- 4317
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 33 سوره لقمان
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره لقمان - آیه 33
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ وَاخْشَوْاْ یَوْماً لَّا یَجْزِى وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَ لَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُور
ترجمه
اى مردم! از پروردگارتان پروا کنید و بترسید از روزى که هیچ پدرى مسئولیّت (اعمال) فرزندش را نمىپذیرد و هیچ فرزندى به جاى پدرش قبول مسئولیّت نمى کند، قطعاً وعدهى خداوند حقّ است، پس زندگى دنیا شما را نفریبد و (شیطانِ) فریبکار، شما را نسبت به خدا فریب ندهد.
عبارتِ «لایَجْزى»، هم به معناى جزا و کیفر و پاداش است و هم به معناى کفایت و تکفّل، که در اینجا مراد معناى دوم است. «غَرور»، صیغه مبالغه، به معناى بسیار فریبنده است که مصداق روشن آن شیطان است وبه هر چیز یا کسى گفته مى شود که انسان را مى فریبد.
پیام ها
1- همه باید از خدا پروا داشته باشیم و از انواع انحرافات عقیدتى، اخلاقى و عملى بپرهیزیم. «یا ایّها النّاس اتّقوا ربّکم»
2- بهترین زاد و توشه براى روزى که حتّى پدر و فرزند به داد یکدیگر نمى رسند، تقواست. «اتّقوا ربّکم و اخشوا یوماً لایجزى والد...»
3- خطر قیامت جدّى است، لذا هشدارهاى پى در پى لازم است. (دو بار امر و دو بار نهى در آیه آمده است: «اتّقوا - اخشوا - لاتغرّنّکم - لایغرّنّکم»)
4- روز قیامت، روز بزرگى است. (کلمه«یوماً»، نکره و با تنوین آمده، نشانهى عظمت و بزرگى است.) «اخشوا یوماً»
5 - در قیامت، هرکس گرفتار عمل خویش است و عهدهدار کار دیگرى نیست. «لایجزى... شیئاً»
6- آنچه انسان را از قیامت غافل مىکند، دنیا و شیطان فریبنده است. «فلاتغرّنّکم الحیاة الدنیا و لایغرّنّکم باللّه الغرور»
7- حَسَب و نَسَب، در قیامت کارایى ندارد. «لایجزى والد - و لامولود» (وقتى پدر وفرزند به فریاد یکدیگر نمىرسند، حساب دیگران روشن است)
8 - ترس از قیامت، مانع فریفتگى انسان به زندگى دنیاست. «اخشوا یوماً... و لایغرّنّکم باللّه الغرور»
9- شیطان در بعضى اوقات، حتّى در مقدّسترین امور براى فریب افراد استفاده مىکند. «و لایغرّنّکم باللّه الغرور»
قیامت، روز تنهایى
خداوند، حکیم است و خداىِ حکیم، ساخته خود را نابود نمى کند. دنیا، خانه اى است که مهندسش آن را خراب مىکند تا، بناى بهترى بسازد. بنا بر روایات؛ مرگ، تغییر لباس، تغییر منزل و مقدّمهاى براى تکامل و زندگى ابدى است.
به علاوه عدالتِ خداوند، وجود قیامت را براى انسان ضرورى مىکند، زیرا ما خوبان و بدانى را مىبینیم که در دنیا به پاداش و کیفر نمى رسند، بنابراین خداوند عادل باید سراى دیگرى را براى آن پاداش و کیفر آنها قرار دهد.
گرچه گاه و بیگاه کیفر و پاداشهایى در دنیا مشاهده مى شود، ولى جایگاه بسیارى از اعمال تنها قیامت است، زیرا در بعضى موارد امکان آن در دنیا وجود ندارد. مثلاً کسى که در راه خدا شهید شده، در دنیا حضور ندارد تا پاداش بگیرد و یا کسى که افراد زیادى را کشته، در دنیا امکان تحمّل بیش از یک کیفر را ندارد.
