- 2805
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 5-8 سوره طه
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره طه - آیه 5- 8
ألرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى
لَهُ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى
وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَآءُ الْحُسْنَى
ترجمه
(او خداوندى بخشنده و) رحمان است که بر عرش (تخت فرمانروایى هستى)، تسلّط دارد.
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین و آنچه در میان آنها و آنچه در زیر زمین است، براى اوست.
و اگر سخنت را آشکار بگویى (و یا پنهان کنى، تفاوتى ندارد)، پس همانا او اسرار (شما) و پنهان تر (از آن) را مى داند.
(زیرا او) خدایى است که معبودى جز او نیست (و) بهترین نامها براى اوست.
در این چند آیه، چهار صفت از صفات بارز خداوند مطرح شده است؛
الف: خالقیّت. «خَلق الارض والسّموات»
ب: حاکمیّت. «على العَرش استوى»
ج: مالکیّت. «له ما فى السّموات و ما...»
د: عالمیّت. «یعلم السّر و اَخفى»
تسلّط پروردگار بر عرش که در سوره هاى دیگر قرآن با عبارت «اِستوى على العرش» آمده است، کنایه از احاطه و سلطه خداوند بر جهان هستى است. مثلاً وقتى در فارسى مىگویند: فلانى بر تخت نشست، و یا فلانى را از تخت به پایین کشیدند، یعنى او حاکم شد و یا قدرت و حکومت را از او گرفتند.
معمولاً همراه با عبارت «اِستوى على العرش» و شبه آن، جملهاى مىآید که به منزله تفسیر آن است، مانند:
«ثمّ استوى على العرش یغشى اللیل النهار» او بر عرش سلطه دارد و با شب، روز را مى پوشاند؛ «ثمّ استوى على العرش یُدبّر الامر» او بر هستى احاطه دارد و امور را تدبیر مى کند؛ «ثمّ استوى على العرش یعلم ما یلج فى الارض و ما...» او بر هستى تسلّط دارد و همه چیز را مىداند؛ «ثمّ استوى على العرش مالکم من دونه من ولّى» او بر عرش سلطه دارد و جز او سرپرستى نیست؛ ودر این آیه: «على العرش استوى له ما فى السموات و ما فى الارض»
کلمه «ثَرى» به معناى خاک نمناک است و «تحت الثرى» شامل اموات، گنج ها و هر چیز دیگرى که در خاک پنهان شده مى باشد.
«اسماء حُسنى» همان صفات خداوند است که بنا بر روایات، 99 اسم مىباشد و اگر در دعا خداوند با این اسامى یاد شود، برکات و آثار فراوانى به همراه م ىآورد. اسماى الهى منحصر به اینها نیست و در بعضى ادعیه، مثل دعاى جوشن کبیر، تا هزار اسم ذکر شده است. البتّه توسّل به این اسما، تنها حفظ و قرائت آنها نیست، بلکه باید خود را به آن صفات نزدیک کرد.
مفرد آمدن «الحسنى» با آنکه موصوف آن «اسماء» جمع است، شاید به دلیل مقدّر گرفتن کلمهى «هذه» باشد، یعنى «هذه الاسماء الحسنى»، هرچند نمونه اى دیگرى نیز در قرآن هست، مانند: «مآرب اخرى» و «حدائق ذات بهجة»
در روایات مىخوانیم که امامان معصوم فرموده اند: به خدا سوگند، ما اسماء حسناى الهى هستیم.
امام صادق (ع) فرمودند: «سرّ» آن چیزى است که در دل پنهان مى کنى و «اخفى» آن است که از ذهنت عبور کرده، ولى آن را فراموش کرده اى. یعنى نه تنها از دیگران پنهان است، بلکه خود نیز از آن غافل شده اى.
خداوند بر همه چیز آگاه است، «یعلم السّر و اَخفى» غیب آسمانها و زمین را مى داند، «اعلم غیب السموات والارض»، حمل ماده باردار را مى داند، «یعلم ما تحمل کلّ اُنثى»، هدف و معناى نگاه ها را مى داند، «یعلم خائنة الاعین»، خطورات قلبى را مى داند، «یعلم ما فى قلوبکم» و هیچ برگى از درخت نمى افتد مگر اینکه او مى داند. «وما تسقط من وَرقة الاّ یعلمها»
پیام ها
1- تسلّط خداوند بر هستى، رحیمانه است، نه جبّارانه. «الرّحمن على العرش استوى»
2- نزول قرآن جلوه اى از رحمانیّت و اقتدار خداوند بر هستى است. «تنزیلا ممن خلق... الرّحمن على العرش استوى»
3- تسلّط خداوند بر همه هستى، یکسان است. «على العرش استوى»
4- خداوند، هم آفریدگار هستى است و هم نگهدار و حاکم برآن. «خلق ... على العرش استوى»
5 - خداوند بر تمام آنچه دیدنى و نادیدنى است، آگاهى و مالکیّت مطلقه دارد. «له ما فى السموات... و ما تحت الثّرى»
6- یکى از راه هاى جلوگیرى از منکرات، توجّه مردم به علم الهى بر پنهان و آشکار آنهاست. «یعلم السّر وأخفى»
7- نام نیکو و زیبا چه در لفظ و چه در معنا، یک ارزش است و خداوند، هم خود جمیل است و هم بهترین و نیکوترین نام ها را دارد. «له الاسماء الحُسنى»پپ
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
ألرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى
لَهُ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى
وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَآءُ الْحُسْنَى
ترجمه
(او خداوندى بخشنده و) رحمان است که بر عرش (تخت فرمانروایى هستى)، تسلّط دارد.
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین و آنچه در میان آنها و آنچه در زیر زمین است، براى اوست.
و اگر سخنت را آشکار بگویى (و یا پنهان کنى، تفاوتى ندارد)، پس همانا او اسرار (شما) و پنهان تر (از آن) را مى داند.
(زیرا او) خدایى است که معبودى جز او نیست (و) بهترین نامها براى اوست.
در این چند آیه، چهار صفت از صفات بارز خداوند مطرح شده است؛
الف: خالقیّت. «خَلق الارض والسّموات»
ب: حاکمیّت. «على العَرش استوى»
ج: مالکیّت. «له ما فى السّموات و ما...»
د: عالمیّت. «یعلم السّر و اَخفى»
تسلّط پروردگار بر عرش که در سوره هاى دیگر قرآن با عبارت «اِستوى على العرش» آمده است، کنایه از احاطه و سلطه خداوند بر جهان هستى است. مثلاً وقتى در فارسى مىگویند: فلانى بر تخت نشست، و یا فلانى را از تخت به پایین کشیدند، یعنى او حاکم شد و یا قدرت و حکومت را از او گرفتند.
معمولاً همراه با عبارت «اِستوى على العرش» و شبه آن، جملهاى مىآید که به منزله تفسیر آن است، مانند:
«ثمّ استوى على العرش یغشى اللیل النهار» او بر عرش سلطه دارد و با شب، روز را مى پوشاند؛ «ثمّ استوى على العرش یُدبّر الامر» او بر هستى احاطه دارد و امور را تدبیر مى کند؛ «ثمّ استوى على العرش یعلم ما یلج فى الارض و ما...» او بر هستى تسلّط دارد و همه چیز را مىداند؛ «ثمّ استوى على العرش مالکم من دونه من ولّى» او بر عرش سلطه دارد و جز او سرپرستى نیست؛ ودر این آیه: «على العرش استوى له ما فى السموات و ما فى الارض»
کلمه «ثَرى» به معناى خاک نمناک است و «تحت الثرى» شامل اموات، گنج ها و هر چیز دیگرى که در خاک پنهان شده مى باشد.
«اسماء حُسنى» همان صفات خداوند است که بنا بر روایات، 99 اسم مىباشد و اگر در دعا خداوند با این اسامى یاد شود، برکات و آثار فراوانى به همراه م ىآورد. اسماى الهى منحصر به اینها نیست و در بعضى ادعیه، مثل دعاى جوشن کبیر، تا هزار اسم ذکر شده است. البتّه توسّل به این اسما، تنها حفظ و قرائت آنها نیست، بلکه باید خود را به آن صفات نزدیک کرد.
مفرد آمدن «الحسنى» با آنکه موصوف آن «اسماء» جمع است، شاید به دلیل مقدّر گرفتن کلمهى «هذه» باشد، یعنى «هذه الاسماء الحسنى»، هرچند نمونه اى دیگرى نیز در قرآن هست، مانند: «مآرب اخرى» و «حدائق ذات بهجة»
در روایات مىخوانیم که امامان معصوم فرموده اند: به خدا سوگند، ما اسماء حسناى الهى هستیم.
امام صادق (ع) فرمودند: «سرّ» آن چیزى است که در دل پنهان مى کنى و «اخفى» آن است که از ذهنت عبور کرده، ولى آن را فراموش کرده اى. یعنى نه تنها از دیگران پنهان است، بلکه خود نیز از آن غافل شده اى.
خداوند بر همه چیز آگاه است، «یعلم السّر و اَخفى» غیب آسمانها و زمین را مى داند، «اعلم غیب السموات والارض»، حمل ماده باردار را مى داند، «یعلم ما تحمل کلّ اُنثى»، هدف و معناى نگاه ها را مى داند، «یعلم خائنة الاعین»، خطورات قلبى را مى داند، «یعلم ما فى قلوبکم» و هیچ برگى از درخت نمى افتد مگر اینکه او مى داند. «وما تسقط من وَرقة الاّ یعلمها»
پیام ها
1- تسلّط خداوند بر هستى، رحیمانه است، نه جبّارانه. «الرّحمن على العرش استوى»
2- نزول قرآن جلوه اى از رحمانیّت و اقتدار خداوند بر هستى است. «تنزیلا ممن خلق... الرّحمن على العرش استوى»
3- تسلّط خداوند بر همه هستى، یکسان است. «على العرش استوى»
4- خداوند، هم آفریدگار هستى است و هم نگهدار و حاکم برآن. «خلق ... على العرش استوى»
5 - خداوند بر تمام آنچه دیدنى و نادیدنى است، آگاهى و مالکیّت مطلقه دارد. «له ما فى السموات... و ما تحت الثّرى»
6- یکى از راه هاى جلوگیرى از منکرات، توجّه مردم به علم الهى بر پنهان و آشکار آنهاست. «یعلم السّر وأخفى»
7- نام نیکو و زیبا چه در لفظ و چه در معنا، یک ارزش است و خداوند، هم خود جمیل است و هم بهترین و نیکوترین نام ها را دارد. «له الاسماء الحُسنى»پپ
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است