- 31921
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 50 سوره احزاب
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره احزاب- آیه 50
یَآ أَیُّهَا النَّبِىُّ إِنَّآ أَحْلَلْنَا لَکَ أَزْوَاجَکَ الَّتِى آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ مِمَّآ أَفَآءَ اللَّهُ عَلَیْکَ وَبَنَاتِ عَمِّکَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِکَ وَ بَنَاتِ خَالِکَ وَبَنَات خَالاَتِکَ الَّتِى هَاجَرْنَ مَعَکَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِىِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِىُّ أَن یَسْتَنْکِحَهَا خَالِصَةً لَّکَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَیْهِمْ فِى أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ لِکَیْلَا یَکُونَ عَلَیْکَ حَرَجٌ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً
ترجمه
اى پیامبر! ما براى تو همسرانى را که مهرشان را پرداختهاى حلال کردیم و همچنین کنیزانى را که (به عنوان غنایم جنگى) خداوند بر تو ارزانى داشته و مالک شدى (بر تو حلال کردیم) و نیز (ازدواج با) دختران عمویت و دختران عمّه هایت ودختران دایى و دختران خاله هایت را که با تو هجرت کردهاند، (براى تو حلال کردیم،) و زن با ایمانى که خود را به پیامبر ببخشد (و مهریّه اى از حضرت نخواهد) اگر پیامبر بخواهد مى تواند او را به عقد خویش در آورد؛ (این قانونِ عقد بدون مهریّه) مخصوص توست نه دیگر مؤمنان؛ همانا مى دانیم که براى مؤمنان درباره همسران و کنیزانشان چه حکمى کرده ایم، (این براى آن است که) تا براى تو مشکلى نباشد، و خداوند آمرزنده مهربان است.
«اَفاءَ» از «فِیىءْ» به اموالى گفته مى شود که بدون جنگ به دست مسلمانان مى رسد. در عرب کلمات «عمّ» و «خال» به صورت جنس به کار مى ررود و همهى عموها و دایى ها را شامل شود، ولى «عمّة» و «خالة» به صورت جمع مى آید. «عمّاتک»، «خالاتک»
در اسلام سه نوع نکاح وجود دارد:
الف: نکاح با مهریّه (خواه دایم یا موقّت).
ب: نکاح از طریق مالک شدن کنیز.
ج: نکاح بدون مهریّه، که زنى خود را به مردى ببخشد.
نوع اوّل و دوم براى عموم است و نوع سوم تنها براى پیامبر اکرم بوده است. روزى عایشه گفت: یا رسول الله! خداوند هواى تو را دارد. پیامبر فرمود: «و انک ان اطعت اللّه سارع فى هواک» تو نیز اگر مطیع خدا باشى، امتیازاتى به تو مى دهد.
بر پیامبر جهاد یک تنه واجب بود. «لا تکلّف الا نفسک و حرّض المؤمنین» بر پیامبر نماز شب واجب بود و ... اکنون یک امتیاز مادّى در برابر آن همه سختى چیزى نیست.
سؤال: چرا پیامبر اکرم زنان متعدّد داشت؟
پاسخ: اوّلاً: در ازدواجهاى رسول خدا مسأله شهوت محور نبوده است، زیرا پیامبر عزیز اسلام از 25 سالگى تا 53 سالگى فقط با خدیجه زندگى کرد، زنى که هنگام ازدواج سنّش پانزده سال از حضرت بیشتر بود و پیامبر تا او را داشت با دیگرى ازدواج نکرد.
ثانیاً: تمام قبایل علیه حضرت بودند و پیامبر باید با طرحى دقیق این وحدت نا مقّدس را مىشکست و بهترین و ساده ترین و ارزانترین و طبیعى ترین راه این بود که پیامبر داماد قبایل مختلف شود و مردم طبق رسوم آن زمان حمایت داماد را بر خود لازم مىدانستند و پیامبر بدین وسیله مىتوانست مشکلات راه تبلیغ دین را هموار کند.
ثالثاً: بعضى ازدواجها براى مبارزه با آداب و رسوم غلط بود. نظیر ازدواج پیامبر با زینب دختر عمّه اش که در آیهى 37 همین سوره گذشت.
رابعاً: پیامبر بعضى زنان را تنها عقد نمود و با آنان همبستر نشد و از بعضى قبایل تنها خواستگارى نمود و عقد هم نکرد و همین رفتارها وسیلهى ارتباط مىشد.
خامساً: اگر هدف مسألهى جنسى بود باید از این همه همسر فرزندان بسیارى مىداشت.
سادساً: عایشه بسیار کوچک بود که به عقد پیامبر درآمد و مدّتها گذشت تا توانست همسر واقعى حضرت باشد. اگر هدف مسایل جنسى باشد انسان با بچّه ازدواج نمى کند.
سابعاً: ما نباید پیامبر را با خود مقایسه کنیم؛ ما با داشتن یک همسر از بسیارى توفیقات باز مى مانیم، ولى پیامبر اکرم با داشتن چند همسر چنان غرق در عرفان و مناجات و تبلیغ بود که خداوند به حضرت خطاب مى کند: چرا این قدر به خاطر هدایت مردم حرص مىخورى «لعلّک باخع نفسک»چرا خود را به مشقّت مى اندازى، «لتشقى» چرا حلالهایى را بر خود حرام مى کنى، «لم تُحرّم ...» آرى، نسیم تند معرفت، خیمه وجودى پیامبر را چنان بلند مى کرد که این همه زن، نمى توانست آن را از پرواز باز دارد.
به هر حال، ازدواجهاى مجدّد پیامبر بعد از سنّ 53 سالگى بوده است، آن هم با زنان بیوه و متروکه یا داغدیده، با تمایل کامل آنان به ازدواج و اجراى عدالت از سوى پیامبر و آموختن درس عملى براى اداره چند همسر و انتخاب زندگى ساده و بى توجّهى به خواسته هاى تجّمل گرایانهى برخى همسران. علاوه بر همهى اینها در آن زمان داشتن چند همسر هیچ عیبى نبوده است و گاهى همسر اوّل به خواستگارى همسر دوم مى رفت و دهها نکتهى دیگر که باید در آنها دقّت نمود.
پیام ها
1- تعیین حلال و حرام به دست خداست. «انّا احللنا لک» (حتّى پیامبر در مسایل فردى تابع قانون الهى است.)
2- مهریه براى زن لازم و پرداخت آن از سوى مرد واجب است. «آتیت اجورهن»
3- غرایز جنسى را جدّى بگیرید، حتّى کنیزان باید کامیاب باشند. «ما ملکت یمینک»
4- اسلام براى شخص پیامبر، تکالیف و همچنین امتیازات خاص قرار داده است. «خالصة لک»
5- تعیین زنانى که مى توان با آنان ازدواج کرد، از سوى خداوند است. «فرضنا علیهم فى ازواجهم»
6- خداوند دوست ندارد پیامبر در تنگنا قرار گیرد. «لکیلا یکون علیک حرج»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
یَآ أَیُّهَا النَّبِىُّ إِنَّآ أَحْلَلْنَا لَکَ أَزْوَاجَکَ الَّتِى آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ مِمَّآ أَفَآءَ اللَّهُ عَلَیْکَ وَبَنَاتِ عَمِّکَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِکَ وَ بَنَاتِ خَالِکَ وَبَنَات خَالاَتِکَ الَّتِى هَاجَرْنَ مَعَکَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِىِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِىُّ أَن یَسْتَنْکِحَهَا خَالِصَةً لَّکَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَیْهِمْ فِى أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ لِکَیْلَا یَکُونَ عَلَیْکَ حَرَجٌ وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً
ترجمه
اى پیامبر! ما براى تو همسرانى را که مهرشان را پرداختهاى حلال کردیم و همچنین کنیزانى را که (به عنوان غنایم جنگى) خداوند بر تو ارزانى داشته و مالک شدى (بر تو حلال کردیم) و نیز (ازدواج با) دختران عمویت و دختران عمّه هایت ودختران دایى و دختران خاله هایت را که با تو هجرت کردهاند، (براى تو حلال کردیم،) و زن با ایمانى که خود را به پیامبر ببخشد (و مهریّه اى از حضرت نخواهد) اگر پیامبر بخواهد مى تواند او را به عقد خویش در آورد؛ (این قانونِ عقد بدون مهریّه) مخصوص توست نه دیگر مؤمنان؛ همانا مى دانیم که براى مؤمنان درباره همسران و کنیزانشان چه حکمى کرده ایم، (این براى آن است که) تا براى تو مشکلى نباشد، و خداوند آمرزنده مهربان است.
«اَفاءَ» از «فِیىءْ» به اموالى گفته مى شود که بدون جنگ به دست مسلمانان مى رسد. در عرب کلمات «عمّ» و «خال» به صورت جنس به کار مى ررود و همهى عموها و دایى ها را شامل شود، ولى «عمّة» و «خالة» به صورت جمع مى آید. «عمّاتک»، «خالاتک»
در اسلام سه نوع نکاح وجود دارد:
الف: نکاح با مهریّه (خواه دایم یا موقّت).
ب: نکاح از طریق مالک شدن کنیز.
ج: نکاح بدون مهریّه، که زنى خود را به مردى ببخشد.
