- 4211
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 14 سوره سبأ
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره سبأ- آیه 14
فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَآبَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُواْ فِى الْعَذَابِ الْمُهِینُ
ترجمه
پس چون مرگ را بر سلیمان مقّرر داشتیم، کسى جنّیان را از مرگ او آگاه نساخت مگر جنبنده زمین (= موریانه) که عصایش را (به تدریج) مى خورد، پس چون سلیمان به زمین افتاد جنّیان دریافتند که اگر غیب مى دانستند، در آن عذاب خوار کننده (کارهاى سخت) نمى ماندند.
حضرت على (ع) مى فرماید: «فلو ان احداً یجد الى البقاء سلّماً او الى دفع الموت سبیلا لکان ذلک سلیمان ابن داود الّذى سخّر له ملک الجنّ والانس مع النبوّة و عظیم الزّلفة»
اگر کسى براى ماندن و بقا راهى داشت و مى توانست از مرگ در امان بماند، همانا سلیمان بود که جن و انس در تسخیر او بودند و مقام نبوت را دارا بود و قرب و منزلتى بزرگ داشت.
«منسأة» به معناى عصا و به گفته روایات مراد از «العذاب المهین» کارهاى سختى بود که جنّیان انجام مى داند.
1- زمان مرگ، به دست خداست. «قضینا»
2- مرگ، حتّى به سراغ کسانى که نبوت و سلطنت را یکجا دارند مىرود. «قضینا علیه الموت»
3- حیوانات، مأموران خدا هستند. «دلّهم... دابّة الارض»
4- جنّ، غیب نمى داند. (با افتادن سلیمان به زمین، هم خود جنّ فهمید که غیب نمىداند و هم مردم فهمیدند که ادّعاى جنّ مبنى بر آگاهى از غیب بیهوده است.) «تبیّنت... لو کانوا یعلمون الغیب...»
5 - جنیان داراى احساس عزّت و ذلّت و گریز از کار سخت هستند. «ما لبثوا فى العذاب المهین»
حیوانات مأمور خدا هستند
1. تکّهاى از بدن گاو، مقتول را زنده مى کند و او قاتل خود را معرّفى مىکند. (در ماجراى گاو بنى اسرائیل) «اِنّ اللّه یأمرکم أن تذبحوا بقرة»
2. عنکبوت، پیامبر را در غار حفظ مى کند. «الاّ تنصروه فقد نصره اللّه»
3. کلاغ، معلّم بشر مى شود. «فبعث اللّه غراباً»
4. هدهد، مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس مى شود. «اذهب بکتابى هذا»
5. ابابیل، مأمور سرکوبى فیل سواران مى شود. «و ارسل علیهم طیرا ابابیل»
6. اژدها، وسیله حقّانیّت موسى مى شود. «هى ثعبان مبین»
7. نهنگ، مأمور تنبیه یونس مى شود. «فالتقمه الحوت»
8. موریانه وسیلهى کشف مرگ سلیمان مى شود. «تأکل منساته»
9. سگ اصحاب کهف مأمور نگهبانى مى شود. «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید»
10. چهار پرنده سبب اطمینان ابراهیم مى شود. «فخذ اربعة من الطیر»
11. الاغ، سبب یقین عُزیر به معاد مى شود. «و انظر الى حمارک»
12. شتر، گاو و گوسفند در حج، شعائر الهى مى شوند. «و البُدن جعلناها لکم من شعائر اللّه»
13. حیوان، وسیله خداشناسى مىشود. «افلا ینظرون الى الابل کیف خلقت»
14. حیوان، وسیله آزمایش انسان مىشود. «تناله ایدیکم و رماحکم»
15. حیوان، معجزه الهى مى شود. «هذه ناقة اللّه»
16. حیوان، وسیله قهر الهى مىشود. «الجراد والقّمل و الضفادع»
در قرآن چندین سوره به نام حیوانات است: بقره، انعام، نحل، نمل، عنکبوت و فیل.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَآبَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُواْ فِى الْعَذَابِ الْمُهِینُ
ترجمه
پس چون مرگ را بر سلیمان مقّرر داشتیم، کسى جنّیان را از مرگ او آگاه نساخت مگر جنبنده زمین (= موریانه) که عصایش را (به تدریج) مى خورد، پس چون سلیمان به زمین افتاد جنّیان دریافتند که اگر غیب مى دانستند، در آن عذاب خوار کننده (کارهاى سخت) نمى ماندند.
حضرت على (ع) مى فرماید: «فلو ان احداً یجد الى البقاء سلّماً او الى دفع الموت سبیلا لکان ذلک سلیمان ابن داود الّذى سخّر له ملک الجنّ والانس مع النبوّة و عظیم الزّلفة»
اگر کسى براى ماندن و بقا راهى داشت و مى توانست از مرگ در امان بماند، همانا سلیمان بود که جن و انس در تسخیر او بودند و مقام نبوت را دارا بود و قرب و منزلتى بزرگ داشت.
«منسأة» به معناى عصا و به گفته روایات مراد از «العذاب المهین» کارهاى سختى بود که جنّیان انجام مى داند.
1- زمان مرگ، به دست خداست. «قضینا»
2- مرگ، حتّى به سراغ کسانى که نبوت و سلطنت را یکجا دارند مىرود. «قضینا علیه الموت»
3- حیوانات، مأموران خدا هستند. «دلّهم... دابّة الارض»
4- جنّ، غیب نمى داند. (با افتادن سلیمان به زمین، هم خود جنّ فهمید که غیب نمىداند و هم مردم فهمیدند که ادّعاى جنّ مبنى بر آگاهى از غیب بیهوده است.) «تبیّنت... لو کانوا یعلمون الغیب...»
5 - جنیان داراى احساس عزّت و ذلّت و گریز از کار سخت هستند. «ما لبثوا فى العذاب المهین»
حیوانات مأمور خدا هستند
1. تکّهاى از بدن گاو، مقتول را زنده مى کند و او قاتل خود را معرّفى مىکند. (در ماجراى گاو بنى اسرائیل) «اِنّ اللّه یأمرکم أن تذبحوا بقرة»
2. عنکبوت، پیامبر را در غار حفظ مى کند. «الاّ تنصروه فقد نصره اللّه»
3. کلاغ، معلّم بشر مى شود. «فبعث اللّه غراباً»
4. هدهد، مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس مى شود. «اذهب بکتابى هذا»
5. ابابیل، مأمور سرکوبى فیل سواران مى شود. «و ارسل علیهم طیرا ابابیل»
6. اژدها، وسیله حقّانیّت موسى مى شود. «هى ثعبان مبین»
7. نهنگ، مأمور تنبیه یونس مى شود. «فالتقمه الحوت»
8. موریانه وسیلهى کشف مرگ سلیمان مى شود. «تأکل منساته»
9. سگ اصحاب کهف مأمور نگهبانى مى شود. «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید»
10. چهار پرنده سبب اطمینان ابراهیم مى شود. «فخذ اربعة من الطیر»
11. الاغ، سبب یقین عُزیر به معاد مى شود. «و انظر الى حمارک»
12. شتر، گاو و گوسفند در حج، شعائر الهى مى شوند. «و البُدن جعلناها لکم من شعائر اللّه»
13. حیوان، وسیله خداشناسى مىشود. «افلا ینظرون الى الابل کیف خلقت»
14. حیوان، وسیله آزمایش انسان مىشود. «تناله ایدیکم و رماحکم»
15. حیوان، معجزه الهى مى شود. «هذه ناقة اللّه»
16. حیوان، وسیله قهر الهى مىشود. «الجراد والقّمل و الضفادع»
در قرآن چندین سوره به نام حیوانات است: بقره، انعام، نحل، نمل، عنکبوت و فیل.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان