- 41
- 1000
- 1000
- 1000
نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام، 6
سخنرانی حجت الاسلام محمدجواد نظافت با موضوع «نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام»، جلسه ششم: افزایش عمر، سال 1402
طلیعه نامه این طور بود که حضرت شش هفت صفت برای خودشان یعنی یک پدر پیر با تجربه آگاه و جوان را هم معرفی کردند با 14 ویژگی رسیدیم به اینکه غَرِیمِ الْمَنَایَ؛ منیة یعنی مرگ، منایا یعنی مرگها، حضرت میگویند هر انسانی غریم است یعنی بدهکار، بدهکار مرگهاست. حالا مرگ که یکی بیشتر نیست یعنی چه بدهکار است؟ منظور این است که عوامل مرگ زیاد است، یعنی انسان مثل شمع میماند که وقتی این شمع را روشن میکنیم از همان ابتدا عوامل مرگ انگار دارد تعقیب میکند این شمع را، با هر آب و بادی و پایی که بچهای به آن بزند، اینها هر کدام میشود عوامل مرگ شمع. گویا این عوامل مرگ مثل طلبکارانی هستند که این را تعقیب میکنند. ما هم از موقعی که به دنیا میآییم مثل طلبکارانی هستند که ما را دنبال میکنند، و لذا گفتند که یک کاری کنید که این عوامل مرگ از شما دور شود تا به انتها برسید. ما مثل شمعی هستیم که پیوسته در معرض خاموشی هستیم. همین تعبیر در خطبه 145 هست، امیرالمومنین فرمود: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنْتُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا غَرَضٌ؛ قبلا هم کلمه غرض را داشتیم یعنی سیبل، فرمود شما در این دنیا سیبلی هستید که مرگها در آن گویا مسابقه میدهند که این تیر مرگها به سمتش بیاید. اینجا هم جمع بستند مرگ را، مراد همان عوامل مرگ است. در ذیلش هم عبارتی است که این برداشت را توضیح میدهد. فرمود: مَعَ کُلِّ جَرْعَةٍ شَرَقٌ؛ جرعه آب، شرق وقتی آب در گلو گیر میکند میگویند شرق، با هر جرعهای این استعداد هست که آب در گلو گیر کند و انسان بمیرد. وَ فِی کُلِّ أَکْلَةٍ غَصَصٌ، وقتی لقمه در گلو گیر کند در هر لقمه این استعداد است که این لقمه در گلو گیر کند.
یعنی این آب را که میخوریم خیلی راحت، خیلیها با این حالت مردند. این لقمه را خیلیها نتوانستند فرو بدهند. پس این نکته خیلی مهم است که شمع وجود ما در معرض خاموش شدن است از همان ابتدا. و هر موقع که انسان از خواب بلند میشود، گفتند که بگوید الحمدالله الذی احیانی بعد ما اماتنی، به همین راحتی میخوابیم و بلند میشویم یک اتفاق بزرگی در زندگی ما دارد میافتد.
طلیعه نامه این طور بود که حضرت شش هفت صفت برای خودشان یعنی یک پدر پیر با تجربه آگاه و جوان را هم معرفی کردند با 14 ویژگی رسیدیم به اینکه غَرِیمِ الْمَنَایَ؛ منیة یعنی مرگ، منایا یعنی مرگها، حضرت میگویند هر انسانی غریم است یعنی بدهکار، بدهکار مرگهاست. حالا مرگ که یکی بیشتر نیست یعنی چه بدهکار است؟ منظور این است که عوامل مرگ زیاد است، یعنی انسان مثل شمع میماند که وقتی این شمع را روشن میکنیم از همان ابتدا عوامل مرگ انگار دارد تعقیب میکند این شمع را، با هر آب و بادی و پایی که بچهای به آن بزند، اینها هر کدام میشود عوامل مرگ شمع. گویا این عوامل مرگ مثل طلبکارانی هستند که این را تعقیب میکنند. ما هم از موقعی که به دنیا میآییم مثل طلبکارانی هستند که ما را دنبال میکنند، و لذا گفتند که یک کاری کنید که این عوامل مرگ از شما دور شود تا به انتها برسید. ما مثل شمعی هستیم که پیوسته در معرض خاموشی هستیم. همین تعبیر در خطبه 145 هست، امیرالمومنین فرمود: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنْتُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا غَرَضٌ؛ قبلا هم کلمه غرض را داشتیم یعنی سیبل، فرمود شما در این دنیا سیبلی هستید که مرگها در آن گویا مسابقه میدهند که این تیر مرگها به سمتش بیاید. اینجا هم جمع بستند مرگ را، مراد همان عوامل مرگ است. در ذیلش هم عبارتی است که این برداشت را توضیح میدهد. فرمود: مَعَ کُلِّ جَرْعَةٍ شَرَقٌ؛ جرعه آب، شرق وقتی آب در گلو گیر میکند میگویند شرق، با هر جرعهای این استعداد هست که آب در گلو گیر کند و انسان بمیرد. وَ فِی کُلِّ أَکْلَةٍ غَصَصٌ، وقتی لقمه در گلو گیر کند در هر لقمه این استعداد است که این لقمه در گلو گیر کند.
یعنی این آب را که میخوریم خیلی راحت، خیلیها با این حالت مردند. این لقمه را خیلیها نتوانستند فرو بدهند. پس این نکته خیلی مهم است که شمع وجود ما در معرض خاموش شدن است از همان ابتدا. و هر موقع که انسان از خواب بلند میشود، گفتند که بگوید الحمدالله الذی احیانی بعد ما اماتنی، به همین راحتی میخوابیم و بلند میشویم یک اتفاق بزرگی در زندگی ما دارد میافتد.
تاکنون نظری ثبت نشده است