- 964
- 1000
- 1000
- 1000
لذت مناجات(شرح مناجات خمس عشر)، جلسه سوم
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «لذت مناجات»، جلسه سوم، سال 1386
اولین مناجات از این مناجاتهای پانزدهگانه صحیفه سجادیه مناجات تائبین است. کلمه توبه در لغت عربی به معنی بازگشت است. اما در عرف و ادبیات ما هر بازگشتی را توبه نمیگویند. بازگشت از راه خطا به راه صواب؛ این توبهای است که به انسان نسبت داده میشود. در قرآن کریم کلمه توبه به خدا هم نسبت داده شده است. توبه وقتی به عبد نسبت داده میشود با «الی»؛ (تاب الی الله) و وقتی به خدای متعال نسبت داده میشود با «علی»؛ (تاب علیه) متعدی میشود. در اصل معنا هر دو به معنی رجوع است منتها توبه عبد این است که از گناه به صواب رجوع میکند و توبه خدا بر عبد این است که رحمتش را به عبد باز میگرداند. در ترجمه فارسی «تاب علیه»؛ را توبه پذیرفتن معنا میکنند ولی اصل معنایش این است که خدا رحمتش را به آنها برمیگرداند.
در معنی توبه این نکته لحاظ شده است که انسان باید به طرف خدا برود. فطرت اصلیاش اقتضا میکند که به سوی خدا حرکت کند. وقتی که در این مسیر فطری انحراف پیدا میشود توبه این است که به راه راست برگردد.
این بازگشت از لغزش به حکم عقل برای هر انسانی ثابت است. وقتی عقل توجه پیدا کند به اینکه آدم راه عوضی رفته میگوید: باید برگردد. اما اینکه این وجوب، وجوب شرعی است یا وجوبی که عقل وجوب آن را کشف میکند، بحثهایی کلامی است که پرداختن به جزئیات این بحث اکنون خیلی ضرورت ندارد.
باید توبه کرد؛ خیلی وقتها خوشمان نمیآید که این حرفها را بشنویم! اگر فکر کنیم میفهمیم که باید دست از گناه کشید و از راه خطا برگشت. هم عقل میگوید و هم شرع. اما بسیاری از اوقات آدم حال و انگیزهای قوی برای توبه پیدا نمیکند. چه کار باید کرد تا آدم اراده توبه پیدا کند؟ و چرا در حال عادی از انسان چنین ارادهای بر نمیخیزد؟ توبه چگونه شروع میشود؟ چه چیز مانع از توبه کردن میشود؟
بدون شک توبه یک حالت اختیاری است و هیچ کس مجبور نمیشود توبه کند. کار اختیاری تابع اراده آدم است. باید اراده کنیم که توبه کنیم. اما اراده گزافی نیست. این جور نیست که هر وقت برای هر کاری دلش خواست اراده کند. اراده بعضی چیزها خیلی ساده است و مقدماتی ندارد. راحت میتوانم حرف بزنم یا سکوت کنم. خیلی مؤونهای ندارد. نه توابع زیادی دارد و نه آثار زیادی بر آن مترتب میشود. ولی همه ارادهها این طور نیست.
اولین مناجات از این مناجاتهای پانزدهگانه صحیفه سجادیه مناجات تائبین است. کلمه توبه در لغت عربی به معنی بازگشت است. اما در عرف و ادبیات ما هر بازگشتی را توبه نمیگویند. بازگشت از راه خطا به راه صواب؛ این توبهای است که به انسان نسبت داده میشود. در قرآن کریم کلمه توبه به خدا هم نسبت داده شده است. توبه وقتی به عبد نسبت داده میشود با «الی»؛ (تاب الی الله) و وقتی به خدای متعال نسبت داده میشود با «علی»؛ (تاب علیه) متعدی میشود. در اصل معنا هر دو به معنی رجوع است منتها توبه عبد این است که از گناه به صواب رجوع میکند و توبه خدا بر عبد این است که رحمتش را به عبد باز میگرداند. در ترجمه فارسی «تاب علیه»؛ را توبه پذیرفتن معنا میکنند ولی اصل معنایش این است که خدا رحمتش را به آنها برمیگرداند.
در معنی توبه این نکته لحاظ شده است که انسان باید به طرف خدا برود. فطرت اصلیاش اقتضا میکند که به سوی خدا حرکت کند. وقتی که در این مسیر فطری انحراف پیدا میشود توبه این است که به راه راست برگردد.
این بازگشت از لغزش به حکم عقل برای هر انسانی ثابت است. وقتی عقل توجه پیدا کند به اینکه آدم راه عوضی رفته میگوید: باید برگردد. اما اینکه این وجوب، وجوب شرعی است یا وجوبی که عقل وجوب آن را کشف میکند، بحثهایی کلامی است که پرداختن به جزئیات این بحث اکنون خیلی ضرورت ندارد.
باید توبه کرد؛ خیلی وقتها خوشمان نمیآید که این حرفها را بشنویم! اگر فکر کنیم میفهمیم که باید دست از گناه کشید و از راه خطا برگشت. هم عقل میگوید و هم شرع. اما بسیاری از اوقات آدم حال و انگیزهای قوی برای توبه پیدا نمیکند. چه کار باید کرد تا آدم اراده توبه پیدا کند؟ و چرا در حال عادی از انسان چنین ارادهای بر نمیخیزد؟ توبه چگونه شروع میشود؟ چه چیز مانع از توبه کردن میشود؟
بدون شک توبه یک حالت اختیاری است و هیچ کس مجبور نمیشود توبه کند. کار اختیاری تابع اراده آدم است. باید اراده کنیم که توبه کنیم. اما اراده گزافی نیست. این جور نیست که هر وقت برای هر کاری دلش خواست اراده کند. اراده بعضی چیزها خیلی ساده است و مقدماتی ندارد. راحت میتوانم حرف بزنم یا سکوت کنم. خیلی مؤونهای ندارد. نه توابع زیادی دارد و نه آثار زیادی بر آن مترتب میشود. ولی همه ارادهها این طور نیست.
کاربر مهمان