- 3894
- 1000
- 1000
- 1000
نفسیر آیه 103 سوره مائده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره مائده - آیه 103
قرب به خداوند باید از راه هاى صحیح و معقول باشد. با هر نذرى یا از هر راهى نمى توان به خدا نزدیک شد.
مردم جاهلى مى پنداشتند با رها کردن حیوانات یاد شده، به خدا یا بتان نزدیک مى شوند. نظیر این احترام به حیوانات را هنوز در کشور هند درباره گاو مشاهده مى کنیم.
در روایت آمده است که «بحیرة» به شترى مى گویند که پنج شکم زاییده باشد، اگر پنجمى ماده بود، گوشش را چاک مى زدند و خوردن گوشت آن را حرام مى دانستند.
امام صادق (ع) فرمود: در زمان جاهلیت اگر شتر دو قلو مى زایید مى گفتند: «وصلیة» و ذبح و خوردن گوشت آن شتر را حرام مى دانستند و اگر شتر ده شکم مى زایید مى گفتند: «سائبة» است و در این صورت سوار شدن و خوردنش را حرام مى دانستند و «حام»، شترى بود که به عنوان «فحل» از آن استفاده مى کردند که ذبح آن را نیز حلال نمى دانستند.
پیام ها
1- دین را باید از خرافات و بدعت ها پاک نمود. «ما جعل اللّه»
2- تا از سوى خدا، قانونى نسبت به تحریم حیوانات وضع نشده، اصل حلال بودن آنهاست. «ما جعل اللّه»
3- اتلاف مال و رها کردن حیوان نوعى افترا به خدا و حرام است. «یفترون على اللّه الکذب» (رها کردن و بلا استفاده گذاردن حیوان جایز نیست، چه رسد به رها شدن انسان).
4- بدعت در دین، کفر است. «لکن الّذین کفروا یفترون...» کافر، تنها کسى نیست که منکر خدا باشد، کسانى که خدا را قبول دارند وبه او افترا مى بندند نیز کافرند.
5 - ریشه احکام الهى مصالح واقعى است، امّا خرافات، ریشه در جهل و بى عقلى دارد. «لایعقلون»
6- اگر اکثریّت جامعه اهل تعقّل باشند، بدعت ها رشد نمى کند. «اکثرهم لایعقلون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
قرب به خداوند باید از راه هاى صحیح و معقول باشد. با هر نذرى یا از هر راهى نمى توان به خدا نزدیک شد.
مردم جاهلى مى پنداشتند با رها کردن حیوانات یاد شده، به خدا یا بتان نزدیک مى شوند. نظیر این احترام به حیوانات را هنوز در کشور هند درباره گاو مشاهده مى کنیم.
در روایت آمده است که «بحیرة» به شترى مى گویند که پنج شکم زاییده باشد، اگر پنجمى ماده بود، گوشش را چاک مى زدند و خوردن گوشت آن را حرام مى دانستند.
امام صادق (ع) فرمود: در زمان جاهلیت اگر شتر دو قلو مى زایید مى گفتند: «وصلیة» و ذبح و خوردن گوشت آن شتر را حرام مى دانستند و اگر شتر ده شکم مى زایید مى گفتند: «سائبة» است و در این صورت سوار شدن و خوردنش را حرام مى دانستند و «حام»، شترى بود که به عنوان «فحل» از آن استفاده مى کردند که ذبح آن را نیز حلال نمى دانستند.
پیام ها
1- دین را باید از خرافات و بدعت ها پاک نمود. «ما جعل اللّه»
2- تا از سوى خدا، قانونى نسبت به تحریم حیوانات وضع نشده، اصل حلال بودن آنهاست. «ما جعل اللّه»
3- اتلاف مال و رها کردن حیوان نوعى افترا به خدا و حرام است. «یفترون على اللّه الکذب» (رها کردن و بلا استفاده گذاردن حیوان جایز نیست، چه رسد به رها شدن انسان).
4- بدعت در دین، کفر است. «لکن الّذین کفروا یفترون...» کافر، تنها کسى نیست که منکر خدا باشد، کسانى که خدا را قبول دارند وبه او افترا مى بندند نیز کافرند.
5 - ریشه احکام الهى مصالح واقعى است، امّا خرافات، ریشه در جهل و بى عقلى دارد. «لایعقلون»
6- اگر اکثریّت جامعه اهل تعقّل باشند، بدعت ها رشد نمى کند. «اکثرهم لایعقلون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است