نوع اوّل و دوم براى عموم است و نوع سوم تنها براى پیامبر اکرم بوده است. روزى عایشه گفت: یا رسول الله! خداوند هواى تو را دارد. پیامبر فرمود: «و انک ان اطعت اللّه سارع فى هواک» تو نیز اگر مطیع خدا باشى، امتیازاتى به تو مى دهد.
بر پیامبر جهاد یک تنه واجب بود. «لا تکلّف الا نفسک و حرّض المؤمنین» بر پیامبر نماز شب واجب بود و ... اکنون یک امتیاز مادّى در برابر آن همه سختى چیزى نیست.
سؤال: چرا پیامبر اکرم زنان متعدّد داشت؟
پاسخ: اوّلاً: در ازدواجهاى رسول خدا مسأله شهوت محور نبوده است، زیرا پیامبر عزیز اسلام از 25 سالگى تا 53 سالگى فقط با خدیجه زندگى کرد، زنى که هنگام ازدواج سنّش پانزده سال از حضرت بیشتر بود و پیامبر تا او را داشت با دیگرى ازدواج نکرد.
ثانیاً: تمام قبایل علیه حضرت بودند و پیامبر باید با طرحى دقیق این وحدت نا مقّدس را مىشکست و بهترین و ساده ترین و ارزانترین و طبیعى ترین راه این بود که پیامبر داماد قبایل مختلف شود و مردم طبق رسوم آن زمان حمایت داماد را بر خود لازم مىدانستند و پیامبر بدین وسیله مىتوانست مشکلات راه تبلیغ دین را هموار کند.
ثالثاً: بعضى ازدواجها براى مبارزه با آداب و رسوم غلط بود. نظیر ازدواج پیامبر با زینب دختر عمّه اش که در آیهى 37 همین سوره گذشت.
رابعاً: پیامبر بعضى زنان را تنها عقد نمود و با آنان همبستر نشد و از بعضى قبایل تنها خواستگارى نمود و عقد هم نکرد و همین رفتارها وسیلهى ارتباط مىشد.
خامساً: اگر هدف مسألهى جنسى بود باید از این همه همسر فرزندان بسیارى مىداشت.
سادساً: عایشه بسیار کوچک بود که به عقد پیامبر درآمد و مدّتها گذشت تا توانست همسر واقعى حضرت باشد. اگر هدف مسایل جنسى باشد انسان با بچّه ازدواج نمى کند.
سابعاً: ما نباید پیامبر را با خود مقایسه کنیم؛ ما با داشتن یک همسر از بسیارى توفیقات باز مى مانیم، ولى پیامبر اکرم با داشتن چند همسر چنان غرق در عرفان و مناجات و تبلیغ بود که خداوند به حضرت خطاب مى کند: چرا این قدر به خاطر هدایت مردم حرص مىخورى «لعلّک باخع نفسک»چرا خود را به مشقّت مى اندازى، «لتشقى» چرا حلالهایى را بر خود حرام مى کنى، «لم تُحرّم ...» آرى، نسیم تند معرفت، خیمه وجودى پیامبر را چنان بلند مى کرد که این همه زن، نمى توانست آن را از پرواز باز دارد.
به هر حال، ازدواجهاى مجدّد پیامبر بعد از سنّ 53 سالگى بوده است، آن هم با زنان بیوه و متروکه یا داغدیده، با تمایل کامل آنان به ازدواج و اجراى عدالت از سوى پیامبر و آموختن درس عملى براى اداره چند همسر و انتخاب زندگى ساده و بى توجّهى به خواسته هاى تجّمل گرایانهى برخى همسران. علاوه بر همهى اینها در آن زمان داشتن چند همسر هیچ عیبى نبوده است و گاهى همسر اوّل به خواستگارى همسر دوم مى رفت و دهها نکتهى دیگر که باید در آنها دقّت نمود.
پیام ها
1- تعیین حلال و حرام به دست خداست. «انّا احللنا لک» (حتّى پیامبر در مسایل فردى تابع قانون الهى است.)
2- مهریه براى زن لازم و پرداخت آن از سوى مرد واجب است. «آتیت اجورهن»
3- غرایز جنسى را جدّى بگیرید، حتّى کنیزان باید کامیاب باشند. «ما ملکت یمینک»
4- اسلام براى شخص پیامبر، تکالیف و همچنین امتیازات خاص قرار داده است. «خالصة لک»
5- تعیین زنانى که مى توان با آنان ازدواج کرد، از سوى خداوند است. «فرضنا علیهم فى ازواجهم»
6- خداوند دوست ندارد پیامبر در تنگنا قرار گیرد. «لکیلا یکون علیک حرج»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان