display result search
منو
ارکان هدایت و امامت در قرآن

ارکان هدایت و امامت در قرآن

  • 1 تعداد قطعات
  • 49 دقیقه مدت قطعه
  • 32 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محمد حاج ابوالقاسم با موضوع "ارکان هدایت و امامت در قرآن"، سال 1404


امام حسن عسکری علیه السلام در هشتم ربیع الثانی سال دویست و سی و دو متولد شدند و در هشتم ربیع الاول سال دویست و شصت مثل چنین روزی در سامرا به شهادت رسیدند. القاب آن حضرت ابن الرضا که به نام جد بزرگوارشون علی بن موسی الرضا شناخته می شدند و همچنین به دلیل ساله های زندانی و حبس، آن حضرت را عسکری می نامند. پدر بزرگوارشون امام هادی و مادر بزرگوارشون به نام سلیل و سوسن زنی با فضیلت بوده است که در سامرا هم همراه امام عسکری حضور داشته و در زمان شهادت امام عسکری این مادر بزرگوار در قید حیات بوده است. دوران عمر امام عسکری علیه السلام را می شود به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول از هنگام ولادت تا زمان هجرت به سامرا که سیزده سال حضرت در مدینه منوره زندگی کردند و بخش دوم از زمان هجرت به سامرا به همراه پدر بزرگوارشان که شانزده سال در سامرا زندگی کردند. مدت عمر با برکت امام عسکری علیه السلام بیست و نه سال بوده و این امام عزیز ما را در سن جوانی به شهادت رساندند. این شانزده سالی که امام در سامرا بودند ده سال اول مقارن با امامت پدر بزرگوارشون امام هادی علیه السلام بوده است و شش سال آخر سال های امامت امام عسکری علیه السلام است که از این شش سال سه سال را امام در حبس بودند و در زندان بودند. خلفای عباسی بارها ایشان را محبوس کردند. در فضیلت ایشان همین بس که به نقل از مرحوم شیخ صدوق در کمال الدین که جمله ای را در مدح و منقبت آن حضرت از معتمد عباسی قاتل آن حضرت بیان فرموده است. ایشان نقل می کند جعفر کذاب بعد از شهادت امام عسکری علیه السلام نزد معتمد عباسی رفت به او پیشنهاد پول کلانی داد و گفت این پول را به تو می دهم کاری کن من امام شیعیان بشوم بعد از امام عسکری اما معتمد عباسی در پاسخ این درخواست این گونه امام را معرفی می کند و می گوید بدان آن جایگاهی که برادر تو در بین مردم داشت، آن جایگاه به ما ارتباط نداشت، خدای عزوجل این جایگاه را به او داده بود و ما خیلی تلاش کردیم که جایگاه او را پایین بیاوریم، اما خدا می خواست هر روز برادر تو بالاتر برود به خاطر تقوایش و به خاطر فضائلی که داشت و به خاطر علمش و به خاطر عبادتش. اگر تو در نزد شیعیان برادرت این جایگاه را داری نیازی به ما نداری و اگر چنین جایگاهی را نداری ما نمی توانیم برای تو کاری بکنیم. در نقل دوم از ابن صباغ مالکی که از علمای اهل سنت در کتاب الفصول المهمه درباره امام عسکری اینگونه می گوید: او بزرگ اهل روزگار خودش بود، امام دوران خودش بود که البته ما معتقدیم او امام همه دوران ها بود. سخنانش سخنانی پربرکت، رفتار او رفتاری مستوجب ستایش اگر بزرگان زمان او را به شعری تشبیه کنیم، او شاه بیت این شعر خواهد بود و اگر بزرگان زمان او گردن بندی را تشکیل بدهند او در کانون این گردنبند قرار داشت. سوارکار دانش ها بود و کسی به گرد پای او نمی رسید، پیچیدگی های علوم را بیان می کرد و کسی قدرت مجادله با او را نداشت. با نگاه درستش حقیقت را تبیین می کرد، با اندیشه ژرف و نافذش نکات دقیق را آشکار می کرد. خدای متعال او را غریق رحمت خودش بگرداند. اینها تعابیری است که ابن صباغ مالکی درباره امام عسکری سلام الله علیها به کار برده است. دو مطلب مهم در ذیل آیات 23 و 24 سوره مبارکه سجده است. خدای متعال در این دو آیه نورانی به ارکان هدایت و ارکان امامت اشاره می کند. بر اساس آیه 23 سوره مبارکه سجده اولین رکن هدایت، نقشه راه است. خدای متعال کتاب آسمانی را کتاب زندگی می داند کتابی که باید در متن زندگی قرار بگیرد. کتابی که باید مبنای برنامه ریزی در زندگی فردی و زندگی اجتماعی انسان ها باشد کتابی که صرفا برای قرائت و برای بردن ثواب نازل نشده است. قرآن کتابی که صرفا برای زینت دادن مجالس و برای انس شب اول قبر اموات نازل نشده است. کتابی است که کتاب زندگان است نه کتاب مردگان. درباره قرآن هم فرموده است هم کتاب موسی نقشه راه و کتاب هدایت بود و هم قرآن نقشه راه بشریت است. امام عسکری سلام الله علیه در فضیلت قرآن می فرمایند: بالاترین مرتبه شفا در قرآن است، نور آشکار، ریسمان مستحکم، دستگیره مطمئن و برترین درجه در این قرآن قرار دارد و اگر دنبال برترین فضائل هستید به سراغ قرآن بیایید، اگر به دنبال بزرگ ترین مراتب سعادتید به سراغ قرآن بیایید، اگر کسی از قرآن نورانیت بطلبد و در پرتو نور قرآن قرار بگیرد خدا او را نورانی می کند و کسی که در کارهایش به قرآن معتقد باشد و باور به قرآن داشته باشد خدای متعال او را در امان و حراست خود قرار می دهد. کسی به قرآن متمسک شود خدای متعال او را از سخت ترین شرایط نجات می دهد و کسی از احکام قرآن فاصله نگیرد خدای متعال او را بالا می برد. کسی از قرآن طلب شفا کند خدای متعال او را شفا می دهد. اگر کسی نسخه قرآن را بر نسخه های دیگر مقدم کند، اگر کسی شیوه زندگی قرآنی را بر سایر شیوه ها و مکتب قرآن را بر سایر مکاتب مقدم کند خدا او را هدایت می کند در نقطه مقابل. امام عسکری علیه السلام می فرماید: اگر کسی از مسیر غیر قرآن به دنبال هدایت باشد، خدای متعال او را گمراه می کند و کسی که قرآن را در ظاهر و در باطن مورد توجه قرار بدهد، خدا او را سعادتمند می کند و کسی قرآن را امام خود قرار بدهد امامی که به آن اقتدا می کند و تکیه گاه خود قرار بدهد و در همه امور آن چیزی که حرف آخر را می زند در نزد او سخن خدا باشد پاداش او بهشت است. خداوند می فرماید: این کتاب مایه هدایت و مایه بشارت برای مومنان است. دومین رکن هدایت بر پایه آیات سوره سجده آیه 24 در کنار نقشه راه راهبری است که دست مردم را می گیرد و آنها را به مقصد می رساند. در کنار کتاب امامی که راهبری امت را به عهده می گیرد او هم از ارکان هدایت است و لذا خدای متعال بلافاصله بعد از بیان این نکته می فرماید: کتاب آسمانی را مایه هدایت بنی اسرائیل قرار دادیم و از میان بنی اسرائیل کسانی را امام قرار دادیم که آن ها به امر ما هدایت کنند مردم را. به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی امام را در کنار کتاب آسمانی قرار داده است. این کتاب آسمانی در کنار امام معنا پیدا می کند و این امام در پرتو آن کتاب آسمانی امامت می کند. بین این دو رکن هدایت، یعنی کتاب آسمانی و امام یک وجه شبه وجود دارد و یک تفاوت. شباهت این دو آن است که هر دو هدایتگرند، کتاب آسمانی هدایتگر است همان گونه که امام هدایتگر است. اما یک تفاوتی وجود دارد و آن این است که هدایت کتاب از نوع راهنمایی است و هدایت امام از نوع راهبری است. پس تفاوت رکن اول هدایت و رکن دوم در این است که کتاب آسمانی ارائه طریق می کند اما امام دست انسان ها را می گیرد آنها را به مقصد می رساند و امام بر دل انسان ها تسلط پیدا می کند و جذبه او انسان ها را با خود همراه می کند و جامعه انسانی به دنبال امام به سر منزل مقصود می رسد. بنابراین هدایت بر اساس آیات نورانی قرآن دو رکن دارد کتاب آسمانی و امام هدایت اولی راه ماست و دومی راهبر است. اولی راه را از چاه نشان می دهد دومی دست انسان ها را می گیرد و با خود می برد. چه می شود که کسی به مقام امامت می رسد؟ مقدمات رسیدن به این مقام بلند چیست و چه شرایطی دارد که شخص به مقام راهبری امت برسد و بتواند در دل ها تصرف کند؟ آیه 24 سوره مبارکه سجده شرایط رسیدن به مقام امامت را بیان کرده است و می فرماید: اولین شرط باور به آیات الهی است و ایمان به وعده های خداست، باورمندی به کتاب خداست. کسی که می خواهد امامت امت را به دست بگیرد باید با همه وجود به آیات الهی ایمان داشته باشد و باید باور کرده باشد که پیروزی در گرو کثرت عددی نیست و امام باید باور کرده باشد که نصرت به دست خداست، امام باید باور کرده باشد که اگر به یاری خدا بیایید خدا شما را یاری می کند. کسی می تواند امام باشد که باور کرده باشد فرستادگان خدا یقینا پیروزند. سخن حق ما نسبت به فرستادگان ما این است قطعا و یقینا آنها مورد نصرت ما هستند و قطعا و یقینا سپاهیان ما پیروزند کسی می تواند امام باشد که ارزش جهاد را بداند باور کرده باشد. آیه قرآن می فرماید: کسی که مردم را از جهاد بترساند لیاقت امامت ندارد. آن کسی که مردم را از مقابله با دشمن می ترساند نه تنها لیاقت امامت ندارد که به تعبیر قرآن او بلندگوی شیطان است. پس اولین شرط امامت باور و یقین به وعده های خدای متعال است و دومین شرط امامت صبر و استقامت و ایستادگی است. اگر امام مردم را با خود همراه کرد و امامت جمعی را به دست گرفت که آن ها را از یوغ بردگی مستکبران برهاند باید آماده دشمنی دشمنان باشد. مگر می شود کسی امام حقیقی باشد و دلسوز حقیقی مردم باشد مردم را به سرمنزل سعادت که آزادی از قید و بند بردگی مستکبران عالم است هدایت کند اما دشمن نداشته باشد. هر قدر دایره امامت گسترده تر دشمنی شیاطین و شیطان صفتان بیشتر می شود.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 49:04

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن