- 2809
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 23 و 24سوره لقمان
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره لقمان - آیه 23 و 24
وَمَن کَفَرَ فَلَا یَحْزُنکَ کُفْرُهُ إِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلَى عَذَابٍ غَلِیظٍ
ترجمه
(اى پیامبر!) هر کس کفر ورزید، کفرش تو را محزون نکند، بازگشت آنان تنها به سوى ماست، پس ما آنان را به عملکردشان آگاه خواهیم کرد، قطعاً خداوند به آنچه در سینه هاست آگاه است.
آنان را (در دنیا) اندکى بهره مند مى سازیم، سپس به عذاب سختى گرفتارشان خواهیم ساخت.
در آیه 23، از محزون شدن پیامبر به خاطر کفر گروهى از مردم نهى شده است و این مى تواند به چند دلیل باشد:
الف: آنان آنقدر ارزش ندارند که تو براى آنان محزون شوى.
ب: اندوه براى کفر آنان، تو را از کارهاى دیگر باز مى دارد.
ج: کفر آنان به تو آسیبى نمى رساند.
د: تو در تبلیغ و موعظه آنان کوتاهى نکردى تا نگران باشى.
ه: چون کفّار به سوى ما باز مى گردند و راهى براى فرار ندارند، جاى حزن و اندوه نیست.
از مقدّم شدن کلمه «الینا» بر کلمه «مَرجعهم»، استفاده مى شود تنها مرجع اوست و از کلمه «مرجع» نیز استفاده مى شود که مبدأ هم اوست، زیرا «مَرجع»، یعنى رجوع به آن چیزى که در آغاز بوده است. به علاوه «الینا مَرجعهم» جمله اسمیّه و نشانه قطعى و حتمى بودن معاد است.
پیام ها
1- مقایسه میان افراد نیک و بد، یکى از راههاى شناخت و انتخاب است. «مَن یُسلِم وجهه... و مَن کفر»
متاع کفر و دین بى مشترى نیست
گروهى این، گروهى آن پسندند
2- پیامبر، دلسوز همه بود و حتّى از انحراف و کفر مخالفان نیز رنج مى برد. «فلایحزنک کفرهم»
3- انبیا، به تسلّى و دلدارى الهى نیاز دارند. «فلایحزنک کفرهم»
4- مسئولیّت رهبران دینى، ارشاد مردم است، نه وصول نتیجه. «و مَن کفر فلا یحزنک کفره»
5 - کفر مردم، در سرنوشت خودشان مؤثّر است. «فلایحزنک کفره الینا مرجعهم»
6- کفّار شاد نباشند، زیرا سرانجام گذر پوست به دبّاغ خانه مى افتد. «الینا مرجعهم»
7- مرجع و مبدأ انسانها، تنها خداوند است. «الینا مرجعهم»
8 - دو چیز باعث سعه صدر و رفع نگرانى مؤمنان از انحراف دیگران مى شود: یکى توجّه به علم خداوند و دیگرى توجّه به معاد. «فلایحزنک کفره الینا مرجعهم... علیم بذات الصّدور» (حال که دانستیم خداوند همه چیز را مىداند و بازگشت همه به سوى اوست، پس جاى هیچ نگرانى نیست.)
9- در قیامت، انسان با گزارش عملکردِ خود روبروست. «فننبّئهم بما عملوا»
10- نیّتها و انگیزه هایى را که در دل داشتیم، خداوند مىداند و در قیامت ظاهر مىکند. «فننبّئهم... انّ اللّه علیم بذات الصّدور»
11- توجّه به رسوایى روز قیامت، مى تواند مانع لجاجت و پافشارى بر کفر باشد. «فننبّئهم بما عملوا»
12- نعمتهاى دنیوى، ما را نفریبد که در برابر نعمتهاى اخروى اندک و ناچیز است. «نمتّعهم قلیلا»
13- ارزش کارها را با توجّه به عاقبت آنها محاسبه کنیم. «نمتّعهم قلیلا ثمّ نضطرّهم الى عذاب غلیظ»
14- کفرِ امروز کافران، انتخابى است، «و مَن کَفَر» ولى به دوزخ رفتن فرداى آنان اجبارى است. «نضطرّهم»
15- رفاه مادّى، نشانه سعادت نیست. «نمتّعهم قلیلا ثمّ نضطرّهم الى عذاب غلیظ»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَمَن کَفَرَ فَلَا یَحْزُنکَ کُفْرُهُ إِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلَى عَذَابٍ غَلِیظٍ
ترجمه
(اى پیامبر!) هر کس کفر ورزید، کفرش تو را محزون نکند، بازگشت آنان تنها به سوى ماست، پس ما آنان را به عملکردشان آگاه خواهیم کرد، قطعاً خداوند به آنچه در سینه هاست آگاه است.
آنان را (در دنیا) اندکى بهره مند مى سازیم، سپس به عذاب سختى گرفتارشان خواهیم ساخت.
در آیه 23، از محزون شدن پیامبر به خاطر کفر گروهى از مردم نهى شده است و این مى تواند به چند دلیل باشد:
الف: آنان آنقدر ارزش ندارند که تو براى آنان محزون شوى.
ب: اندوه براى کفر آنان، تو را از کارهاى دیگر باز مى دارد.
ج: کفر آنان به تو آسیبى نمى رساند.
د: تو در تبلیغ و موعظه آنان کوتاهى نکردى تا نگران باشى.
ه: چون کفّار به سوى ما باز مى گردند و راهى براى فرار ندارند، جاى حزن و اندوه نیست.
از مقدّم شدن کلمه «الینا» بر کلمه «مَرجعهم»، استفاده مى شود تنها مرجع اوست و از کلمه «مرجع» نیز استفاده مى شود که مبدأ هم اوست، زیرا «مَرجع»، یعنى رجوع به آن چیزى که در آغاز بوده است. به علاوه «الینا مَرجعهم» جمله اسمیّه و نشانه قطعى و حتمى بودن معاد است.
پیام ها
1- مقایسه میان افراد نیک و بد، یکى از راههاى شناخت و انتخاب است. «مَن یُسلِم وجهه... و مَن کفر»
متاع کفر و دین بى مشترى نیست
گروهى این، گروهى آن پسندند
2- پیامبر، دلسوز همه بود و حتّى از انحراف و کفر مخالفان نیز رنج مى برد. «فلایحزنک کفرهم»
3- انبیا، به تسلّى و دلدارى الهى نیاز دارند. «فلایحزنک کفرهم»
4- مسئولیّت رهبران دینى، ارشاد مردم است، نه وصول نتیجه. «و مَن کفر فلا یحزنک کفره»
5 - کفر مردم، در سرنوشت خودشان مؤثّر است. «فلایحزنک کفره الینا مرجعهم»
6- کفّار شاد نباشند، زیرا سرانجام گذر پوست به دبّاغ خانه مى افتد. «الینا مرجعهم»
7- مرجع و مبدأ انسانها، تنها خداوند است. «الینا مرجعهم»
8 - دو چیز باعث سعه صدر و رفع نگرانى مؤمنان از انحراف دیگران مى شود: یکى توجّه به علم خداوند و دیگرى توجّه به معاد. «فلایحزنک کفره الینا مرجعهم... علیم بذات الصّدور» (حال که دانستیم خداوند همه چیز را مىداند و بازگشت همه به سوى اوست، پس جاى هیچ نگرانى نیست.)
9- در قیامت، انسان با گزارش عملکردِ خود روبروست. «فننبّئهم بما عملوا»
10- نیّتها و انگیزه هایى را که در دل داشتیم، خداوند مىداند و در قیامت ظاهر مىکند. «فننبّئهم... انّ اللّه علیم بذات الصّدور»
11- توجّه به رسوایى روز قیامت، مى تواند مانع لجاجت و پافشارى بر کفر باشد. «فننبّئهم بما عملوا»
12- نعمتهاى دنیوى، ما را نفریبد که در برابر نعمتهاى اخروى اندک و ناچیز است. «نمتّعهم قلیلا»
13- ارزش کارها را با توجّه به عاقبت آنها محاسبه کنیم. «نمتّعهم قلیلا ثمّ نضطرّهم الى عذاب غلیظ»
14- کفرِ امروز کافران، انتخابى است، «و مَن کَفَر» ولى به دوزخ رفتن فرداى آنان اجبارى است. «نضطرّهم»
15- رفاه مادّى، نشانه سعادت نیست. «نمتّعهم قلیلا ثمّ نضطرّهم الى عذاب غلیظ»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان