مخصوصاً اینکه اراذل و اوباش هم با ترقه بازی و آتش بازی و آتش سوزی، مردم را اذیّت میکنند و متأسفانه بعضی اوقات آزار و اذیّت آنان منجر به آدم کشی میشود که گناه در گناه و خرافت در خرافت است.
بنابراین جمهوری اسلامی ایران نباید چهارشنبه سوری داشته باشد. همچنین ملّتی که تا سر حدّ عشق اهل بیت«سلاماللهعلیهم» را دوست دارد، معنا ندارد خرافتی به نام چهارشنبه سوری داشته باشد.
عمل خرافی دیگر در آخر نوروز، سیزده بدر است. بیرون رفتن از خانه در آن روز و ماندن در باغ و صحرا، به عنوان اینکه روز سیزدهم فروردین نحوست دارد، یک خرافت است.
تعجب این است که برخی مردم به تخیّل نحوست سیزده و برای از بین بردن نحسی آن، از خانه بیرون میروند و با چشم چرانی، بیبند و باری و رفیق بازی، گناه روی گناه مرتکب میشوند. باید این خرافت نیز در بین مسلمین و در جمهوری اسلامی نباشد.
آنچه باید مورد توجه و عنایت جدی واقع شود این است که اسلام نحوست ندارد. اگر نحوست در جامعه و در زندگی افراد باشد، ناشی از گناه است. ملّتی نحوست دارد که گناه بین آن ملّت رایج باشد؛ ملّتی نحوست دارد که در اثر تنبلی و سوء مدیریت، زیر دست دشمن خود باشد؛ ملّتی نحوست دارد که به بیگانگان احتیاج داشته باشد؛ ملّتی نحوست دارد که تحریمهای بیگانگان، اقتصاد آن ملّت را فلج کرده باشد.
امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» فرمودند: «کُلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِید»
هر روزی که در آن گناه نباشد، آن روز، روز عید است.
مفهوم فرمایش آن حضرت این است که هر روزی که انسان در آن روز گناه کند، آن روز، روز عزای اوست. بنابراین اگر انسان در روز عید نوروز گناه کند، روز عزای او میشود. حتی گناه، روز عید غدیر را با آن همه عظمتی که دارد، به روز عزا مبدّل میکند.
اصل دید و بازدید، صلۀ رحم، سر زدن به دوستان و انس با برادران دینی، امری نیکو و پسندیده است، امّا نباید این سنّت حسنه را به گناه، غیبت، تهمت و شایعه آلوده کنیم. متأسّفانه بسیاری از جلسات دید و بازدید، به گناهان بزرگی همچون غیبت آلوده میشود؛ در صورتی که این گناه بزرگ، به تعبیر قرآن کریم، مانند مردهخوری است: «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ»
غیبت، جلوۀ بسیار زشتی در عالم ملکوت دارد، در حالی که گناهانی نظیر غیبت، تهمت و شایعهپراکنی، در بین بسیاری از افراد، به یک موضوع معمول تبدیل شده است و آن را به هیچ میانگارند. این گناهان نزد خداوند متعال، بسیار بزرگ است: «وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیمٌ»
جلسات دید و بازدید، علاوه بر اینکه صله رحم و انس با دیگران است، باید مجالس اخلاقی و گسترش شعائر دینی باشد، نه اینکه اکثر وقت آن، صرف غیبت و تهمت و شایعهپراکنی شود؛ نه اینکه محلّی برای گسترش بیبندوباری، چشمچرانی، تفاخر، تجمّل، ترویج مد و نشان دادن نوع لباس و پوشش باشد.
دین مبین اسلام، به شدّت با بیبندوباری و مفاسد اخلاقی، اداری و اقتصادی برخورد میکند و آن را مذمّت کرده است؛ امّا امروزه بهطور گسترده، همۀ این مفاسد، در طبقات مختلف مردم، خصوصاً در ایّام نوروز و دیدوبازدیدها، بهوجود آمده و گسترش پیدا کرده است.
چادر به عنوان یک نماد ملّی و مذهبی، باید همیشه حفظ شود، امّا در برخی از خانوادهها، هنگام دید و بازدید،حجاب اصلاً به کنار میرود و آن را مخالف رسوم دید و بازدید میپندارند! به عبارت دیگر، چادر در میان خانوادهها، قدیمی شده و بیچادری و رونگرفتن، مُد شده است.
متأسّفانه گاه مشاهده میشود که دوستیابی و رفاقت دختر و پسر نیز در ایّام نوروز گسترش مییابد. گناه دوستیابی به اندازهای بزرگ است که قرآن کریم، آن را در کنار بیعفّتی و زنا قرار میدهد:
«مُحْصَناتٍ غَیْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ»
«مُحْصِنینَ غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدانٍ»
قرآن کریم میفرماید: زن شایسته کسی است که اهل زنا نیست و رفیق نامحرم هم ندارد و مرد شایسته نیز کسی است که زنا نمیکند و رفیق نامحرم هم ندارد. قرآن کریم در تعابیر خود، کلمۀ «خُدن» به معنای رفیق بازی را در کنار زنا دادن و زنا کردن قرار داده است.
بسیاری از این تلفنهای همراه، به خانۀ شیطان تبدیل شدهاند. برخی از افراد حتّی در جلسات دید و بازدید، وقتی رفیق ناباب یا موضوع ناپسندی برای گفتگو پیدا نکنند، به سراغ گوشی همراه خود میروند و به گناه میپردازند.
بارها به جوانها سفارش کردهام که ای جوانهای عزیز! گناه نکنید. گناه زندگی انسان را تباه میکند. در این عید نوروز، سفارش میکنم که گناه نکنید. گناه، عید و شادی ما را عزا میکند. اگر نعوذبالله گناه کردید، سریع جبران کنید تا در سرازیری گناه واقع نشوید. نگذارید گناه برای شما عادت شود. اگر گناه عادت شد، شما را بدبخت میکند و در دنیا و آخرت به سقوط میکشاند. از همۀ اینها مهمتر، اگر گناه کردید، اگر به آن عادت پیدا کردید، دست کم گناه خود را توجیه نکنید! توجیه گناه، بسیار خطرناک است؛ زیرا ناگهان انسان را به سرنوشت امثال عمرسعد گرفتار میکند.
عمر سعد، امام حسین«سلاماللهعلیه» را میشناخت. شب تاسوعا و عاشورا، از اول شب تا به صبح روی کار خود، فکر میکرد و بالاخره با این توجیه که امام حسین را میکشیم و بعد از رسیدن به حکومت ری، از گناه خود توبه میکنیم، به قتل امام دست زد.
متأسّفانه امروزه، توجیه گناهان بسیار رواج پیدا کرده و به تبع آن، جایگاه کار صواب با ناصواب عوض شده است. بسیاری از کارهای زشت، نزد مردم پسندیده به حساب میآید و در عوض، کارهای نیکو و پسندیده، ناپسند شمرده میشود.
در روایات آمده است که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیه وآلهوسلّم» میفرمودند: زمانى میرسد که بسیاری از افراد، فاسد و فاسق میشوند و کسی امر به معروف و نهى از منکر نمیکند. اصحاب عرض کردند: یا رسول اللَّه! آیا چنین میشود؟ حضرت فرمودند: آرى، از این هم بدتر خواهد شد. هنگامى فرا میرسد که امر به منکر و نهى از معروف میکنند! عرض کردند: یا رسول اللَّه! آیا چنین خواهد شد؟ حضرت فرمودند: آرى از این هم بدتر مىشود. وقتى میرسد که میبینید کار خوب، زشت و کار زشت، خوب شمرده میشود!
در زمان ما، بسیاری از افراد ادّعای اسلام و تشیّع دارند، امّا منکر را معروف و معروف را منکر میدانند! در جامعه نیز بسیاری از منکرات و گناهان، معروف و بسیاری از معروفها، منکر شمرده میشود؛ مثلاً رشوه و ربا، بیبندوباری و فساد، دروغ، غیبت و تهمت و شایعه و امثال آن، نه تنها زشت و منکر به حساب نمیآید، بلکه أن را نوعی زرنگی، اطّلاعرسانی و کار خوب تلقّی میکنند.
گناه و معضل تجمل گرایی، از معضلات بزرگ جامعۀ امروزی است. بحثی که مقام معظم رهبری تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» مطرح کردند، از منظر اسلام و اقتصاددانان، بسیار مهم و قابل توجّه است. اقتصاد مقاومتی تنها به معنای نداشتن واردات نیست، بلکه حذف واردات و نداشتن وابستگی به کشورهای دیگر، فقط قسمتی از معنای اقتصاد مقاومتی است.
با این وجود، دربارۀ کنترل واردات نیز آنگونه که شایسته است، تلاش نشده و واردات زیادی وجود دارد. از جمله تبعات واردات بیرویه، گسترش وابستگی و افزایش تجمّلگرایی است. بسیاری از وسائل و لوازم وارداتی، جنبۀ تجمّلی دارد. یکی دیگر از معانی اقتصاد مقاومتی این است که سادهزیستی را ترویج کنیم، ولی متأسفانه هر کس به اندازۀ وسعش، تجمّل گراست و افرادی نیز علیرغم نداشتن امکانات مالی، با گرفتن وام و قرض و نزول، به آن دامن میزنند.
