display result search
- 455
- 1000
- 1000
- 1000
همراهی با امام زمان علیه السلام، جلسه پنجم
سخنرانی حجت الاسلام محمدمهدی ماندگاری با موضوع «همراهی با امام زمان علیه السلام»، جلسه پنجم، سال 1403
امیرالمؤمنین علیه السلام دررابطه‌با مأمون فرمودند عالم‌ترین خلفای بنی‌عباس هفتمین خلیفه آنان است. مأمون خلافت را به امام رضا علیه‌السلام پیشنهاد داد؛ ولی امام رضا علیه السلام نپذیرفتند و فرمودند اگر خلافت حق توست چرا به ما پیشنهاد می‌دهی و اگر حق تو نیست تو چه‌کاره‌ای که خلافت را به ما پیشنهاد می‌دهی.
مأمون که جوابی برای این استدلال امام رضا علیه‌السلام نداشت گفت باید ولایت‌عهدی را بپذیرید؛ امام فرمودند اگر نپذیرم چه می‌کنی؟ مأمون گفت اگر قبول نکنید به زور متوسل می‌شوم؛ مأمون با خود گمان می‌کرد ولایت عهدی شمشیر دو لبه‌ای است که اگر امام آن را بپذیرند به حکومت او مشروعیت داده‌اند و اگر نپذیرند پاسخی برای شیعیان خود ندارند ولی امام رضا علیه السلام فرمودند ولایت عهدی را می‌پذیرم به این شرط که در هیچ عزل و نصبی دخالت نداشته باشم و با این کار خود از آسیب‌های حکومت مأمون خود را مبرا کردند و از امتیاز ولایت عهدی برای تبلیغ دین خدا و کمک به محرومان استفاده کردند.
امام رضا علیه السلام از مدینه تا طوس به تبلیغ ولایت اهل بیت پرداختند و در نیشابور با قرائت حدیث سلسله الذهب کاری کردند که هزاران هزار کاتب این حدیث را نوشتند و به آیندگان منتقل کردند. از طرف دیگر امام وجوهات شرعی را دریافت کردند و به محرومان و مستضعفان کمک می‌کردند بنابراین امام با دخالت نکردن در عزل و نصب‌ها آسیب‌های حکومت را گردن نگرفتند و از امتیازات ولایت عهدی هم به خوبی استفاده کردند و این مسأله آنقدر به مأمون سخت آمد که با وجود این که هیچ خلیفه ای خودش دست به قتل امام نزده بود مأمون خودش دست به قتل امام زد و با سیاستی که داشت خود را صاحب‌عزا جلوه داد و اگر امام جواد نفرموده بودند هیچ کس از این کار مأمون با خبر نمی‌شد.
امیرالمؤمنین علیه السلام دررابطه‌با مأمون فرمودند عالم‌ترین خلفای بنی‌عباس هفتمین خلیفه آنان است. مأمون خلافت را به امام رضا علیه‌السلام پیشنهاد داد؛ ولی امام رضا علیه السلام نپذیرفتند و فرمودند اگر خلافت حق توست چرا به ما پیشنهاد می‌دهی و اگر حق تو نیست تو چه‌کاره‌ای که خلافت را به ما پیشنهاد می‌دهی.
مأمون که جوابی برای این استدلال امام رضا علیه‌السلام نداشت گفت باید ولایت‌عهدی را بپذیرید؛ امام فرمودند اگر نپذیرم چه می‌کنی؟ مأمون گفت اگر قبول نکنید به زور متوسل می‌شوم؛ مأمون با خود گمان می‌کرد ولایت عهدی شمشیر دو لبه‌ای است که اگر امام آن را بپذیرند به حکومت او مشروعیت داده‌اند و اگر نپذیرند پاسخی برای شیعیان خود ندارند ولی امام رضا علیه السلام فرمودند ولایت عهدی را می‌پذیرم به این شرط که در هیچ عزل و نصبی دخالت نداشته باشم و با این کار خود از آسیب‌های حکومت مأمون خود را مبرا کردند و از امتیاز ولایت عهدی برای تبلیغ دین خدا و کمک به محرومان استفاده کردند.
امام رضا علیه السلام از مدینه تا طوس به تبلیغ ولایت اهل بیت پرداختند و در نیشابور با قرائت حدیث سلسله الذهب کاری کردند که هزاران هزار کاتب این حدیث را نوشتند و به آیندگان منتقل کردند. از طرف دیگر امام وجوهات شرعی را دریافت کردند و به محرومان و مستضعفان کمک می‌کردند بنابراین امام با دخالت نکردن در عزل و نصب‌ها آسیب‌های حکومت را گردن نگرفتند و از امتیازات ولایت عهدی هم به خوبی استفاده کردند و این مسأله آنقدر به مأمون سخت آمد که با وجود این که هیچ خلیفه ای خودش دست به قتل امام نزده بود مأمون خودش دست به قتل امام زد و با سیاستی که داشت خود را صاحب‌عزا جلوه داد و اگر امام جواد نفرموده بودند هیچ کس از این کار مأمون با خبر نمی‌شد.
تاکنون نظری ثبت نشده است