- 1987
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 36 - 40 سوره ص
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره ص- آیه 36 - 40
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِى بِأَمْرِهِ رُخَآءً حَیْثُ أَصَابَ
وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّآءٍ وَغَوَّاصٍ
وَ آخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِى الْأَصْفَادِ
هَذَا عَطَآؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ
وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مََابٍ
ترجمه
پس ما باد را مسخّر او ساختیم که به فرمان او هر کجا مىخواهد به نرمى و آرامى حرکت کند.
و جنهاى سرکش را (مسخّر او ساختیم) هر بنّا و غوّاصى از آنها را.
و گروه دیگرى از جنها که در غل و زنجیر (و تحت سلطه او) بودند.
(گفتیم:) این بخشش بى حساب ماست، به هر کس مى خواهى ببخش یا امساک کن.
و براى او نزد ما مقامى شایسته و سرانجامى نیک است.
کلمه «رُخاء» به معناى آسانى است. این باد، تخت سلیمان را بلند و آرام به هر کجا که او اراده مى کرد فرو مى نشاند.
مراد از «الشیاطین» یا شیاطین جنّى است که مسخر سلیمان شدند با آنکه طبیعتشان تمرّد و سرکشى است و یا اعم از انسانهاى سرکش و جنّیان متمرّد است، زیرا کلمه شیطان با این مفهوم وسیع نیز در قرآن آمده است. «شیاطین الانس و الجنّ»
خداوند به اعجاز خود، همه نیروهاى طبیعى، انسانى و جنّى را تحت سلطه سلیمان قرار داد. گروهى در خشکى آنچه را او مىخواست مىساختند، «بنّاء» و گروهى نیازهاى حکومت او را در دریا بر آورده مى کردند. «غوّاص»
مراد از «هذا عطاؤنا... بغیر حساب» عطاى بىحساب الهى به پیامبران است که مورد محاسبه و مؤاخذه قرار نمى گیرد.
خداوند در این آیات به الطافى که به حضرت سلیمان داشته اشاره دارد، از جمله: تسخیر باد و بهره گیرى از نیروى جنّ و مهار کردن نیروهاى مخرّب و تفویض اختیار و مقام قرب الهى و آینده اى درخشان.
این نعمتها گوشه اى از حکومت نمونه اى است که او درخواست کرده بود. آرى، یک حکومت نمونه باید از نیروهاى مخرّب درامان باشد، «مُقرّنین فى الاصفاد» باید مشکل ارتباط سریع و حمل و نقل را حل کند، «سخّرنا له الریح بامره» از تخصّصها استفاده کند، «بنّاء وغوّاص» قدرت تصمیم داشته باشد، «فامنن او امسک» دستش باز باشد، «بغیر حساب» و در عین حال آینده معنویّت او تأمین باشد. «عندنا لزلفى و حسن مأب»
حکومت لغزشگاهى براى انحراف و بد عاقبت شدن است و لذا حضرت یوسف در چاه و زندان نگفت: «توفنى مسلماً» لیکن همین که به حکومت رسید از خداوند حسن عاقبت و مسلمان مردن را درخواست کرد، «ربّ قد آتیتنى من الملک و علمتنى من تأویل الاحادیث فاطر السموات والارض انت ولىّ فى الدنیا والاخرة توفّنى مسلما والحقنى بالصالحین» و حضرت سلیمان نیز خوش عاقبت شد. «حسن مأب»
پیام ها
1- خداوند دعاى صالحان را مستجاب مى کند. «هب لى ملکاً... فسخّرنا له الریح»
2- اجابت پروردگار، نشانه روا بودن درخواستِ سلیمان مبنى بر حکومت بى نظیر است. «هب لى ملکاً... فسخّرنا له الریح»
3- با اراده خداوند، طبیعت هم مى تواند مفید باشد و هم مضر. «بریح صرصر»، «سخّرنا له الریح»
4- انبیا داراى ولایت تکوینى هستند. «تجرى بامره... حیث اصاب»
5 - در برابر حکومت حضرت سلیمان، هنوز صنعت دنیا بسیار عقب مانده است. «سخّرنا له الریح - والشیاطین کل بنّاء و غوّاص»
6- جنّیان مى توانند به سود انسان کار کنند. «الشیاطین کل بنّاء و غوّاص»
7- از نیروهاى متمرّد نیز مى توان با مدیریّت صحیح بهره بردارى کرد. «الشیاطین کلّ بنّاء و غوّاص»
8 - جنّ، داراى عقل و شعور و تخصص است. «بنّاء و غوّاص»
9- انسان علاوه بر قدرت تسلّط بر انسانهاى دیگر و طبیعت، قدرت تسلّط بر جن و شیاطین را نیز دارد. «بنّاء و غوّاص»
10- دریا یکى از منابع ثروت و قدرت است. «و الشیاطین کل بنّاء و غوّاص»
11- در مدیریّت براى اجراى طرحهاى مهم، باید همه نیروها را بسیج کرد. «کل بنّاء و غوّاص»
12- استفاده از تخصص بیگانگان و غیر مؤمنان مانعى ندارد. «الشیاطین کل بنّاء و غوّاص»
13- در حکومت الهى نیز زندان ضرورى است. از اینکه بعضى جنّیان بنّاء و غواص بودند و بعضى در قید و بند، معلوم مىشود که این دسته اگر آزاد بودند در حکومت سلیمان (ع) اخلال ایجاد مىکردند. «مقرّنین فى الاصفاد»
14- در حکومتهاى الهى، قدرت و اختیارات، از طرف خداوند به حاکم تفویض مى شود. «سخّرنا - هذا عطاءنا فامنن او امسک»
15- در میان عطا و منع، تقدم با بخشش است. («فامنن» قبل از «امسک» است)
16- حکومتى الهى است که در آن امنیّت، صنعت، مدیریّت و امکانات طبیعى همراه با مقام معنوى باشد. «سخرنا - بناء و غواص - و انّ له عندنا لزلفى»
17- توسعه مادّى «بنّاء و غوّاص» با مقام قرب الهى منافاتى ندارد. «ثمّ اناب - قال رب اغفر - ان له عندنا لزلفى»
18- اکثر حکومتها در آغاز کار خود چراغ سبز نشان مى دهند و محبوبیّت نسبى دارند ولى به تدریج از محبوبیّت و قدرت آنها کاسته مى شود، لیکن حکومت سلیمان خوش عاقبت بود. «حسن مأب»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِى بِأَمْرِهِ رُخَآءً حَیْثُ أَصَابَ
وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّآءٍ وَغَوَّاصٍ
وَ آخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِى الْأَصْفَادِ
هَذَا عَطَآؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ
وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مََابٍ
ترجمه
پس ما باد را مسخّر او ساختیم که به فرمان او هر کجا مىخواهد به نرمى و آرامى حرکت کند.
و جنهاى سرکش را (مسخّر او ساختیم) هر بنّا و غوّاصى از آنها را.
و گروه دیگرى از جنها که در غل و زنجیر (و تحت سلطه او) بودند.
(گفتیم:) این بخشش بى حساب ماست، به هر کس مى خواهى ببخش یا امساک کن.
و براى او نزد ما مقامى شایسته و سرانجامى نیک است.
کلمه «رُخاء» به معناى آسانى است. این باد، تخت سلیمان را بلند و آرام به هر کجا که او اراده مى کرد فرو مى نشاند.
مراد از «الشیاطین» یا شیاطین جنّى است که مسخر سلیمان شدند با آنکه طبیعتشان تمرّد و سرکشى است و یا اعم از انسانهاى سرکش و جنّیان متمرّد است، زیرا کلمه شیطان با این مفهوم وسیع نیز در قرآن آمده است. «شیاطین الانس و الجنّ»
خداوند به اعجاز خود، همه نیروهاى طبیعى، انسانى و جنّى را تحت سلطه سلیمان قرار داد. گروهى در خشکى آنچه را او مىخواست مىساختند، «بنّاء» و گروهى نیازهاى حکومت او را در دریا بر آورده مى کردند. «غوّاص»
مراد از «هذا عطاؤنا... بغیر حساب» عطاى بىحساب الهى به پیامبران است که مورد محاسبه و مؤاخذه قرار نمى گیرد.
خداوند در این آیات به الطافى که به حضرت سلیمان داشته اشاره دارد، از جمله: تسخیر باد و بهره گیرى از نیروى جنّ و مهار کردن نیروهاى مخرّب و تفویض اختیار و مقام قرب الهى و آینده اى درخشان.
این نعمتها گوشه اى از حکومت نمونه اى است که او درخواست کرده بود. آرى، یک حکومت نمونه باید از نیروهاى مخرّب درامان باشد، «مُقرّنین فى الاصفاد» باید مشکل ارتباط سریع و حمل و نقل را حل کند، «سخّرنا له الریح بامره» از تخصّصها استفاده کند، «بنّاء وغوّاص» قدرت تصمیم داشته باشد، «فامنن او امسک» دستش باز باشد، «بغیر حساب» و در عین حال آینده معنویّت او تأمین باشد. «عندنا لزلفى و حسن مأب»
حکومت لغزشگاهى براى انحراف و بد عاقبت شدن است و لذا حضرت یوسف در چاه و زندان نگفت: «توفنى مسلماً» لیکن همین که به حکومت رسید از خداوند حسن عاقبت و مسلمان مردن را درخواست کرد، «ربّ قد آتیتنى من الملک و علمتنى من تأویل الاحادیث فاطر السموات والارض انت ولىّ فى الدنیا والاخرة توفّنى مسلما والحقنى بالصالحین» و حضرت سلیمان نیز خوش عاقبت شد. «حسن مأب»
پیام ها
1- خداوند دعاى صالحان را مستجاب مى کند. «هب لى ملکاً... فسخّرنا له الریح»
2- اجابت پروردگار، نشانه روا بودن درخواستِ سلیمان مبنى بر حکومت بى نظیر است. «هب لى ملکاً... فسخّرنا له الریح»
3- با اراده خداوند، طبیعت هم مى تواند مفید باشد و هم مضر. «بریح صرصر»، «سخّرنا له الریح»
4- انبیا داراى ولایت تکوینى هستند. «تجرى بامره... حیث اصاب»
5 - در برابر حکومت حضرت سلیمان، هنوز صنعت دنیا بسیار عقب مانده است. «سخّرنا له الریح - والشیاطین کل بنّاء و غوّاص»
6- جنّیان مى توانند به سود انسان کار کنند. «الشیاطین کل بنّاء و غوّاص»
7- از نیروهاى متمرّد نیز مى توان با مدیریّت صحیح بهره بردارى کرد. «الشیاطین کلّ بنّاء و غوّاص»
8 - جنّ، داراى عقل و شعور و تخصص است. «بنّاء و غوّاص»
9- انسان علاوه بر قدرت تسلّط بر انسانهاى دیگر و طبیعت، قدرت تسلّط بر جن و شیاطین را نیز دارد. «بنّاء و غوّاص»
10- دریا یکى از منابع ثروت و قدرت است. «و الشیاطین کل بنّاء و غوّاص»
11- در مدیریّت براى اجراى طرحهاى مهم، باید همه نیروها را بسیج کرد. «کل بنّاء و غوّاص»
12- استفاده از تخصص بیگانگان و غیر مؤمنان مانعى ندارد. «الشیاطین کل بنّاء و غوّاص»
13- در حکومت الهى نیز زندان ضرورى است. از اینکه بعضى جنّیان بنّاء و غواص بودند و بعضى در قید و بند، معلوم مىشود که این دسته اگر آزاد بودند در حکومت سلیمان (ع) اخلال ایجاد مىکردند. «مقرّنین فى الاصفاد»
14- در حکومتهاى الهى، قدرت و اختیارات، از طرف خداوند به حاکم تفویض مى شود. «سخّرنا - هذا عطاءنا فامنن او امسک»
15- در میان عطا و منع، تقدم با بخشش است. («فامنن» قبل از «امسک» است)
16- حکومتى الهى است که در آن امنیّت، صنعت، مدیریّت و امکانات طبیعى همراه با مقام معنوى باشد. «سخرنا - بناء و غواص - و انّ له عندنا لزلفى»
17- توسعه مادّى «بنّاء و غوّاص» با مقام قرب الهى منافاتى ندارد. «ثمّ اناب - قال رب اغفر - ان له عندنا لزلفى»
18- اکثر حکومتها در آغاز کار خود چراغ سبز نشان مى دهند و محبوبیّت نسبى دارند ولى به تدریج از محبوبیّت و قدرت آنها کاسته مى شود، لیکن حکومت سلیمان خوش عاقبت بود. «حسن مأب»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است