- 1657
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه هشتم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه هشتم، سال 1401
موضوع بحث ما «سیر تکوّن عقاید اسلامی» است، یا برای اینکه جهتگیری آن مشخص باشد «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است. جهتِ اینکه از کلمهی «تکوّن» استفاده میکنیم این نیست که اعتقادات مسلمین و شیعه جدید تولید شده است، اما تبلیغ آن در بستر اجتماع در یک بستر زمانی رخ داده است، بخشی از اینها زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بیان شده است، بخشی دیگر در دورهی ائمه علیهم السلام، بعضی از مسائل در روزگار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بوجود آمده است و برخی دیگر در دوران بعد. طبعاً باید عقاید مسلمین ریشه در آن صدر اول داشته باشد، وگرنه شبههی اینکه بعدها دیگران و جریانات و گروهها و احزاب و فِرَق و شعبی آن را تولید کرده باشند بوجود میآید.
آن چیزهایی که جامعه مسلمین را بخاطر نوع نگاه چند گروه کرد، به ترتیب تاریخ تقریبی پیش میرویم. زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مسلمین در زمینه توحید دو دسته نشدند، نه اینکه توحید مهم نیست، ما نداریم که در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مسلمین نسبت به اسماء و صفات خدا دو گروه شده باشند، اما نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دو گروه شدند، نسبت به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دو گروه شدند، نسبت به بعضی چیزها دو گروه نشدند، مثلاً عرض کردیم که نسبت به اصحاب و یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دو گروه نبودند، بعداً اگر نظری پیش آمد پیش آمد.
زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میدانستند کسی که آن اوصاف را دارد و قرآن کریم مطرح کرده است یار است، اما تا زمانی که یار است، اگر برگردد برگشته است و دیگر آن اوصاف را ندارد. البته ممکن است که بعداً گروهبندی شده باشند.
اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخواستند وصیت کنند برخی گفتند درد غلبه کرده است، این حاصلِ نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، حال این از سر ایمان است یا نفاق است، آن هم موضوع دیگری است که هنوز کاری به بحث ما ندارد.
اگر نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم متفاوت بود، نسبت به انبیاء علیهم السلام هم متفاوت بود. میخواستم به این موضوع بطور مفصل وارد بشوم اما ترسیدم، شبی هم به این موضوع اشاره کردم. علّت هم این بود که از بس که اهل حدیث راجع به انبیاء علیهم السلام خزعبل گفتند…
اهل حدیث گروهی از غیرشیعه هستند که اینها قائل به این هستند که نستجیربالله از پیغمبران هم گناه کبیره سر میزند! عمدهی کتب حدیثی آقایان هم تحت نظر اینها نوشته شده است. اهل حدیث معمولاً در صدر اولشان مبدأ نصب و دشمنی با اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین داشتند. اگر جایی در کتب تاریخی به شما بگویند «اهل حدیث این را میگویند»، منظورشان محدثان شیعه نیست، همهی اهل سنّت هم نیست، ولی گروهی هستند که مشرب ناصبیگری دارند.
موضوع بحث ما «سیر تکوّن عقاید اسلامی» است، یا برای اینکه جهتگیری آن مشخص باشد «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است. جهتِ اینکه از کلمهی «تکوّن» استفاده میکنیم این نیست که اعتقادات مسلمین و شیعه جدید تولید شده است، اما تبلیغ آن در بستر اجتماع در یک بستر زمانی رخ داده است، بخشی از اینها زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بیان شده است، بخشی دیگر در دورهی ائمه علیهم السلام، بعضی از مسائل در روزگار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بوجود آمده است و برخی دیگر در دوران بعد. طبعاً باید عقاید مسلمین ریشه در آن صدر اول داشته باشد، وگرنه شبههی اینکه بعدها دیگران و جریانات و گروهها و احزاب و فِرَق و شعبی آن را تولید کرده باشند بوجود میآید.
آن چیزهایی که جامعه مسلمین را بخاطر نوع نگاه چند گروه کرد، به ترتیب تاریخ تقریبی پیش میرویم. زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مسلمین در زمینه توحید دو دسته نشدند، نه اینکه توحید مهم نیست، ما نداریم که در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مسلمین نسبت به اسماء و صفات خدا دو گروه شده باشند، اما نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دو گروه شدند، نسبت به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دو گروه شدند، نسبت به بعضی چیزها دو گروه نشدند، مثلاً عرض کردیم که نسبت به اصحاب و یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دو گروه نبودند، بعداً اگر نظری پیش آمد پیش آمد.
زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میدانستند کسی که آن اوصاف را دارد و قرآن کریم مطرح کرده است یار است، اما تا زمانی که یار است، اگر برگردد برگشته است و دیگر آن اوصاف را ندارد. البته ممکن است که بعداً گروهبندی شده باشند.
اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخواستند وصیت کنند برخی گفتند درد غلبه کرده است، این حاصلِ نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، حال این از سر ایمان است یا نفاق است، آن هم موضوع دیگری است که هنوز کاری به بحث ما ندارد.
اگر نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم متفاوت بود، نسبت به انبیاء علیهم السلام هم متفاوت بود. میخواستم به این موضوع بطور مفصل وارد بشوم اما ترسیدم، شبی هم به این موضوع اشاره کردم. علّت هم این بود که از بس که اهل حدیث راجع به انبیاء علیهم السلام خزعبل گفتند…
اهل حدیث گروهی از غیرشیعه هستند که اینها قائل به این هستند که نستجیربالله از پیغمبران هم گناه کبیره سر میزند! عمدهی کتب حدیثی آقایان هم تحت نظر اینها نوشته شده است. اهل حدیث معمولاً در صدر اولشان مبدأ نصب و دشمنی با اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین داشتند. اگر جایی در کتب تاریخی به شما بگویند «اهل حدیث این را میگویند»، منظورشان محدثان شیعه نیست، همهی اهل سنّت هم نیست، ولی گروهی هستند که مشرب ناصبیگری دارند.
کاربر مهمان