- 1099
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه بیست و چهارم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه بیست و چهارم، سال 1401
موضوع بحث «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است، یعنی چگونه عقاید و باورهای دینی به برکت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و ائمه علیهم السلام تبلیغ و تبیین شد و چه چالشهایی ایجاد کرد، گاهی اینها دو دستگی ایجاد میکرد و جامعه را حزب حزب میکرد.
اولین و اساسیترین مسئلهای که در جامعه اسلامی باعث شد که تفاوت نگاه و نحلهی فکری بوجود بیاید نحوهی فهم و تفسیر راجع به شخصیت مکرّم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم وحدت و اختلاف را چگونه بحث میکردند، این بحثِ خیلی مهمی است. چهار آیه خواندیم و روی آن چهار آیه گفتگو کردیم.
در سوره مبارکه آل عمران میفرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ»جمیعاً به حبل الله اعتصام پیدا کنید.
هر مؤمنی معتصم به حبل الله است، کسی که به معتصم به حبل الله باشد، در قرآن کریم «فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»داریم، اینجا غیر از اینکه میگوید معتصم به حبل الله بشوید و به خدای متعال ایمان بیاورید، در اینجا «حبل» هم هر شیء ممدود متمادی را میگویند که از جایی به جایی میرود، اینجا تشبیه است، ما برای اینکه تعالی پیدا کنیم لازم است چیزی را بگیریم که نیفتیم و بالا برویم، به آن «حبل» میگوید، حبل الله، منتها اینجا میفرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا»، یعنی کیفیت اعتصام را بیان میکند. به حبل الله معتصم هستید، موحد هستید، کیفیت این امر باید «جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» باشد، یعنی نباید متفرّق و متشتت باشید. ان شاء الله به این موضوع خواهیم پرداخت.
بعد آیه 105 میفرماید که «لَا تَکُونُوا»حالا که گفتم اینطور باشید، مانند اهل کتاب یا منافقان نباشید که «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا» تفرّق کردند و متفرّق شدند و اختلاف اعتقادی پیدا کردند، «مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ» وقتی همه چیز روشن بود.
یعنی اختلاف بر سر جهل نبود. اگر این مسئله فهم بشود استراتژی ما در وحدت با این چیزی که الآن هست متفاوت میشود. الآن فهم بر سر وحدت این است که یک اختلاف اجتهادی است و فهمها مختلف است. به این موضوع هم میشود پرداخت، مهم هم هست، ولی کسی که به این آیه استناد میکند باید بداند این آیه برای اینجایی که اینها میگویند نیست. یعنی از جهتی میشود این آیه را برای وحدت شیعه و سنّی خواند، اما از خیلی از جهات نمیشود این آیه را برای این امر خواند، اصلاً خیلی از اوقات آیه برای اینجا نیست، آیه برای آن جایی است که حق روشن است ولی به یک جهتی که مشکل علمی نیست، پاسخ یک خطی آن یا حبّ دنیاست، یا نفاق است، یا حبّ و بغض و عداوت و بغضائی است که بین دو قوم و دو قبیله وجود دارد، یک چیز دیگری مانع عمل میشود نه علم، علم دارد و میداند چیست، میداند کدامیک درست است.
لذا آنجایی که دو طرف علم دارند باید به آنها گفت «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا».
در سوره مبارکه شوری هم اینطور فرمود که «وَمَا تَفَرَّقُوا» اینها از هم جدا و متفرّق نشدند «إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ»، اینها علم داشتند، برای بغی و دشمنی که با هم داشتند متفرّق شدند؛ نه اختلاف اجتهادی، این یک چیز دیگر است.
این آیات را باید آنجایی گفت که دو طرف علم دارند، مثلاً در صفین بعد از شهادت جناب عمّار سلام الله علیه علم حاصل شد که گروه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه که رأس آنها امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستند گروه دعوت کننده به بهشت است و طرف مقابل هم گروه باغیهی ظالمهی دعوت کننده به جهنّم است، این موضوع اختلافی هم نیست. حالا دیگر تفرّق برای چیست؟ حالا دیگر ادّعای حکمیت یعنی چه؟ حالا دیگر ادامهی غارتگریها چیست؟ رفتار خوارج، رفتار طلبکاران حکمیت، رفتار معاویه مصداق بارز «مَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ» است. جای این آیه اینجاست، نه اینکه اگر دو نفر بر سر یک موضوعی اختلاف دارند این آیه را بخوانیم. آن برای زمانی است که علم هست و دیگر دو طرف فهمیدهاند که حق چیست، تا وقتی نمیدانند حق چیست که باید حق را تبیین کرد، که به این موضوع خواهیم رسید.
اجازه بدهید چند آیهی دیگر هم بخوانم تا شما ببینید ادبیات استوار و پرتکرار است.
وقتی اختلاف از روی علم است!
سوره مبارکه جاثیه، آیه 17 میفرماید: «آتَیْنَاهُمْ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ»،[8] وقتی علم پیدا کرده بودند نخواستند بپذیرند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: علی بن ابیطالب خلیفه است و آن شخص گفت اگر این چیزی که گفتی از ناحیه خداست یک سنگی از آسمان بیاید و به من برخورد کند! یعنی من نمیخواهم قبول کنم. مشکل اینجاست.
موضوع بحث «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است، یعنی چگونه عقاید و باورهای دینی به برکت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و ائمه علیهم السلام تبلیغ و تبیین شد و چه چالشهایی ایجاد کرد، گاهی اینها دو دستگی ایجاد میکرد و جامعه را حزب حزب میکرد.
اولین و اساسیترین مسئلهای که در جامعه اسلامی باعث شد که تفاوت نگاه و نحلهی فکری بوجود بیاید نحوهی فهم و تفسیر راجع به شخصیت مکرّم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم وحدت و اختلاف را چگونه بحث میکردند، این بحثِ خیلی مهمی است. چهار آیه خواندیم و روی آن چهار آیه گفتگو کردیم.
در سوره مبارکه آل عمران میفرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ»جمیعاً به حبل الله اعتصام پیدا کنید.
هر مؤمنی معتصم به حبل الله است، کسی که به معتصم به حبل الله باشد، در قرآن کریم «فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»داریم، اینجا غیر از اینکه میگوید معتصم به حبل الله بشوید و به خدای متعال ایمان بیاورید، در اینجا «حبل» هم هر شیء ممدود متمادی را میگویند که از جایی به جایی میرود، اینجا تشبیه است، ما برای اینکه تعالی پیدا کنیم لازم است چیزی را بگیریم که نیفتیم و بالا برویم، به آن «حبل» میگوید، حبل الله، منتها اینجا میفرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا»، یعنی کیفیت اعتصام را بیان میکند. به حبل الله معتصم هستید، موحد هستید، کیفیت این امر باید «جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» باشد، یعنی نباید متفرّق و متشتت باشید. ان شاء الله به این موضوع خواهیم پرداخت.
بعد آیه 105 میفرماید که «لَا تَکُونُوا»حالا که گفتم اینطور باشید، مانند اهل کتاب یا منافقان نباشید که «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا» تفرّق کردند و متفرّق شدند و اختلاف اعتقادی پیدا کردند، «مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ» وقتی همه چیز روشن بود.
یعنی اختلاف بر سر جهل نبود. اگر این مسئله فهم بشود استراتژی ما در وحدت با این چیزی که الآن هست متفاوت میشود. الآن فهم بر سر وحدت این است که یک اختلاف اجتهادی است و فهمها مختلف است. به این موضوع هم میشود پرداخت، مهم هم هست، ولی کسی که به این آیه استناد میکند باید بداند این آیه برای اینجایی که اینها میگویند نیست. یعنی از جهتی میشود این آیه را برای وحدت شیعه و سنّی خواند، اما از خیلی از جهات نمیشود این آیه را برای این امر خواند، اصلاً خیلی از اوقات آیه برای اینجا نیست، آیه برای آن جایی است که حق روشن است ولی به یک جهتی که مشکل علمی نیست، پاسخ یک خطی آن یا حبّ دنیاست، یا نفاق است، یا حبّ و بغض و عداوت و بغضائی است که بین دو قوم و دو قبیله وجود دارد، یک چیز دیگری مانع عمل میشود نه علم، علم دارد و میداند چیست، میداند کدامیک درست است.
لذا آنجایی که دو طرف علم دارند باید به آنها گفت «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا».
در سوره مبارکه شوری هم اینطور فرمود که «وَمَا تَفَرَّقُوا» اینها از هم جدا و متفرّق نشدند «إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ»، اینها علم داشتند، برای بغی و دشمنی که با هم داشتند متفرّق شدند؛ نه اختلاف اجتهادی، این یک چیز دیگر است.
این آیات را باید آنجایی گفت که دو طرف علم دارند، مثلاً در صفین بعد از شهادت جناب عمّار سلام الله علیه علم حاصل شد که گروه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه که رأس آنها امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستند گروه دعوت کننده به بهشت است و طرف مقابل هم گروه باغیهی ظالمهی دعوت کننده به جهنّم است، این موضوع اختلافی هم نیست. حالا دیگر تفرّق برای چیست؟ حالا دیگر ادّعای حکمیت یعنی چه؟ حالا دیگر ادامهی غارتگریها چیست؟ رفتار خوارج، رفتار طلبکاران حکمیت، رفتار معاویه مصداق بارز «مَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ» است. جای این آیه اینجاست، نه اینکه اگر دو نفر بر سر یک موضوعی اختلاف دارند این آیه را بخوانیم. آن برای زمانی است که علم هست و دیگر دو طرف فهمیدهاند که حق چیست، تا وقتی نمیدانند حق چیست که باید حق را تبیین کرد، که به این موضوع خواهیم رسید.
اجازه بدهید چند آیهی دیگر هم بخوانم تا شما ببینید ادبیات استوار و پرتکرار است.
وقتی اختلاف از روی علم است!
سوره مبارکه جاثیه، آیه 17 میفرماید: «آتَیْنَاهُمْ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ»،[8] وقتی علم پیدا کرده بودند نخواستند بپذیرند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: علی بن ابیطالب خلیفه است و آن شخص گفت اگر این چیزی که گفتی از ناحیه خداست یک سنگی از آسمان بیاید و به من برخورد کند! یعنی من نمیخواهم قبول کنم. مشکل اینجاست.
کاربر مهمان