- 738
- 1000
- 1000
- 1000
لذت مناجات(شرح مناجات خمس عشر)، جلسه ششم
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «لذت مناجات»، جلسه ششم، سال 1386
براى این که انسان حال مناجات پیدا کند، به خصوص مناجاتى که متناسب با مقام توبه باشد، ابتدا لازم است به لغزشهاى خود، ضررها و خسارتهاى آن توجه داشته باشد. پیشتر اشاره شد، توجه به انواع ضررهایى که بر گناهان مترتّب میشود در انسان حال مناجات، توبه و انابه را پدید میآورد. به دنبال این توجه، احساسى نیز در انسان به وجود میآید.
اوّل، احساس حزن و اندوه از عملى است که انجام داده و او را مبتلا به این ضررها کرده است. دوم، احساس خوف و نگرانى از عذابهایى است که در نتیجه عمل او در دنیا و عُقبى دامن او را میگیرد. هم چنین، اگر از معرفت بالایى برخوردار باشد احساس شرم و حیایى نیز در مقابلِ خداى متعال به انسان دست میدهد. امروزه کسانى هستند که بیان مىکنند انسان باید قوى باشد و نباید خجالت بکشد، زیرا خجالت کشیدن و شرم کردن ناشى از حالت انفعالى و ضعف است! به علاوه، گناهانِ زیاد، به تدریج انسان را بیحیا میکند. در گذشته، پدرها و مادرها براى توبیخ فرزندانشان مىیگفتند: اى بیشرم! یعنى سنگینترین حرف این بود که انسان شرم و حیا نداشته باشد. اما این زمان، بیشرمى گاهى افتخار هم هست! به هر حال، اگر انسان از آن فطرت الهیاش چیزى باقى مانده باشد، شرم و حیایى در وجودش هست، در دعایى بعد از زیارت حضرت رضا(ع)، میخوانیم «اللهم انى استغفرک استغفار حیاء»
به هر حال، احساساتى که بعد از توجّه به لغزشها و آثار آنها در انسان پدید میآید، این نکته را گوشزد میکند که فقط خداست که میتواند گناهان و لغزشها را ببخشد و بیامرزد، «إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً». در مقابلِ حالتهاى خوف و انفعال و حیا، یک حالت امید و انبساط نیز در انسان پیدا میشود که آن امید به آمرزش گناهان از سوى پروردگار است. این دو حالت که مفهوماً متضاد هستند، با توجه به متعلقاتشان همیشه قابل جمعاند. از یک طرف حالت خوف و از یک طرف حالت رجاء. از یک طرف حالت شکستگى، مالباختگى، عمر باختگى و از یک طرف امید براى جبران آنها. اگر تمام سرمایه تاجرى در برابر چشمانش آتش بگیرد، او چه حالى پیدا مىکند؟ و اگر در همان حال بداند کسى هست که مىتواند خسارتهاى او را جبران کند و دوباره این سرمایه را به او بدهد،چه حالى پیدا میکند؟ این دو حالت یعنى احساس زیان و پشیمانى از گذشته و احساسِ امید به خداى متعال براى جبران گذشتهها، انسان را براى دریافت رحمت الهى مستعد میکند.
براى این که انسان حال مناجات پیدا کند، به خصوص مناجاتى که متناسب با مقام توبه باشد، ابتدا لازم است به لغزشهاى خود، ضررها و خسارتهاى آن توجه داشته باشد. پیشتر اشاره شد، توجه به انواع ضررهایى که بر گناهان مترتّب میشود در انسان حال مناجات، توبه و انابه را پدید میآورد. به دنبال این توجه، احساسى نیز در انسان به وجود میآید.
اوّل، احساس حزن و اندوه از عملى است که انجام داده و او را مبتلا به این ضررها کرده است. دوم، احساس خوف و نگرانى از عذابهایى است که در نتیجه عمل او در دنیا و عُقبى دامن او را میگیرد. هم چنین، اگر از معرفت بالایى برخوردار باشد احساس شرم و حیایى نیز در مقابلِ خداى متعال به انسان دست میدهد. امروزه کسانى هستند که بیان مىکنند انسان باید قوى باشد و نباید خجالت بکشد، زیرا خجالت کشیدن و شرم کردن ناشى از حالت انفعالى و ضعف است! به علاوه، گناهانِ زیاد، به تدریج انسان را بیحیا میکند. در گذشته، پدرها و مادرها براى توبیخ فرزندانشان مىیگفتند: اى بیشرم! یعنى سنگینترین حرف این بود که انسان شرم و حیا نداشته باشد. اما این زمان، بیشرمى گاهى افتخار هم هست! به هر حال، اگر انسان از آن فطرت الهیاش چیزى باقى مانده باشد، شرم و حیایى در وجودش هست، در دعایى بعد از زیارت حضرت رضا(ع)، میخوانیم «اللهم انى استغفرک استغفار حیاء»
به هر حال، احساساتى که بعد از توجّه به لغزشها و آثار آنها در انسان پدید میآید، این نکته را گوشزد میکند که فقط خداست که میتواند گناهان و لغزشها را ببخشد و بیامرزد، «إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً». در مقابلِ حالتهاى خوف و انفعال و حیا، یک حالت امید و انبساط نیز در انسان پیدا میشود که آن امید به آمرزش گناهان از سوى پروردگار است. این دو حالت که مفهوماً متضاد هستند، با توجه به متعلقاتشان همیشه قابل جمعاند. از یک طرف حالت خوف و از یک طرف حالت رجاء. از یک طرف حالت شکستگى، مالباختگى، عمر باختگى و از یک طرف امید براى جبران آنها. اگر تمام سرمایه تاجرى در برابر چشمانش آتش بگیرد، او چه حالى پیدا مىکند؟ و اگر در همان حال بداند کسى هست که مىتواند خسارتهاى او را جبران کند و دوباره این سرمایه را به او بدهد،چه حالى پیدا میکند؟ این دو حالت یعنى احساس زیان و پشیمانى از گذشته و احساسِ امید به خداى متعال براى جبران گذشتهها، انسان را براى دریافت رحمت الهى مستعد میکند.
کاربر مهمان