- 31
- 1000
- 1000
- 1000
تهدیدات نظام خانواده، 11
سخنرانی حجت الاسلام سید علیرضا تراشیون با موضوع "تهدیدات نظام خانواده"، جلسه یازدهم: اثرات کینه ورزی بین همسران، سال 1404
یکی از موضوعات مهم در نظام خانواده که پرداختن به آن به حفظ و ارتقای کیان خانواده کمک میکند، این است که عواملی در خانه بین زن و شوهر وجود دارد که اگر مورد توجه قرار گیرد، ما را از بحرانها به راحتی عبور میدهد. قبل از پرداختن به این عوامل، باید به عنوان مقدمه بگویم که به صورت طبیعی در میان اعضای خانواده، خصوصاً زن و شوهر، چالشها و مشکلاتی وجود دارد و این منحصر به برخی خانوادهها نیست. همه ما در زندگیمان چالش داریم. آنچه مهم است این است که انسان چگونه این چالشها را با سرپنجه تدبیر حل کند. گاهی یک چالش در زندگی به وجود میآید و چون آن مهارت حل را نداریم، تبدیل به بحران میشود و زندگی را دچار آسیبهای زیادی میکند؛ منجر به قهر، بیمحلی، انتقام، گفتوگوهای تلخ و حتی برخوردهای فیزیکی میشود. لذا باید بدانیم در بحرانها و مشکلات چگونه عمل کنیم. نکته اول، کینهای نباشیم. کینه داشتن زن و شوهر نسبت به گذشته یک پیام دارد:یعنی ما مشکلات گذشته را به زمان حال انتقال میدهیم و از حال به آینده میکشیم. یعنی کل زندگی دچار مشکل میشود. کینه را باید دور ریخت. مشکلات را گاهی باید در گذشته دفن کرد. کینه یعنی انتقال مشکلات گذشته به زمان حال که نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه دائماً زندگی را دچار تنش میکند. همه ما عیب و ایراد داریم. کسی نمیتواند ادعا کند گل بیخار است. خانمها یک جور، آقایون یک جور. کم و زیاد دارد. وقتی باور داشته باشیم با کسی زندگی میکنیم که مصون از خطا نیست و ممکن است اشتباه کند، رفتارمان متفاوت میشود. متأسفانه گاهی مهارت فراموشی عیبهای همدیگر را نداریم. باید این مهارت را پیدا کنیم. گذشتهها را بگذاریم کنار. مثلاً آقایی میگفت: من هفت هشت ماهی است بازنشسته شدهام و در خانه هستم. در این مدت یک بار سکته مغزی کردم. و خانمش با پوزخند گفت: من عزرائیل زندگیاش شدهام! چون در جوانی به من اذیت کرده، حالا میخواهم جونش را بگیرم این خطاست. کدام عقل سلیم میگوید چون قدیم یک اشتباهی اتفاق افتاده، من الان زندگیام را خراب کنم؟ نه، اینجوری نباید باشد. هنر این است که گذشته را در خودش دفن کنیم. خصوصاً به جوانترهایی که آغاز زندگیشان است میگویم: سعی کنید اگر خطایی هم میکنید، از دل هم دربیاورید. نگذارید یک عمر، مشکلات قدیمی در ذهن یدک بکشد. گاهی میآیند و میگویند قدیم خطایی کردهایم. میگویم برو به طرف مقابل بگو: من قدیم یک اشتباهی کردم. غلط کردم. پروندهاش را ببندید. نگذارید باز بماند. جنس زندگی مشترک این است که مکافاتش را در دنیا میبینید. زن و شوهری که همدیگر را اذیت میکنند، همینجا مکافات عمل را میبینند. شک نکنید. همسرت را اذیت کردی، همین الان مکافاتش را میبینی، علاوه بر مکافات اخروی. برخی گناهها جنسش این است که لزوماً به آخرت سپرده نمیشود. مثلاً بیاحترامی به پدر و مادر، ممکن است برکت را از عمر و روزی تو بردارد. پس کینه را کنار بگذارید. حیف است. سعی کنید تا همدیگر را از دست ندادهاید، به هم محبت کنید. من وقتی بهشت زهرای تهران میروم، میبینم چقدر گل روی قبرها میگذارند. به خدا اگر یکدهم اینها را در زمان حیات به هم میدادند، زندگیشان گل میشد. مرده که چیزی نمیفهمد. گاهی ما آدمها همینطوریم: وقتی زندهایم از هم بد میگوییم، وقتی مُردیم خوبیهای هم را میگوییم. چرا در زمان حیات خوبیهای هم را نمیگوییم؟ بازی شیطان است که فقط عیوب همدیگر را ببینیم. اگر بنشینیم و خوبیهای طرف مقابل را بیان کنیم، محبتمان زیاد میشود. پس کینه نداشته باشید. کینه زندگی را پر مشکل میکند. نکته دوم: به هم محبت کنیم. محبت در زندگی مشترک باید یک جنس زیبایی باشد.یک روایت زیبا از نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله برایتان میخوانم که برای نظام خانواده هم کاربرد دارد. حضرت به امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: علی جان، مثل تو مثل سوره توحید است. سپس فرمودند: علی جان، هر کس تو را با قلبش دوست بدارد، خداوند ثواب یکسوم ایماندارها را برایش ثبت میکند. هر کس علاوه بر قلب، با زبانش ابراز کند، ثواب دوسوم ایماندارها. و هر کس با دستش یاریات کند در عمل، ثواب تمام ایماندارها را میبرد. محبت قلبی، اول باید در دل دوست داشته باشیم. بچههایتان را با محبت اهلبیت علیهمالسلام بزرگ کنید. امروز سلبریتیها و شاخهای فضای مجازی دارند قلب بچههای ما را تسخیر میکنند. حیف نیست؟ امام صادق علیهالسلام میفرمایند: مردم با هر که دوست داشته باشند، محشور میشوند. پس قلب بچهها را در تسخیر انسانهای خوب، رأساً اهلبیت قرار دهید. ابراز زبانی، محبت باید بر زبان جاری شود. کسی وارد خانه محب امیرالمؤمنین شود، باید بفهمد. نشانههای محبت به اهلبیت در خانه هویدا باشد. سفره را به نیت امیرالمؤمنین یا حضرت زهرا علیهاالسلام پهن کنید. نامشاندر زندگی بلند باشد. یاری عملی، در میدان عمل، محبت را اثبات کنیم. در طول عمرمان برای اهلبیت چه خدمتی کردهایم؟ مثلاً در مناسبتها کتاب زندگی ایشان را به همسایه هدیه دهیم. یا در تربیت علوی فرزندانمان بکوشیم. بزرگترین خدمت، تربیت فرزند بر اساس محبت اهلبیت است. حتی در نامگذاری فرزندان، اول نام اهلبیت، سپس اسمهای زیبا. امام حسین علیهالسلام سه پسرشان را علی نامیدند. دنبال اسمهای عجیب و غریب و خاص نباشید. آنچه ماندگار است، نامهای اهلبیت است که امروز پرطرفدارترین نامهای جهان هستند. این سه مرحله محبت، در رابطه زن و شوهر نیز باید وجود داشته باشد، محبت قلبی، باید قلباً همدیگر را دوست داشته باشیم. گاهی میگویند: دوستش ندارم. راهکار دارد. محبت کلامی، با گفتن محبت کنیم. جنس محبت کلامی، مثل تغذیه است. نباید بگوییم یک هفته پیش گفتم، کافی است. نه، چند بار در روز، با تعریف، تشکر و دیدن خوبیها. در کارگاهها از زوجها میخواهم خوبیهای همسرشان را بنویسند. گاهی آنقدر عیوب سایه افکنده که خوبیها دیده نمیشود. محبت عملی، در رفتار نشان دهیم. مثلاً آقا میبیند خانم تب دارد، به فکر درمان او باشد. یا خانم در خرجها و خواستههایش، حال مرد و اقتصاد خانواده را در نظر بگیرد. محبت عملی اثرگذار است. یک نکته مهم درباره جایگاه پدر و مادر، گاهی در تربیت فرزند، بچهها به پدر و مادر ترم نمیخورند. عاملش خود ما هستیم. پدر و مادری که جلوی بچه دعوا میکنند، انتظار احترام ندارند. پدران، ستون خیمه خانوادهاند. اگر به این ستون آسیب بزنیم، کل خیمه میریزد. پدری که در خانه شکسته شود، دیگر نمیتوان در آن خانه بچه تربیت کرد. پدر باید در جایگاه عزت و احترام باشد. من از نظام خانواده دفاع میکنم. مادران با حفظ احترام پدر، جایگاه خانواده را حفظ میکنند. این خاطره را از زندگی خودم میگویم: مادرم همیشه غذای پدرم را اول میکشید و کنار میگذاشت. جایگاه پدر را حفظ کرد و امروز من در سن بالا، هنوز برای کارهایم با پدرم مشورت میکنم. البته این به معنای بیاحترامی به مادر نیست. مادر نیز جایگاه والایی دارد. پدری که به مادر تندی کند، بچهها دیگر حرف مادر را نمیخرند. هر دو جایگاه باید محفوظ بماند. اگر با هم اختلاف یا دعوا دارید، در حضور بچهها نباشد. بگذارید بچهها به مدرسه بروند، بعد با هم گفتوگو کنید. دعوا در خلوت، منطقیتر و عاقلانهتر است. جلوی بچهها همدیگر را کوچک نکنید.
یکی از موضوعات مهم در نظام خانواده که پرداختن به آن به حفظ و ارتقای کیان خانواده کمک میکند، این است که عواملی در خانه بین زن و شوهر وجود دارد که اگر مورد توجه قرار گیرد، ما را از بحرانها به راحتی عبور میدهد. قبل از پرداختن به این عوامل، باید به عنوان مقدمه بگویم که به صورت طبیعی در میان اعضای خانواده، خصوصاً زن و شوهر، چالشها و مشکلاتی وجود دارد و این منحصر به برخی خانوادهها نیست. همه ما در زندگیمان چالش داریم. آنچه مهم است این است که انسان چگونه این چالشها را با سرپنجه تدبیر حل کند. گاهی یک چالش در زندگی به وجود میآید و چون آن مهارت حل را نداریم، تبدیل به بحران میشود و زندگی را دچار آسیبهای زیادی میکند؛ منجر به قهر، بیمحلی، انتقام، گفتوگوهای تلخ و حتی برخوردهای فیزیکی میشود. لذا باید بدانیم در بحرانها و مشکلات چگونه عمل کنیم. نکته اول، کینهای نباشیم. کینه داشتن زن و شوهر نسبت به گذشته یک پیام دارد:یعنی ما مشکلات گذشته را به زمان حال انتقال میدهیم و از حال به آینده میکشیم. یعنی کل زندگی دچار مشکل میشود. کینه را باید دور ریخت. مشکلات را گاهی باید در گذشته دفن کرد. کینه یعنی انتقال مشکلات گذشته به زمان حال که نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه دائماً زندگی را دچار تنش میکند. همه ما عیب و ایراد داریم. کسی نمیتواند ادعا کند گل بیخار است. خانمها یک جور، آقایون یک جور. کم و زیاد دارد. وقتی باور داشته باشیم با کسی زندگی میکنیم که مصون از خطا نیست و ممکن است اشتباه کند، رفتارمان متفاوت میشود. متأسفانه گاهی مهارت فراموشی عیبهای همدیگر را نداریم. باید این مهارت را پیدا کنیم. گذشتهها را بگذاریم کنار. مثلاً آقایی میگفت: من هفت هشت ماهی است بازنشسته شدهام و در خانه هستم. در این مدت یک بار سکته مغزی کردم. و خانمش با پوزخند گفت: من عزرائیل زندگیاش شدهام! چون در جوانی به من اذیت کرده، حالا میخواهم جونش را بگیرم این خطاست. کدام عقل سلیم میگوید چون قدیم یک اشتباهی اتفاق افتاده، من الان زندگیام را خراب کنم؟ نه، اینجوری نباید باشد. هنر این است که گذشته را در خودش دفن کنیم. خصوصاً به جوانترهایی که آغاز زندگیشان است میگویم: سعی کنید اگر خطایی هم میکنید، از دل هم دربیاورید. نگذارید یک عمر، مشکلات قدیمی در ذهن یدک بکشد. گاهی میآیند و میگویند قدیم خطایی کردهایم. میگویم برو به طرف مقابل بگو: من قدیم یک اشتباهی کردم. غلط کردم. پروندهاش را ببندید. نگذارید باز بماند. جنس زندگی مشترک این است که مکافاتش را در دنیا میبینید. زن و شوهری که همدیگر را اذیت میکنند، همینجا مکافات عمل را میبینند. شک نکنید. همسرت را اذیت کردی، همین الان مکافاتش را میبینی، علاوه بر مکافات اخروی. برخی گناهها جنسش این است که لزوماً به آخرت سپرده نمیشود. مثلاً بیاحترامی به پدر و مادر، ممکن است برکت را از عمر و روزی تو بردارد. پس کینه را کنار بگذارید. حیف است. سعی کنید تا همدیگر را از دست ندادهاید، به هم محبت کنید. من وقتی بهشت زهرای تهران میروم، میبینم چقدر گل روی قبرها میگذارند. به خدا اگر یکدهم اینها را در زمان حیات به هم میدادند، زندگیشان گل میشد. مرده که چیزی نمیفهمد. گاهی ما آدمها همینطوریم: وقتی زندهایم از هم بد میگوییم، وقتی مُردیم خوبیهای هم را میگوییم. چرا در زمان حیات خوبیهای هم را نمیگوییم؟ بازی شیطان است که فقط عیوب همدیگر را ببینیم. اگر بنشینیم و خوبیهای طرف مقابل را بیان کنیم، محبتمان زیاد میشود. پس کینه نداشته باشید. کینه زندگی را پر مشکل میکند. نکته دوم: به هم محبت کنیم. محبت در زندگی مشترک باید یک جنس زیبایی باشد.یک روایت زیبا از نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله برایتان میخوانم که برای نظام خانواده هم کاربرد دارد. حضرت به امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: علی جان، مثل تو مثل سوره توحید است. سپس فرمودند: علی جان، هر کس تو را با قلبش دوست بدارد، خداوند ثواب یکسوم ایماندارها را برایش ثبت میکند. هر کس علاوه بر قلب، با زبانش ابراز کند، ثواب دوسوم ایماندارها. و هر کس با دستش یاریات کند در عمل، ثواب تمام ایماندارها را میبرد. محبت قلبی، اول باید در دل دوست داشته باشیم. بچههایتان را با محبت اهلبیت علیهمالسلام بزرگ کنید. امروز سلبریتیها و شاخهای فضای مجازی دارند قلب بچههای ما را تسخیر میکنند. حیف نیست؟ امام صادق علیهالسلام میفرمایند: مردم با هر که دوست داشته باشند، محشور میشوند. پس قلب بچهها را در تسخیر انسانهای خوب، رأساً اهلبیت قرار دهید. ابراز زبانی، محبت باید بر زبان جاری شود. کسی وارد خانه محب امیرالمؤمنین شود، باید بفهمد. نشانههای محبت به اهلبیت در خانه هویدا باشد. سفره را به نیت امیرالمؤمنین یا حضرت زهرا علیهاالسلام پهن کنید. نامشاندر زندگی بلند باشد. یاری عملی، در میدان عمل، محبت را اثبات کنیم. در طول عمرمان برای اهلبیت چه خدمتی کردهایم؟ مثلاً در مناسبتها کتاب زندگی ایشان را به همسایه هدیه دهیم. یا در تربیت علوی فرزندانمان بکوشیم. بزرگترین خدمت، تربیت فرزند بر اساس محبت اهلبیت است. حتی در نامگذاری فرزندان، اول نام اهلبیت، سپس اسمهای زیبا. امام حسین علیهالسلام سه پسرشان را علی نامیدند. دنبال اسمهای عجیب و غریب و خاص نباشید. آنچه ماندگار است، نامهای اهلبیت است که امروز پرطرفدارترین نامهای جهان هستند. این سه مرحله محبت، در رابطه زن و شوهر نیز باید وجود داشته باشد، محبت قلبی، باید قلباً همدیگر را دوست داشته باشیم. گاهی میگویند: دوستش ندارم. راهکار دارد. محبت کلامی، با گفتن محبت کنیم. جنس محبت کلامی، مثل تغذیه است. نباید بگوییم یک هفته پیش گفتم، کافی است. نه، چند بار در روز، با تعریف، تشکر و دیدن خوبیها. در کارگاهها از زوجها میخواهم خوبیهای همسرشان را بنویسند. گاهی آنقدر عیوب سایه افکنده که خوبیها دیده نمیشود. محبت عملی، در رفتار نشان دهیم. مثلاً آقا میبیند خانم تب دارد، به فکر درمان او باشد. یا خانم در خرجها و خواستههایش، حال مرد و اقتصاد خانواده را در نظر بگیرد. محبت عملی اثرگذار است. یک نکته مهم درباره جایگاه پدر و مادر، گاهی در تربیت فرزند، بچهها به پدر و مادر ترم نمیخورند. عاملش خود ما هستیم. پدر و مادری که جلوی بچه دعوا میکنند، انتظار احترام ندارند. پدران، ستون خیمه خانوادهاند. اگر به این ستون آسیب بزنیم، کل خیمه میریزد. پدری که در خانه شکسته شود، دیگر نمیتوان در آن خانه بچه تربیت کرد. پدر باید در جایگاه عزت و احترام باشد. من از نظام خانواده دفاع میکنم. مادران با حفظ احترام پدر، جایگاه خانواده را حفظ میکنند. این خاطره را از زندگی خودم میگویم: مادرم همیشه غذای پدرم را اول میکشید و کنار میگذاشت. جایگاه پدر را حفظ کرد و امروز من در سن بالا، هنوز برای کارهایم با پدرم مشورت میکنم. البته این به معنای بیاحترامی به مادر نیست. مادر نیز جایگاه والایی دارد. پدری که به مادر تندی کند، بچهها دیگر حرف مادر را نمیخرند. هر دو جایگاه باید محفوظ بماند. اگر با هم اختلاف یا دعوا دارید، در حضور بچهها نباشد. بگذارید بچهها به مدرسه بروند، بعد با هم گفتوگو کنید. دعوا در خلوت، منطقیتر و عاقلانهتر است. جلوی بچهها همدیگر را کوچک نکنید.


تاکنون نظری ثبت نشده است