بسیاری از خودروهای موجود در بازار، موادغذایی، لوازم و وسائل خانه و ... صرفاً جنبۀ تجمّلی دارند و با گسترش استفاده از آنها، هر روز وابستگیها به واردات افزایش مییابد.
مرحوم آیت الله العظمی مزعشی«رحمةاللهعلیه»، به این بحث بسیار مقیّد بودند. زمانی که برای ایشان لباسی دوخته بودند، دکمه نداشت و خیاط گفته بود باید دکمۀ خارجی بگذارد، ایشان اجازه ندادند و فرمودند: من خودم با ریسمانی میبندم. بالاخره دکمۀ قیتونی درست شد و در آن زمان، لباس بسیاری از بزرگان دکمۀ قیتونی داشت.
در جامعهای که سرتاپای وسائل و لوازم افراد، از خارج وارد شده و به آن افتخار نیز میکنند، چگونه میتوان اقتصاد مقاومتی داشت؟
چندین سال قبل، بحمدالله کشور به خودکفایی در زمینۀ تولید گندم و علوفه رسید، اما الان مشاهده میشود که سالیانه مقادیر فراوانی گندم و جو و علوفه از خارج، وارد میشود! این برای مسلمانان و یک ملّت بزرگ مانند ایران ننگ است گه گندم سفرۀ آنها و علوفۀ گوسفندان آنان، از خارج وارد شود؛ یعنی اگر روزی علوفه و غذای دامی وارد نشود، شیر و گوشت نخواهیم داشت.
اقتصاد مقاومتی به معنای ساده زیستی و پرهیز از تجملگرایی نیز بسیار بااهمیّت است. این معنای اقتصاد مقاومتی، از معنای اوّل آن، یعنی اجتناب از واردات بیرویه، مهمتر است. در اقتصاد مقاومتی باید سادهزیستی گسترش پیدا کند، در حالی که هرروز شاهد افزایش تجمّلگرایی هستیم. اگر کسی هم تجمّلگرایی نکرده، نتوانسته است. بسیاری از مردم، اگر بتوانند با وام، نزول و حتی دزدی و ... زندگی تجمل گرایی فراهم میکنند.
اگر تجملگرایی از زندگی مردم کنار رود، حدّاقل نصف واردات و احتیاجات کاذب آنان از بین میرود و بالتّبع رفاه و آسایش عمومی گسترش مییابد. مقدار زیادی از احتیاجات مردم، به خاطر تجمّل است نه ضرورت و نیاز حقیقی.
از جمله راهکارهای دستیابی به اقتصاد مقاومتی نیز اکتفا به تولیدات ملّی و پرهیز از تجمّلگرایی است. تا وقتی در اجتماع، تولیدات ملّی خود را قبول نداشته باشیم و هر روز به بهانهای به آن ننگی بچسبانیم، نمیتوانیم در اقتصاد مقاومتی گام برداریم. البته سازندگان و تولیدکنندگان داخلی نیز باید حدّاکثر تلاش خود را برای بهبود کیفیّت کالا و تولیدات خود انجام دهند و به شدّت از کم کاری و بدکاری بپرهیزند.
در اقتصاد اسلامی، مصرف در جامعه باید علاوه بر اندازۀ ضرورت و حتّی به اندازۀ رفاه باشد، امّا تجمّلگرایی و اسراف و تبذیر ممنوع و مذموم است. از منظر تعالیم دینی، گناه تجمّل، اسراف و اتراف، بسیار بزرگ است. قرآن کریم میفرماید:
«وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ، إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفینَ، وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ»
در قیامت، دست چپیها، بسیار شوم و بدبختاند. آنها تجمّلگرا هستند.
قرآن کریم در آیات نورانی خود، تأکید دارد که تجمّل گرایی، تنها برای عامل آن مضر نیست، بلکه دود آن به چشم همه خواهد رفت. در اثر تجمّلگرایی، مفاسدی مانند مفاسد اخلاقی، اداری، اجتماعی و اقتصادی به وجود میآید. بسیاری از دزدیها، حیف و میلها، دستاندازیها به بیتالمال، رشوهخواریها، گرانفروشیها، ضعف اعصاب و سایر امراض روحی و روانی، ریشه در بحث تجمّلگرایی دارد.
امروزه عید نوروز، برای خانوادهها به یک زمان گسترش تجمّلگرایی تبدیل شده است و چیزی که در آن نیست، ساده زیستی و محبّت است.
در وضعیّت اقتصادی نامطلوب فعلی که بسیاری از افراد با سختی و مشقّت زندگی خود را اداره میکنند، اهتمام به رفع نیازهای دیگران بسیار اهمیّت دارد. در آموزههای اسلام تأکید فراوانی بر رعایت قانوان مواسات شده است و اگر انسان بخواهد به معنای واقعی کلمه شاد باشد، باید دیگران را نیز در شادی خود سهیم کند. انتظار قرآن از یک مسلمان این است که از آنچه دارد، براى رفع حوائج دیگران نیز استفاده کند:
«لِیُنْفِقْ ذُوسَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّه»
منظور قرآن کریم این است که هرکسى باید همانطور که براى خود و خانوادهاش به فکر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج است، به فکر دیگران هم باشد. همانگونه که برای ایّام عید و نوروز خود و خانواده تلاش میکند، برای دیگران نیز نگران باشد و به آنها کمک کند. هر مسلمانى باید به اندازه وسعش دیگرگرا باشد. خود گرایى، خود محورى و خود خورى از نظر اسلام ممنوع است.
جامعه اسلامى باید مانند اعضاى بدن باشند، همانطور که اگر خارى در دست یا پاى شخصى فرو رود، مغز و همه اعضاى بدن او تلاش میکنند تا خار را از دست یا پاى او بیرون بیاورند و تا وقتى که خار بیرون نیامده است همه عضوها در ناراحتى به سر میبرند، امت اسلامى نیز باید چنین باشند و مشکل یک مسلمان، مشکل همه امت محسوب شود و همه مسلمانان براى برآوردن حاجت مسلمانان دیگر تلاش و کوشش کنند.
تقاضا دارم هنگام سال تحویل، پس از خواندن دعای «یا مقلّب القلوب»، برای دیگران نیز دعا کنید. متأسفانه همانطور که امروزه توجّه به دیگران کمرنگ شده، دعا برای دیگران هم کمرنگ شده است، در حالی که مسلمانان وظیفه دارند دست کم به همدیگر دعا کنند.
متأسفانه در زمان حاضر رسم غلطی که در بین برخی از مردم در ایّام تعطیل بالاخص نوروز، رایج شده، آن است که ناگهان بدون هدف و بدون انگیزۀ مادی یا معنوی، به خاطر آنکه چند روز تعطیل است، به مسافرت میروند. در مسافرت نیز مجبورند برای تهیۀ مکان و امکانات سفر سختی بکشند و از استراحت محروم باشند. گویا واجب است در ایّام تعطیل با هر مشقّتی به سفر بروند و هرچه پول دارند بیهوده خرج کنند و خستهتر برگردند.
در این مسافرتهای بیمورد، مبالغ هنگفتی پول و سرمایۀ ملّی هزینه میشود، بنزین و سوخت فراوانی دود میشود، افرادی در اثر تصادف کشته میشوند و آنچه باقی میماند، احتیاج مادی و خستگی سفر و هزینههای هنگفت و بدهی ناشی از سفر برای خانواده است.
اگر دولت و صداوسیما به این رفتارها دامن نزنند، که میزنند، این همه هزینه و پول را میتوان در گسترش قانون مواسات هزینه کرد. قرآن کریم میفرماید: یکی از علامتهای مؤمنین آن است که از آنچه خداوند متعال به آنها ارزانی داشته، انفاق میکنند: «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ»
امّا با گسترش مسافرتهای بیمورد و هزینههای زیاد آن، جایی برای عمل به این دستور دینی باقی نمیماند. کسی که با مسافرت، چندین میلیون هزینه میکند و به جز خستگی، ضعف اعصاب و فشار روحی چیزی به دست نمیآورد، چگونه می توان انتظار داشت که به دیگران کمک کند؟
مقصود اسلام عزیز از صلۀ رحم این است که همه به فکر همدیگر باشند و از هم دستگیری کنند و به رفع حوائج و نیازهای هم بپردازند و لااقل به همدیگر آزار نرسانند. دید و بازدیدهای نوروز هم باید برای تألیف قلوب و تحکیم پیوند بین خویشان و آشایان و تلاش برای رفع کدورتها باشد. امّا گاهی دیده میشود مردم در دید و بازدیدها برای همدیگر ایجاد مزاحمت میکنند و با رفت و آمد تحمیلی، موجب آزار و اذیّت دیگران میشوند. در صورتی که به جای این گونه دید و بازدیدهای صوری، باید مخصوصاً در وضع فعلی به همدیگر کمک کنند و گرهای از کار هم بگشایند و دل همدیگر را خوش کنند تا پیوند بین آنان عمیقتر و محکمتر شود.
همچنین این رفت و آمدها، نباید به مسخرهبازی مبدّل نشود. مثلاً بسیاری از اوقات، صبح به دیدن کسی میروند و بعدازظهر همان روز، طرف مقابل به دیدن آنها میآید! این کار غیر عقلانی، به مسخرهبازی شبیهتر است تا به انجام یک سنّت حسنه. بنابراین باید مراقب این نوع رفت و آمدها در ایّام نوروز باشیم.
تاکنون نظری ثبت نشده است