علاوه بر آنکه رنج و کیفر خلافکار در دنیا به تمام بستگان بى تقصیرش نیز سرایت مىکند، پس باید پاداش و کیفر در جایى باشد که به دیگران سرایت نکند.
جمع شدن ذرّات پخش شده مردگان نیز کار محالى نیست. همان گونه که ذرّات چربىِ پخش شده در مَشکِ دوغ، در اثر تکانِ مَشک، یک جا جمع مى شود، خداوند نیز با تکان شدید زمین، اجزاى همه مردگان را یک جا جمع مى کند. «اذا زلزلت الارض زلزالها . و أخرجت الارض أثقالها» بگذریم که خود ما نیز از یک تک سلول آفریده شده ایم که این سلول نیز از ذرّات خاکى است که تبدیل به گندم، برنج، سبزى و... شده و به صورت غذاى والدین و سپس نطفه و سرانجام به شکل انسانى کامل در آمده است.
آنچه در این آیه مورد توجّه قرار گرفته، صحنه دلخراشى است که پدر نمى تواند کارى براى فرزند خود انجام دهد. در موارد دیگر قرآن، صحنه هایى مطرح شده که اگر آن آیات را یکجا بنگریم غربت، ذلّت و وحشت انسان را درک خواهیم کرد:
در آن روز، نه مال به فریاد انسان کافر مى رسد و نه فرزند. «یوم لاینفع مال و لابنون»
در آن روز، دوستان صمیمى کفّار از حال یکدیگر نمىپرسند. «و لایسئل حمیم حمیاً»
در آن روز، پشیمانى و عذرخواهى براى کافر سودى ندارد. «و لایؤذن لهم فیعتذرون»
در آن روز، نسبتها و آشنایىها براى کافر سودى ندارند. «فلاانساب بینهم یومئذ»
در آن روز، وسیلهها و سببها براى کافر از کار مىافتد. «تَقطّعت بهم الاسباب»
به هر حال، آن روز، روز غربت و تنهایى انسان است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ وَاخْشَوْاْ یَوْماً لَّا یَجْزِى وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَ لَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُور
ترجمه
اى مردم! از پروردگارتان پروا کنید و بترسید از روزى که هیچ پدرى مسئولیّت (اعمال) فرزندش را نمىپذیرد و هیچ فرزندى به جاى پدرش قبول مسئولیّت نمى کند، قطعاً وعدهى خداوند حقّ است، پس زندگى دنیا شما را نفریبد و (شیطانِ) فریبکار، شما را نسبت به خدا فریب ندهد.
عبارتِ «لایَجْزى»، هم به معناى جزا و کیفر و پاداش است و هم به معناى کفایت و تکفّل، که در اینجا مراد معناى دوم است. «غَرور»، صیغه مبالغه، به معناى بسیار فریبنده است که مصداق روشن آن شیطان است وبه هر چیز یا کسى گفته مى شود که انسان را مى فریبد.
پیام ها
1- همه باید از خدا پروا داشته باشیم و از انواع انحرافات عقیدتى، اخلاقى و عملى بپرهیزیم. «یا ایّها النّاس اتّقوا ربّکم»
2- بهترین زاد و توشه براى روزى که حتّى پدر و فرزند به داد یکدیگر نمى رسند، تقواست. «اتّقوا ربّکم و اخشوا یوماً لایجزى والد...»
