- 16874
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 29 سوره فاطر
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره فاطر - آیه 29
إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلَانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ
ترجمه
همانا کسانى که کتاب خدا را تلاوت مى کنند و نماز بر پا مى دارند و از آن چه ما روزیشان کرده ایم، پنهان و آشکار انفاق مى کنند، به تجارتى دل بسته اند که هرگز زوال نمى پذیرد.
در آیه قبل سخن از این بود که تنها علما خشیت الهى دارند، گویا این آیه سیماى علماى واقعى را شرح مى دهد که آنان: اُنس با قرآن دارند. نماز به پا مى دارند و انفاق آنان خالصانه است زیرا هم عَلَنى انفاق مى کنند و هم پنهانى و اگر ریاکار بودند تنها علنى انفاق مى کردند.
«تبور» از «بوار» به معناى کسادى شدید در تجارت است. از آنجا که این امر موجب فساد و نابودى است به هلاکت هم بوار گفته مى شود.
در آیه قبل «یخشى اللّه» مطرح شد و در این آیه «یرجون»؛ آرى، مردان خدا میان خوف و رجا هستند.
در قرآن بارها نماز و قرآن، در کنار هم مطرح شده اند:
«یتلون کتاب اللّه و اقاموا الصلاة» کتاب خداوند را تلاوت مى کنند و نماز به پا مى دارند.
«یمسّکون بالکتاب و اقاموا الصلاة» به کتاب آسمانى تمسک مى کنند و نماز به پا مى دارند.
«اتل ما اُوحى الیک من الکتاب و اقم الصلاة» آنچه از کتاب به سوى تو وحى شده تلاوت کن و نماز به پا دار.
امتیازات تجارت با خدا
1- آنچه از سرمایه داریم، (سلامتى، علم، عمر، آبرو، مال و...) از اوست پس به خود او بفروشیم. آرى، اگر فرزندى زمین و مصالح و پولى از پدر گرفت و منزلى ساخت بعد افرادى خریدار منزلش شدند که یکى از آنان همان پدر بود، عقل و وجدان مى گوید خانه را به پدر بفروشد، زیرا خود فرزند و تمام دارایى هایش از اوست و فروش به بیگانه جوانمردى نیست.
2- خداوند به بهاى بهشت ابدى مى خرد، ولى دیگران هر چه بخرند، ضرر و خسارت است، چون ارزان مى خرند و زودگذر است.
3- خداوند کم را مى پذیرد، «فمَن یَعمل مثقال ذرّة» ولى دیگران کم را نمى پذیرند.
4- خداوند، از روى عفو و اغماض، عیب جنس را مى پوشاند و با همان نواقص مى خرد. در دعاى بعد از نماز مى خوانیم: خداوندا! اگر در رکوع و سجود نمازم خلل و نقصى است نادیده بگیر و نمازم را قبول فرما. در دعاى ماه رجب مى خوانیم: «خاب الوافدون على غیرک و خسر المتعرّضون الاّ لک» یعنى باختند کسانى که در خانه غیر تو آمدند و خسارت کردند کسانى که به سراغ دیگران رفتند.
پیام ها
1- تلاوت قرآن (گرچه مستحب است،) امّا قبل از واجبات آمده است. «یتلون... اقاموا... انفقوا»
2- فکر و فرهنگ، مقدّمه عمل است. «یتلون کتاب اللّه - اقاموا الصلاة»
3- کسى که عاشقانه مکتب را بپذیرد، نماز و انفاقش قطعى است. (تلاوت کتاب به صورت مضارع آمده که نشانه تداوم عمل و علاقه به تلاوت است، «یتلون» ولى نماز و انفاق به صورت ماضى آمده که نشانه قطعى بودن انجام آن است.) «اقاموا - انفقوا»
4- نماز، باید با رسیدگى به محرومان همراه باشد. «اقاموا - انفقوا»
5 - دارائى هاى انسان، داده الهى است. «رزقناهم»
6- اگر توجّه داشته باشیم که دارائىهاى ما از خداوند است، در انفاق، بخل نمىورزیم. «انفقوا مما رزقناهم»
7- بخشى از داده ها انفاق شود، باقى براى خودتان است. «مما رزقناهم» (کلمه «مِن» به معناى بعضى است)
8 - مورد انفاق، تنها مال نیست بلکه از علم و آبرو و قدرت نیز باید به مردم کمک کرد. «ممّا رزقناهم»
9- انفاق، هم سرى باشد هم آشکارا. (در انفاق پنهان، خلوص آدمى رشد مى کند و در انفاق آشکار، مردم تشویق مى شوند.) «سرّاً و علانیة» البتّه انفاق مخفیانه برترى دارد، لذا نام آن قبل از انفاق علنى برده شده است. «سرّاً و علانیة»
10- امید به رستگارى، باید با فکر و عمل و انفاق همراه باشد وگرنه امید بدون کار، پندارى بیش است. «یتلون، اقاموا، انفقوا، یرجون»
11- با داشتن علم و خشیت الهى (که در آیه قبل بود) و با تلاوت قرآن و اقامه نماز و کمک به محرومان، باز هم خود را مستحقّ ندانید، تنها امیدوار باشید. «یرجون»
12- در معامله با خدا، حتّى یک درصد زیان نیست. «تجارة لن تبور»
13- گمان نکنید با انفاق، مال شما تمام مى شود. «تجارة لن تبور»
14- در فرهنگ اسلام، دنیا بازار است و انسان فروشنده و نعمتهاى الهى، سرمایه و انتخاب مشترى با انسان است. او مى تواند با خدا معامله کند و مى تواند غیر خدا را انتخاب کند.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلَانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ
ترجمه
همانا کسانى که کتاب خدا را تلاوت مى کنند و نماز بر پا مى دارند و از آن چه ما روزیشان کرده ایم، پنهان و آشکار انفاق مى کنند، به تجارتى دل بسته اند که هرگز زوال نمى پذیرد.
در آیه قبل سخن از این بود که تنها علما خشیت الهى دارند، گویا این آیه سیماى علماى واقعى را شرح مى دهد که آنان: اُنس با قرآن دارند. نماز به پا مى دارند و انفاق آنان خالصانه است زیرا هم عَلَنى انفاق مى کنند و هم پنهانى و اگر ریاکار بودند تنها علنى انفاق مى کردند.
«تبور» از «بوار» به معناى کسادى شدید در تجارت است. از آنجا که این امر موجب فساد و نابودى است به هلاکت هم بوار گفته مى شود.
در آیه قبل «یخشى اللّه» مطرح شد و در این آیه «یرجون»؛ آرى، مردان خدا میان خوف و رجا هستند.
در قرآن بارها نماز و قرآن، در کنار هم مطرح شده اند:
«یتلون کتاب اللّه و اقاموا الصلاة» کتاب خداوند را تلاوت مى کنند و نماز به پا مى دارند.
«یمسّکون بالکتاب و اقاموا الصلاة» به کتاب آسمانى تمسک مى کنند و نماز به پا مى دارند.
«اتل ما اُوحى الیک من الکتاب و اقم الصلاة» آنچه از کتاب به سوى تو وحى شده تلاوت کن و نماز به پا دار.
امتیازات تجارت با خدا
1- آنچه از سرمایه داریم، (سلامتى، علم، عمر، آبرو، مال و...) از اوست پس به خود او بفروشیم. آرى، اگر فرزندى زمین و مصالح و پولى از پدر گرفت و منزلى ساخت بعد افرادى خریدار منزلش شدند که یکى از آنان همان پدر بود، عقل و وجدان مى گوید خانه را به پدر بفروشد، زیرا خود فرزند و تمام دارایى هایش از اوست و فروش به بیگانه جوانمردى نیست.
2- خداوند به بهاى بهشت ابدى مى خرد، ولى دیگران هر چه بخرند، ضرر و خسارت است، چون ارزان مى خرند و زودگذر است.
3- خداوند کم را مى پذیرد، «فمَن یَعمل مثقال ذرّة» ولى دیگران کم را نمى پذیرند.
4- خداوند، از روى عفو و اغماض، عیب جنس را مى پوشاند و با همان نواقص مى خرد. در دعاى بعد از نماز مى خوانیم: خداوندا! اگر در رکوع و سجود نمازم خلل و نقصى است نادیده بگیر و نمازم را قبول فرما. در دعاى ماه رجب مى خوانیم: «خاب الوافدون على غیرک و خسر المتعرّضون الاّ لک» یعنى باختند کسانى که در خانه غیر تو آمدند و خسارت کردند کسانى که به سراغ دیگران رفتند.
پیام ها
1- تلاوت قرآن (گرچه مستحب است،) امّا قبل از واجبات آمده است. «یتلون... اقاموا... انفقوا»
2- فکر و فرهنگ، مقدّمه عمل است. «یتلون کتاب اللّه - اقاموا الصلاة»
3- کسى که عاشقانه مکتب را بپذیرد، نماز و انفاقش قطعى است. (تلاوت کتاب به صورت مضارع آمده که نشانه تداوم عمل و علاقه به تلاوت است، «یتلون» ولى نماز و انفاق به صورت ماضى آمده که نشانه قطعى بودن انجام آن است.) «اقاموا - انفقوا»
4- نماز، باید با رسیدگى به محرومان همراه باشد. «اقاموا - انفقوا»
5 - دارائى هاى انسان، داده الهى است. «رزقناهم»
6- اگر توجّه داشته باشیم که دارائىهاى ما از خداوند است، در انفاق، بخل نمىورزیم. «انفقوا مما رزقناهم»
7- بخشى از داده ها انفاق شود، باقى براى خودتان است. «مما رزقناهم» (کلمه «مِن» به معناى بعضى است)
8 - مورد انفاق، تنها مال نیست بلکه از علم و آبرو و قدرت نیز باید به مردم کمک کرد. «ممّا رزقناهم»
9- انفاق، هم سرى باشد هم آشکارا. (در انفاق پنهان، خلوص آدمى رشد مى کند و در انفاق آشکار، مردم تشویق مى شوند.) «سرّاً و علانیة» البتّه انفاق مخفیانه برترى دارد، لذا نام آن قبل از انفاق علنى برده شده است. «سرّاً و علانیة»
10- امید به رستگارى، باید با فکر و عمل و انفاق همراه باشد وگرنه امید بدون کار، پندارى بیش است. «یتلون، اقاموا، انفقوا، یرجون»
11- با داشتن علم و خشیت الهى (که در آیه قبل بود) و با تلاوت قرآن و اقامه نماز و کمک به محرومان، باز هم خود را مستحقّ ندانید، تنها امیدوار باشید. «یرجون»
12- در معامله با خدا، حتّى یک درصد زیان نیست. «تجارة لن تبور»
13- گمان نکنید با انفاق، مال شما تمام مى شود. «تجارة لن تبور»
14- در فرهنگ اسلام، دنیا بازار است و انسان فروشنده و نعمتهاى الهى، سرمایه و انتخاب مشترى با انسان است. او مى تواند با خدا معامله کند و مى تواند غیر خدا را انتخاب کند.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است