display result search
منو
نهج البلاغه، گنجینه حکمت و بصیرت، 7

نهج البلاغه، گنجینه حکمت و بصیرت، 7

  • 1 تعداد قطعات
  • 56 دقیقه مدت قطعه
  • 37 دریافت شده
سخنزانی حجت الاسلام مسعود عالی با موضوع "نهج البلاغه، گنجینه حکمت و بصیرت"، جلسه هفتم: احیای قلب با موعظه، سال 1404


امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نامه 31 نهج‌البلاغه می‌فرماید: «قلبت را با موعظه زنده کن.» در روزگاری که غفلت در جهان پمپاژ می‌شود، دل انسان در معرض مردگی است و باید با موعظه آن را زنده نگه داشت. روح انسان دو مرکز دارد: عقل و دل. عقل محل اندیشه، تحلیل و محاسبه است و دل مرکز احساسات، عواطف و گرایش‌ها. در تعارض میان عقل و دل، معمولاً دل فرمانده است و انسان را می‌برد. از این‌رو امام صادق علیه‌السلام فرمود: قلب در بدن مانند امام در میان مردم است. دل گاهی زنده است، گاهی بیمار و گاهی مرده. نشانه‌های بیماری دل بی‌میلی به معنویات، قساوت، نفرت از امور الهی و در نهایت انکار است. در زمان ما عوامل غفلت زیاد است و اگر انسان دلش را گردگیری نکند، می‌میرد. موعظه دل را جلا می‌دهد، قساوت را می‌زداید و غفلت را می‌برد. حتی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله با آن قلب پاک، از جبرئیل درخواست موعظه می‌کردند و امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز از ابوذر می‌خواست او را موعظه کند. موعظه علم نیست، تذکر است؛ علم جهل را برطرف می‌کند، اما موعظه غفلت را. ما بسیاری از حقایق را می‌دانیم، مثل مرگ و آخرت، اما غافلیم. علم با مطالعه زیاد می‌شود، ولی غفلت با موعظه از بین می‌رود. موعظه باید دل را تکان دهد، نه فقط اطلاعات را زیاد کند. اگر انسان از جلسه‌ی اخلاق بیرون بیاید و هیچ تغییری در دلش حس نکند، دلش بیمار است. نماز و ذکر نیز تکرار برای تذکر است، نه برای دانستن. موعظه باید در جان بنشیند و تصمیمی در دل ایجاد کند. گاهی یک جمله می‌تواند زندگی انسان را زیر و رو کند، همان‌طور که سیدمهدی قوام با جمله‌ای کوتاه «پدر صلواتی، چرا نمک خدا را خوردی و نمکدانش را می‌شکنی؟» زندگی مصطفی پادگان را دگرگون کرد. حضرت سلیمان از مورچه‌ای شنید که «ملکت بر باد است» و گریست. مرشد چلویی با عملش موعظه می‌کرد، نه با زبان. علم ذهنی و محفوظات در دنیا می‌ماند، اما آنچه در جان انسان بنشیند، با او به آخرت می‌رود. علم اگر وارد جان نشود، مثل لباسی است که نمی‌توان به آخرت برد. حتی عالمان بزرگ در پیری بسیاری از محفوظات خود را فراموش می‌کنند، اما آنچه در جانشان نشسته باقی می‌ماند. بنابراین باید دانسته‌ها را به باور و عمل تبدیل کرد تا در جان بنشیند. موعظه شنیدن اثر دارد، حتی اگر انسان آن را بداند، زیرا شنیدن تأثیری دارد که دانستن ندارد. اگر عالم ربانی در دسترس نیست، می‌توان از سخنان بزرگان مانند آیت‌الله احمدی میانجی یا آیت‌الله شجاعی بهره برد. مرشد چلویی سه موعظه‌ی مهم داشت: اول اینکه کارهایت را برای رضای خدا انجام بده، نه برای نفس خودت؛ کار برای خدا آن است که خلاف میل نفس باشد. دوم اینکه باد نفست را خالی کن و مغرور نشو، زیرا کمالات از خداست نه از خودت. سوم اینکه راه سریع رسیدن به خدا خدمت به خلق است. او خود نمونه‌ی عملی این سخنان بود، چنان‌که در چلوکبابی‌اش به فقرا غذا می‌داد و دخلش همیشه باز بود. خدمت به مردم و فروتنی راه‌های زنده نگه داشتن دل‌اند. دل زنده محور سلوک و نجات انسان است. موعظه، ذکر، همنشینی با اهل دل و خدمت به خلق، راه‌های احیای قلب‌اند. انسان با دلش به آخرت می‌رود، نه با محفوظات ذهنی‌اش.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 56:30

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    السلام علیک یا فاطمه زهرا علیهاالسلام

تصاویر

پایگاه سخن