- 1256
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه پنجم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه پنجم، سال 1401
عنوان بحث «سیر تکوّن عقاید شیعه» یا «تاریخ اندیشه امامیه» است، البته بالاخره با تسامح. منظور ما از سیر تکوّن عقاید شیعه هم این نیست که عقاید تشیع یا مکتب اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین یعنی درواقع عقاید اسلام، این به مرور ایجاد نشده است، بلکه تبلیغ و تبین آن مشمول مرور زمان است.
عرض کردیم وقتی جامعه اسلامی زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اسلام آورده بودند، اولین مسئلهای که اینها با آن دچار تفرّق و تعدد شدند، اولین مسئله اعتقادی نگاه به شخصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود.
اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چه ویژگیهایی دارند، مسلمین را ردهبندی کرد.
منظور ما از «مسلم» هم هر کسی است که شهادتین میگوید، از مؤمن کامل تا ضعیف الایمان تا فی قلوبهم مرض تا منافق، همه ظاهراً جزو مسلمین بودند.
چون دو گروه اینطور نبود که یک طرف مؤمن کامل و یک طرف منافق کامل باشد، نگاه اینها به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و بلکه حجج الهی با یکدیگر تفاوت داشت. اگر کسی خواست بخشی از این تفاوتها را ببیند باید برود و این کتاب مرحوم سیّد مرتضی علم الهدی اعلی الله مقامه الشّریف یعنی «تنزیه الأنبیاء و الأئمه» را که ترجمه هم شده است ببینید چه حرفهایی که به انبیاء علیهم السلام نسبت داده شده است. بخشی را اهل حدیث و بخشی نسبت به آیات قرآن کریم، یعنی آیات قرآن کریم را خزعبل معنا کرده است، اینکه در روایات و زیارتنامههای ما فراوان هست که «وأَصْبَحَ کتاب الله بفقدک مهجوراً» یا «کلام خدا تحریف شد»، نه اینکه متن را تغییر دادند، قرآن کریم هست، آیه هست، ولی معنایی که از آن در جامعه بیان میکردند و ترویج میکردند معنایی بود که از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
نگاهشان به انبیاء علیهم السلام عجیب و غریب بود. چنان راجع به انبیاء خزعبل گفتهاند که من میترسم تصویر ذهنی شما را بهم بریزد، انسان راجع به بزرگان دین که جوک بیان نمیکند، اگر بیادبی چرندی هم بگوید انسان تکرار نمیکند، چون اگر تکرار کند به تصویر ذهنی انسان آسیب میزند، اینکه چطور بتوانم این را بگویم که هم در اینجا هست و هم در جاهای دیگر هست را نمیدانم، که شما ببینید نگاهشان به انبیاء علیهم السلام چقدر سخیف است، مثلاً نعوذبالله پیغمبرِ چشمچران، حال اگر من بگویم راجع به کدام پیغمبران است، اینها روضه قتلگاه است، بلکه بعضی بدتر است.
مسئله بر سر خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مشکل دارند، یا تفاوت نگاه دارند. لذا شما میبینید آیات دائماً به این اشاره میکنند، روایات به این اشاره میکنند.
بر سر آن نوشتهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در روزهای پایانی در خانه اختلاف شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «لاَ یَنْبَغِی عِنْدِیَ اَلتَّنَازُعُ»، یعنی هم میان کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پریدند و هم جلوی کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را گرفتند و هم شروع کردند به بیادبی کردن، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم فرمودند بلند شوید و بروید.
بعدها آن جریان دوم… ما جریان اول داریم و جریان دوم، جریان اول برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین حرمت و عصمت و علم و… قائل هستند، که عرض کردیم بعضی از گروههای غیرشیعه هم تا بعضی از مراتب با ما همراه هستند، اینجا مسئله شیعه و سنّی نیست، البته آن نگاه اوج به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را فقط مکتب اهل بیتیها دارند، اما بعضیهای دیگر هم تا خیلی جاها با ما همراه هستند. وضع در اصحاب حدیث خراب است، چرا؟
الآن اگر به من بگویند یک نفر فقط روایات معتبر… میگویم خدا رحم کند! اگر فخر رازی را هم میگویم قدری در بعضی از امور به ما نزدیکتر است، چون فخر رازی اصلاً اهل حدیث نیست، چون آن کسی که اهل حدیث است گمراهتر است، چون سیستم اعتبارسنجی حدیث او بر اساس نصب و دشمنی با اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین است، بهتانها به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین زدهاند، هرچه دورتر معتبرتر.
بیشترین روایات معتبر را از نظر آماری چه کسی دارد؟ ابوهریره! معلوم است که این ایراد دارد. یعنی سیستم اعتبارسنجی گذاشته است ولی آن سیستم اعتبارسنجی، کسی که محبّ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باشد را حذف میکند و کسی که دشمن امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باشد را جلب میکند! پس مسلّماً ایراد دارد و دچار اختلال است، و وقتی میگوییم «اصحاب حدیث»، در بعضی از دورهها یعنی نواصب.
عنوان بحث «سیر تکوّن عقاید شیعه» یا «تاریخ اندیشه امامیه» است، البته بالاخره با تسامح. منظور ما از سیر تکوّن عقاید شیعه هم این نیست که عقاید تشیع یا مکتب اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین یعنی درواقع عقاید اسلام، این به مرور ایجاد نشده است، بلکه تبلیغ و تبین آن مشمول مرور زمان است.
عرض کردیم وقتی جامعه اسلامی زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اسلام آورده بودند، اولین مسئلهای که اینها با آن دچار تفرّق و تعدد شدند، اولین مسئله اعتقادی نگاه به شخصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود.
اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چه ویژگیهایی دارند، مسلمین را ردهبندی کرد.
منظور ما از «مسلم» هم هر کسی است که شهادتین میگوید، از مؤمن کامل تا ضعیف الایمان تا فی قلوبهم مرض تا منافق، همه ظاهراً جزو مسلمین بودند.
چون دو گروه اینطور نبود که یک طرف مؤمن کامل و یک طرف منافق کامل باشد، نگاه اینها به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و بلکه حجج الهی با یکدیگر تفاوت داشت. اگر کسی خواست بخشی از این تفاوتها را ببیند باید برود و این کتاب مرحوم سیّد مرتضی علم الهدی اعلی الله مقامه الشّریف یعنی «تنزیه الأنبیاء و الأئمه» را که ترجمه هم شده است ببینید چه حرفهایی که به انبیاء علیهم السلام نسبت داده شده است. بخشی را اهل حدیث و بخشی نسبت به آیات قرآن کریم، یعنی آیات قرآن کریم را خزعبل معنا کرده است، اینکه در روایات و زیارتنامههای ما فراوان هست که «وأَصْبَحَ کتاب الله بفقدک مهجوراً» یا «کلام خدا تحریف شد»، نه اینکه متن را تغییر دادند، قرآن کریم هست، آیه هست، ولی معنایی که از آن در جامعه بیان میکردند و ترویج میکردند معنایی بود که از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
نگاهشان به انبیاء علیهم السلام عجیب و غریب بود. چنان راجع به انبیاء خزعبل گفتهاند که من میترسم تصویر ذهنی شما را بهم بریزد، انسان راجع به بزرگان دین که جوک بیان نمیکند، اگر بیادبی چرندی هم بگوید انسان تکرار نمیکند، چون اگر تکرار کند به تصویر ذهنی انسان آسیب میزند، اینکه چطور بتوانم این را بگویم که هم در اینجا هست و هم در جاهای دیگر هست را نمیدانم، که شما ببینید نگاهشان به انبیاء علیهم السلام چقدر سخیف است، مثلاً نعوذبالله پیغمبرِ چشمچران، حال اگر من بگویم راجع به کدام پیغمبران است، اینها روضه قتلگاه است، بلکه بعضی بدتر است.
مسئله بر سر خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مشکل دارند، یا تفاوت نگاه دارند. لذا شما میبینید آیات دائماً به این اشاره میکنند، روایات به این اشاره میکنند.
بر سر آن نوشتهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در روزهای پایانی در خانه اختلاف شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «لاَ یَنْبَغِی عِنْدِیَ اَلتَّنَازُعُ»، یعنی هم میان کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پریدند و هم جلوی کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را گرفتند و هم شروع کردند به بیادبی کردن، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم فرمودند بلند شوید و بروید.
بعدها آن جریان دوم… ما جریان اول داریم و جریان دوم، جریان اول برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین حرمت و عصمت و علم و… قائل هستند، که عرض کردیم بعضی از گروههای غیرشیعه هم تا بعضی از مراتب با ما همراه هستند، اینجا مسئله شیعه و سنّی نیست، البته آن نگاه اوج به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را فقط مکتب اهل بیتیها دارند، اما بعضیهای دیگر هم تا خیلی جاها با ما همراه هستند. وضع در اصحاب حدیث خراب است، چرا؟
الآن اگر به من بگویند یک نفر فقط روایات معتبر… میگویم خدا رحم کند! اگر فخر رازی را هم میگویم قدری در بعضی از امور به ما نزدیکتر است، چون فخر رازی اصلاً اهل حدیث نیست، چون آن کسی که اهل حدیث است گمراهتر است، چون سیستم اعتبارسنجی حدیث او بر اساس نصب و دشمنی با اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین است، بهتانها به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین زدهاند، هرچه دورتر معتبرتر.
بیشترین روایات معتبر را از نظر آماری چه کسی دارد؟ ابوهریره! معلوم است که این ایراد دارد. یعنی سیستم اعتبارسنجی گذاشته است ولی آن سیستم اعتبارسنجی، کسی که محبّ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باشد را حذف میکند و کسی که دشمن امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باشد را جلب میکند! پس مسلّماً ایراد دارد و دچار اختلال است، و وقتی میگوییم «اصحاب حدیث»، در بعضی از دورهها یعنی نواصب.
تاکنون نظری ثبت نشده است