- 229
- 1000
- 1000
- 1000
امید و امیدواری از نظر امام صادق علیهالسلام، جلسه سوم
سخنرانی حجت الاسلام دکتر ناصر رفیعی با موضوع «امید و امیدواری از نظر امام صادق علیهالسلام»، جلسه سوم، سال 1403
گناه، عدم اجابت دعا، شکست، مصیبت ها و مصائب، مقایسه ها، دشمن و ضعف حاکمیت و خود تحقیری از عوامل نا امیدی بود که ذکر شد.
درباره عوامل امید باید گفت که امید فقط یک حس خوب نیست که مثل غذایی باشد که انسان بگوید با استفاده از آن یک لذتی می برم. امید به انسان هدفمندی و حرکت و جهت می دهد. قرآن در یک جا می گوید یأس صفت کافر است.
یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ
ای فرزندان من، بروید (به ملک مصر) و از حال یوسف و برادرش تحقیق کرده و جویا شوید و از رحمت خدا نومید مباشید که هرگز جز کافران هیچ کس از رحمت خدا نومید نیست.
کافر مأیوس است. یأس از بزرگترین گناهان کبیره است. خدا در قرآن این صفت یأس و نا امیدی را به شدت مذمت کرده است.
وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ
و اگر ما بشر را به نعمت و رحمتی برخوردار کنیم، سپس (چون کفران کرد) آن نعمت را از او بازگیریم او سخت به خوی نومیدی و کفران درافتد.
وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی ۚ إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ
و اگر آدمی را به نعمتی پس از محنتی که به او رسیده باشد رسانیم (مغرور و غافل شود و) گوید که دیگر روزگار زحمت و رنج من سرآمده، سرگرم شادمانی و مفاخرت گردد.
روزگار همیشه یکسان نیست، بلکه طبق روایات: «الدَّهر یَومان، یَومٌ لک و یومٌ علیک، فان کان لک فلا تبطر و ان کان عَلیک فاصبر فکلاهما ستُختَبر»، روزگار دو چهره دارد: گاهى با تو و گاهى بر علیه توست. آنگاه که به نفع توست، مغرور مشو و آنگاه که به ضرر توست، صبر پیشه کن، زیرا در هر حال مورد آزمایش الهى هستى.
نعمتهایى که پس از سختىها و مشکلات به انسان مىرسد، باید عامل شکر و ذکر باشد، نه وسیلهى فخر و طرب. دو چیز شادى را خطرناک مىکند: یکى تحلیل غلط، «ذَهَبَ السَّیِّئاتُ عَنِّی» و دیگر آنکه این شادى سبب تحقیر دیگران و فخرفروشى خود شود. «لَفَرِحٌ فَخُورٌ»
گناه، عدم اجابت دعا، شکست، مصیبت ها و مصائب، مقایسه ها، دشمن و ضعف حاکمیت و خود تحقیری از عوامل نا امیدی بود که ذکر شد.
درباره عوامل امید باید گفت که امید فقط یک حس خوب نیست که مثل غذایی باشد که انسان بگوید با استفاده از آن یک لذتی می برم. امید به انسان هدفمندی و حرکت و جهت می دهد. قرآن در یک جا می گوید یأس صفت کافر است.
یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ
ای فرزندان من، بروید (به ملک مصر) و از حال یوسف و برادرش تحقیق کرده و جویا شوید و از رحمت خدا نومید مباشید که هرگز جز کافران هیچ کس از رحمت خدا نومید نیست.
کافر مأیوس است. یأس از بزرگترین گناهان کبیره است. خدا در قرآن این صفت یأس و نا امیدی را به شدت مذمت کرده است.
وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ
و اگر ما بشر را به نعمت و رحمتی برخوردار کنیم، سپس (چون کفران کرد) آن نعمت را از او بازگیریم او سخت به خوی نومیدی و کفران درافتد.
وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی ۚ إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ
و اگر آدمی را به نعمتی پس از محنتی که به او رسیده باشد رسانیم (مغرور و غافل شود و) گوید که دیگر روزگار زحمت و رنج من سرآمده، سرگرم شادمانی و مفاخرت گردد.
روزگار همیشه یکسان نیست، بلکه طبق روایات: «الدَّهر یَومان، یَومٌ لک و یومٌ علیک، فان کان لک فلا تبطر و ان کان عَلیک فاصبر فکلاهما ستُختَبر»، روزگار دو چهره دارد: گاهى با تو و گاهى بر علیه توست. آنگاه که به نفع توست، مغرور مشو و آنگاه که به ضرر توست، صبر پیشه کن، زیرا در هر حال مورد آزمایش الهى هستى.
نعمتهایى که پس از سختىها و مشکلات به انسان مىرسد، باید عامل شکر و ذکر باشد، نه وسیلهى فخر و طرب. دو چیز شادى را خطرناک مىکند: یکى تحلیل غلط، «ذَهَبَ السَّیِّئاتُ عَنِّی» و دیگر آنکه این شادى سبب تحقیر دیگران و فخرفروشى خود شود. «لَفَرِحٌ فَخُورٌ»
تاکنون نظری ثبت نشده است