3- خطر قیامت جدّى است، لذا هشدارهاى پى در پى لازم است. (دو بار امر و دو بار نهى در آیه آمده است: «اتّقوا - اخشوا - لاتغرّنّکم - لایغرّنّکم»)
4- روز قیامت، روز بزرگى است. (کلمه«یوماً»، نکره و با تنوین آمده، نشانهى عظمت و بزرگى است.) «اخشوا یوماً»
5 - در قیامت، هرکس گرفتار عمل خویش است و عهدهدار کار دیگرى نیست. «لایجزى... شیئاً»
6- آنچه انسان را از قیامت غافل مىکند، دنیا و شیطان فریبنده است. «فلاتغرّنّکم الحیاة الدنیا و لایغرّنّکم باللّه الغرور»
7- حَسَب و نَسَب، در قیامت کارایى ندارد. «لایجزى والد - و لامولود» (وقتى پدر وفرزند به فریاد یکدیگر نمىرسند، حساب دیگران روشن است)
8 - ترس از قیامت، مانع فریفتگى انسان به زندگى دنیاست. «اخشوا یوماً... و لایغرّنّکم باللّه الغرور»
9- شیطان در بعضى اوقات، حتّى در مقدّسترین امور براى فریب افراد استفاده مىکند. «و لایغرّنّکم باللّه الغرور»
قیامت، روز تنهایى
خداوند، حکیم است و خداىِ حکیم، ساخته خود را نابود نمى کند. دنیا، خانه اى است که مهندسش آن را خراب مىکند تا، بناى بهترى بسازد. بنا بر روایات؛ مرگ، تغییر لباس، تغییر منزل و مقدّمهاى براى تکامل و زندگى ابدى است.
به علاوه عدالتِ خداوند، وجود قیامت را براى انسان ضرورى مىکند، زیرا ما خوبان و بدانى را مىبینیم که در دنیا به پاداش و کیفر نمى رسند، بنابراین خداوند عادل باید سراى دیگرى را براى آن پاداش و کیفر آنها قرار دهد.
گرچه گاه و بیگاه کیفر و پاداشهایى در دنیا مشاهده مى شود، ولى جایگاه بسیارى از اعمال تنها قیامت است، زیرا در بعضى موارد امکان آن در دنیا وجود ندارد. مثلاً کسى که در راه خدا شهید شده، در دنیا حضور ندارد تا پاداش بگیرد و یا کسى که افراد زیادى را کشته، در دنیا امکان تحمّل بیش از یک کیفر را ندارد.
علاوه بر آنکه رنج و کیفر خلافکار در دنیا به تمام بستگان بى تقصیرش نیز سرایت مىکند، پس باید پاداش و کیفر در جایى باشد که به دیگران سرایت نکند.
جمع شدن ذرّات پخش شده مردگان نیز کار محالى نیست. همان گونه که ذرّات چربىِ پخش شده در مَشکِ دوغ، در اثر تکانِ مَشک، یک جا جمع مى شود، خداوند نیز با تکان شدید زمین، اجزاى همه مردگان را یک جا جمع مى کند. «اذا زلزلت الارض زلزالها . و أخرجت الارض أثقالها» بگذریم که خود ما نیز از یک تک سلول آفریده شده ایم که این سلول نیز از ذرّات خاکى است که تبدیل به گندم، برنج، سبزى و... شده و به صورت غذاى والدین و سپس نطفه و سرانجام به شکل انسانى کامل در آمده است.
آنچه در این آیه مورد توجّه قرار گرفته، صحنه دلخراشى است که پدر نمى تواند کارى براى فرزند خود انجام دهد. در موارد دیگر قرآن، صحنه هایى مطرح شده که اگر آن آیات را یکجا بنگریم غربت، ذلّت و وحشت انسان را درک خواهیم کرد:
در آن روز، نه مال به فریاد انسان کافر مى رسد و نه فرزند. «یوم لاینفع مال و لابنون»
در آن روز، دوستان صمیمى کفّار از حال یکدیگر نمىپرسند. «و لایسئل حمیم حمیاً»
در آن روز، پشیمانى و عذرخواهى براى کافر سودى ندارد. «و لایؤذن لهم فیعتذرون»
در آن روز، نسبتها و آشنایىها براى کافر سودى ندارند. «فلاانساب بینهم یومئذ»
در آن روز، وسیلهها و سببها براى کافر از کار مىافتد. «تَقطّعت بهم الاسباب»
به هر حال، آن روز، روز غربت و تنهایى انسان است.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان