- 167
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه هفتاد و سوم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه هفتاد و سوم، سال 1403
عنوان بحث «سیر تکوّن عقاید شیعه» است، دائماً هجمههای فراوان و متعدد و پُرشماری از ابعاد مختلف، مذاهب مختلف، شیعیانِ غیرامامی، مستشرقین به سمت ما هست، و ما هم نمیپسندیم که بخواهیم مدام شبهه پاسخ دهیم. لذا این بحث را، که امسال سال سوم آن هست، شروع کردیم، شاید هر شب یا هر چند شب، عملاً به دهها سؤال پاسخ میدهیم، ولی ادبیات ما پاسخ به شبهه نیست، درواقع میگوییم واقعه چگونه رخ داد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چه کرد و در ادامه هم چه اتفاقاتی رخ داد.
مثالی که زدیم این بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بلاتشبیه مانند آن قلمزنی که روی صفحهی مسی، با هر یک چکشی که میزند، مدام تصویر را واضحتر میکند، قدم به قدم، نفس به نفس، قلم به قلم، کلمه به کلمه، حقایق را مطرح میکند. اگر کسی تاریخ و روایات را ببیند به این «قدم به قدم» و تعدد و تکثّر میرسد. اولین تلاش گستردهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در این جهت، مسئلهی ولایت و امامت است.
سالهای گذشته توضیح دادهایم که چرا بحث ما از توحید شروع نشده است، چون بحث ما سیر تاریخی دارد و چون درگیریهای بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، روزهای اول روی مسئلهی توحید نبود، و اصلاً درگیریهای توحیدی بر اثر اختلاف نظر روی پیامبر و امام بوجود آمد، یعنی اینکه بجای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بعنوان مثال به سراغ بنی امیّه رفتند، آنوقت هزار اشکال توحیدی هم پیدا شد و دوباره دعوای بین شرک و توحید هم پا گرفت و فهم قرآن دچار اختلال شد. یعنی همهی اینها بعداً اتفاق افتاد.
درست است که توحید اشرف معارف است، ولی توحید از مسیر غیرولایت به ثمر نمینشیند، یعنی حاصل نمیشود و بدست نمیآید. کافی است شما «کتاب التوحید»هایی که مسلمین نوشتهاند را ورق بزنید، اصلاً از بعضی خزعبلات تعجّب میکنید. این موضوع بدین معنا نیست که ما دیگران را در جبههی اهل توحید نمیدانیم، ما برادران اهل سنّت که هیچ، با این همه اشکال فاحش جدّی که به افکارشان هست، مسیحی و یهودی را هم جزو ادیان توحیدی میدانیم. قرآن کریم هم اینها را موحد میداند و هم اینها را نقد میکند.
نه اینکه بخواهم بگویم اینها در دنیا جزو مسلمانان و موحدان نیستند، هستند؛ اما اگر کسی بخواهد ببیند این توحید چقدر کار میکند و چقدر دقیق است و چقدر درست است و چقدر ثمربخش است و چقدر پاککننده است و چقدر نجاتبخش است، آنوقت گیرهای کار پیدا میشود.
اینکه «اهل بیت» را با زبان و لسان انحصار و حصر فرمودهاند، اگر کسی بخواهد عبارت «بِنَا عُبِدَ اَللَّهُ» را ترجمهی فارسی کند، یعنی «فقط و فقط و فقط و فقط و جز این هم نیست که با ما و به برکت ما، بوسیلهی ما، با معلمی ما، با ولایت ما، خدا عبادت شده است». یا این روایت که «یَا عَلِیُّ! بِکَ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِی»، یعنی هم ایمان و هم توحید با اینها شناخته شد، هم مؤمن با اینها شناخته شد. قدم به قدم.
عنوان بحث «سیر تکوّن عقاید شیعه» است، دائماً هجمههای فراوان و متعدد و پُرشماری از ابعاد مختلف، مذاهب مختلف، شیعیانِ غیرامامی، مستشرقین به سمت ما هست، و ما هم نمیپسندیم که بخواهیم مدام شبهه پاسخ دهیم. لذا این بحث را، که امسال سال سوم آن هست، شروع کردیم، شاید هر شب یا هر چند شب، عملاً به دهها سؤال پاسخ میدهیم، ولی ادبیات ما پاسخ به شبهه نیست، درواقع میگوییم واقعه چگونه رخ داد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چه کرد و در ادامه هم چه اتفاقاتی رخ داد.
مثالی که زدیم این بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بلاتشبیه مانند آن قلمزنی که روی صفحهی مسی، با هر یک چکشی که میزند، مدام تصویر را واضحتر میکند، قدم به قدم، نفس به نفس، قلم به قلم، کلمه به کلمه، حقایق را مطرح میکند. اگر کسی تاریخ و روایات را ببیند به این «قدم به قدم» و تعدد و تکثّر میرسد. اولین تلاش گستردهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در این جهت، مسئلهی ولایت و امامت است.
سالهای گذشته توضیح دادهایم که چرا بحث ما از توحید شروع نشده است، چون بحث ما سیر تاریخی دارد و چون درگیریهای بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، روزهای اول روی مسئلهی توحید نبود، و اصلاً درگیریهای توحیدی بر اثر اختلاف نظر روی پیامبر و امام بوجود آمد، یعنی اینکه بجای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بعنوان مثال به سراغ بنی امیّه رفتند، آنوقت هزار اشکال توحیدی هم پیدا شد و دوباره دعوای بین شرک و توحید هم پا گرفت و فهم قرآن دچار اختلال شد. یعنی همهی اینها بعداً اتفاق افتاد.
درست است که توحید اشرف معارف است، ولی توحید از مسیر غیرولایت به ثمر نمینشیند، یعنی حاصل نمیشود و بدست نمیآید. کافی است شما «کتاب التوحید»هایی که مسلمین نوشتهاند را ورق بزنید، اصلاً از بعضی خزعبلات تعجّب میکنید. این موضوع بدین معنا نیست که ما دیگران را در جبههی اهل توحید نمیدانیم، ما برادران اهل سنّت که هیچ، با این همه اشکال فاحش جدّی که به افکارشان هست، مسیحی و یهودی را هم جزو ادیان توحیدی میدانیم. قرآن کریم هم اینها را موحد میداند و هم اینها را نقد میکند.
نه اینکه بخواهم بگویم اینها در دنیا جزو مسلمانان و موحدان نیستند، هستند؛ اما اگر کسی بخواهد ببیند این توحید چقدر کار میکند و چقدر دقیق است و چقدر درست است و چقدر ثمربخش است و چقدر پاککننده است و چقدر نجاتبخش است، آنوقت گیرهای کار پیدا میشود.
اینکه «اهل بیت» را با زبان و لسان انحصار و حصر فرمودهاند، اگر کسی بخواهد عبارت «بِنَا عُبِدَ اَللَّهُ» را ترجمهی فارسی کند، یعنی «فقط و فقط و فقط و فقط و جز این هم نیست که با ما و به برکت ما، بوسیلهی ما، با معلمی ما، با ولایت ما، خدا عبادت شده است». یا این روایت که «یَا عَلِیُّ! بِکَ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِی»، یعنی هم ایمان و هم توحید با اینها شناخته شد، هم مؤمن با اینها شناخته شد. قدم به قدم.
تاکنون نظری ثبت نشده است