- 66
- 1000
- 1000
- 1000
معامله با خدا در قاموس عاشوراییان منتظر،10
سخنرانی دکتر علی غلامی با موضوع "معامله با خدا در قاموس عاشوراییان منتظر"، جلسه دهم: صبر و تلاش عاملی برای آرامش، سال 1402
اگر انسان با خداوند معامله بکند در حوزه میل و رغبت و گرایش چه اتفاقی برایش می افتد؟ به این نقطه رسیدیم که گرایش و میل ما در صورت معامله با خداوند در سه گزاره قابل تبیین هست؛ یک، اخلاص. دو، رجا خائفانه و سه تسلیم و رضا در مقابل امر خداوند و تقدیر الهی. نتیجه این ها می شود آرامش. گفتیم که ایمان و دوستی با خداوند، ذکر دائمی توکل به خداوند و شکر و رضایت از عوامل آرامش است. چهارمین عاملی که باعث آرامش می شود، اخلاص است، اخلاص یعنی اینکه انسان کارش را برای خداوند انجام می دهد. هر کسی به هر جایی رسیده است، یک کاری می کند و یک اخلاصی در کارش هست که خدا هم دستش را می گیرد. پنجمین عامل آرامش صبر و تلاش است. تلاش بدون صبر به نتیجه نمی رسد، باید اهل صبوری باشیم. در روایت می فرماید: صبر راس ایمان هست. عامل بعدی آرامش قطع تعلق دنیوی هست. خاصیت دنیا این است که به محضی که اندک تعلقی به او پیدا می کنی آرزوها آغاز می شوند و نرسیدن به آرزوها هم شروع می شود که منجر به تشویش و اضطراب و احساس افسردگی می شود. عامل بعدی برای آرامش، ارتباط سالم با خلق خدا و ارتباط سالم با بندگان خداست. اولین اثر حسد یا غیبت یا تهمت است. لذا روایت می فرماید: از فراست و کیاست مومن بر حذر باشید سعی نکنید با مومن بازی بکنید، او به نور الهی نگاه می کند. ماها گاهی اوقات یه کاری می کنیم بعد وقتی ناآرامی درون ما به وجود می آید می گوییم چرا اینجوری شد درحالیکه این انتخاب خودمان هست. حضرت زهرا سلام الله فرمودند: تنظیم کننده ماست نماز نباشه دچار کبر می شویم. کبر که ما رو گرفت حسد می آید. تحقیر دیگران می آید. شماتت می آید. غیبت می آید. آخرین عاملی که باعث آرامش می شود تامل در خودمان در خلقتمان است. تا به حال به این فکر کردم که من کجا قرار دارم؟ چرا در روایت می فرماید که یک ساعت تفکر افضل من عبادت است. پس اگر یک وقتی انسان تامل بکند در این عالم اصلا ارزش این مقدار نگرانی و غصه خوردن و اضطراب را دارد یا ندارد؟ شاید به نتایج دیگری برسد.
اگر انسان با خداوند معامله بکند در حوزه میل و رغبت و گرایش چه اتفاقی برایش می افتد؟ به این نقطه رسیدیم که گرایش و میل ما در صورت معامله با خداوند در سه گزاره قابل تبیین هست؛ یک، اخلاص. دو، رجا خائفانه و سه تسلیم و رضا در مقابل امر خداوند و تقدیر الهی. نتیجه این ها می شود آرامش. گفتیم که ایمان و دوستی با خداوند، ذکر دائمی توکل به خداوند و شکر و رضایت از عوامل آرامش است. چهارمین عاملی که باعث آرامش می شود، اخلاص است، اخلاص یعنی اینکه انسان کارش را برای خداوند انجام می دهد. هر کسی به هر جایی رسیده است، یک کاری می کند و یک اخلاصی در کارش هست که خدا هم دستش را می گیرد. پنجمین عامل آرامش صبر و تلاش است. تلاش بدون صبر به نتیجه نمی رسد، باید اهل صبوری باشیم. در روایت می فرماید: صبر راس ایمان هست. عامل بعدی آرامش قطع تعلق دنیوی هست. خاصیت دنیا این است که به محضی که اندک تعلقی به او پیدا می کنی آرزوها آغاز می شوند و نرسیدن به آرزوها هم شروع می شود که منجر به تشویش و اضطراب و احساس افسردگی می شود. عامل بعدی برای آرامش، ارتباط سالم با خلق خدا و ارتباط سالم با بندگان خداست. اولین اثر حسد یا غیبت یا تهمت است. لذا روایت می فرماید: از فراست و کیاست مومن بر حذر باشید سعی نکنید با مومن بازی بکنید، او به نور الهی نگاه می کند. ماها گاهی اوقات یه کاری می کنیم بعد وقتی ناآرامی درون ما به وجود می آید می گوییم چرا اینجوری شد درحالیکه این انتخاب خودمان هست. حضرت زهرا سلام الله فرمودند: تنظیم کننده ماست نماز نباشه دچار کبر می شویم. کبر که ما رو گرفت حسد می آید. تحقیر دیگران می آید. شماتت می آید. غیبت می آید. آخرین عاملی که باعث آرامش می شود تامل در خودمان در خلقتمان است. تا به حال به این فکر کردم که من کجا قرار دارم؟ چرا در روایت می فرماید که یک ساعت تفکر افضل من عبادت است. پس اگر یک وقتی انسان تامل بکند در این عالم اصلا ارزش این مقدار نگرانی و غصه خوردن و اضطراب را دارد یا ندارد؟ شاید به نتایج دیگری برسد.
تاکنون نظری ثبت نشده است