- 4181
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 45 سوره فاطر
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره فاطر - آیه 45
وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا کَسَبُواْ مَا تَرَکَ عَلَى ظَهْرِهَا مِن دَآبَّةٍ وَ لَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمّىً فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِعِبَادِهِ بَصِیرَاً
ترجمه
و اگر خداوند مردم را به سزاى آن چه انجام داده اند مؤاخذه نماید، هیچ جنبنده اى روى زمین باقى نمى ماند، ولى (سنّت خداوند بر آن است که) مردم را تا مدّتى معین مهلت دهد (تا خود را اصلاح نمایند)، پس همین که مدّتشان به سر آمد (آنان را مؤاخذه مى کند.) و همانا خداوند به (احوال) بندگان خود بیناست (و هر کس را به مقتضاى کردارش جزا مى دهد).
امام سجّاد (ع) در مناجات خود مى گوید: «کان جزائى فى اول ما عصیتک النار» خداوندا جزاى من در اولین گناهى که کردم آتش بود و هر چه زنده مانده ام لطف و مهلت تو نسبت به من است که شاید من توبه کنم.
پیام ها
1- گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آن که هست گیرند. «و لو یؤاخذ اللّه الناس... ماترک... من دابّة»
2- گناهى کیفر دارد که با علم و عمد انجام گیرد. «یؤاخذ... بما کسبوا»
3- فلسفه تأخیر کیفر مردم از دنیا به قیامت، بقاى نسل بشر و تداوم حیات در کره زمین است. مردم اگر با گناه هلاک شوند بشرى باقى نخواهد ماند و نسل منقرض خواهد شد «ما ترک على ظهرها من دابّة»
4- خداوند، صبور و اهل عفو و مغفرت و مهلت دادن است و مردم را فورى در دنیا به جرم عملکرد بد آنان مجازات نمى کند. «یؤخّرهم الى أجل مسمّىً»
5 - مرگ و میرها و فرصتها و مهلتها، با اراده الهى و داراى نظم و حساب و کتاب است. «یؤخّرهم الى أجل مسمّىً»
6- مدّت عمر انسان، از پیش تعیین شده است. «اجلٍ مُسمّى»
7- مهلت خداوند به بندگان گنهکار و تأخیر مجازات آنان تا قیامت از سنّتها و برنامه هاى الهى است. «یؤخّرهم الى أجل مسمّىً»
8 - مهلت دادن خداوند به گنهکاران کارى عالمانه است. «بعباده بصیراً»
(دهها میلیون نفر سالها بعد از گناه توفیق توبه پیدا کرده اند و خلافکارى خود را اصلاح نمودهاند که اگر خداوند کیفر آنان را فورى مى داد همه دوزخى مى شدند.)
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا کَسَبُواْ مَا تَرَکَ عَلَى ظَهْرِهَا مِن دَآبَّةٍ وَ لَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمّىً فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِعِبَادِهِ بَصِیرَاً
ترجمه
و اگر خداوند مردم را به سزاى آن چه انجام داده اند مؤاخذه نماید، هیچ جنبنده اى روى زمین باقى نمى ماند، ولى (سنّت خداوند بر آن است که) مردم را تا مدّتى معین مهلت دهد (تا خود را اصلاح نمایند)، پس همین که مدّتشان به سر آمد (آنان را مؤاخذه مى کند.) و همانا خداوند به (احوال) بندگان خود بیناست (و هر کس را به مقتضاى کردارش جزا مى دهد).
امام سجّاد (ع) در مناجات خود مى گوید: «کان جزائى فى اول ما عصیتک النار» خداوندا جزاى من در اولین گناهى که کردم آتش بود و هر چه زنده مانده ام لطف و مهلت تو نسبت به من است که شاید من توبه کنم.
پیام ها
1- گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آن که هست گیرند. «و لو یؤاخذ اللّه الناس... ماترک... من دابّة»
2- گناهى کیفر دارد که با علم و عمد انجام گیرد. «یؤاخذ... بما کسبوا»
3- فلسفه تأخیر کیفر مردم از دنیا به قیامت، بقاى نسل بشر و تداوم حیات در کره زمین است. مردم اگر با گناه هلاک شوند بشرى باقى نخواهد ماند و نسل منقرض خواهد شد «ما ترک على ظهرها من دابّة»
4- خداوند، صبور و اهل عفو و مغفرت و مهلت دادن است و مردم را فورى در دنیا به جرم عملکرد بد آنان مجازات نمى کند. «یؤخّرهم الى أجل مسمّىً»
5 - مرگ و میرها و فرصتها و مهلتها، با اراده الهى و داراى نظم و حساب و کتاب است. «یؤخّرهم الى أجل مسمّىً»
6- مدّت عمر انسان، از پیش تعیین شده است. «اجلٍ مُسمّى»
7- مهلت خداوند به بندگان گنهکار و تأخیر مجازات آنان تا قیامت از سنّتها و برنامه هاى الهى است. «یؤخّرهم الى أجل مسمّىً»
8 - مهلت دادن خداوند به گنهکاران کارى عالمانه است. «بعباده بصیراً»
(دهها میلیون نفر سالها بعد از گناه توفیق توبه پیدا کرده اند و خلافکارى خود را اصلاح نمودهاند که اگر خداوند کیفر آنان را فورى مى داد همه دوزخى مى شدند.)
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان