- 2123
- 1000
- 1000
- 1000
کدام حسین؛ کدام کربلا، جلسه پنجم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «کدام حسین؛ کدام کربلا»، جلسه پنجم، سال 1401
ما با روایت با کربلا و حضرت سیدالشهداء علیه السلام مواجه هستیم. منظور از روایت صرفا یک حدیث نیست. یک سیر و یک قصه ای و یک نگاهی و یک منظری به موضوع است که نه خودمان شاهد بوده ایم و نه یک شاهد مستقیمی از حادثه را می شناسیم. روایت ها هم با یکدیگر در حال جنگ و نبرد بوده و متفاوت هستند.
با کدام حسین بن علی و کدام کربلا روبرو هستیم. باید برویم ریشه مسئله را ببنیم تا به تحلیل درست برسیم. اینکه خیال کنیم یک عده ای از علمای زمان حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یا بعضی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم یا بعضی از تابعین و یا برخی از سابقه داران یا بعضی از مجاهدان یا قراء و حافظان با سیدالشهدا مخالفت کردند ولی ندانیم عده ای از این سنخ و سلک قبلا با رسول خدا مخالفت کردند مسئله جانمی افتد. لذا باید ریشه و بحث از زمان پیغمبر اکرم شروع به بررسی و تحلیل شود.
مسئله ای داریم که این ام المسائل تربیت اسلامی است و آن هم کفر نورزیدن است. کفر نورزیدن یعنی اینکه حقیقتی را که فهمیدیم انکار نکنیم. آنجایی که کسی حقیقت را نفهمیده امید به نجات او هست. شیعه نیست و سنی است ولی نمی داند که حقیقت چی است. برای این امید نجات هست.
مشکل ابلیس نفهمیدن امر نبود. مشکل او این بود که می گفت من بهترم و من از آتش هستم و انسان از خاک که چه ربطی دارد. حقیقت کفر یعنی این که ما حقیقتی را بشناسیم ولی زیر بار نرویم. بالاترین حقیقت توحید و نبوت و ولایت است تا حقوق پایین تر که می تواند حق همسر، حق همسایه و حق جای پارک باشد. بفهمیم که حق است و زیر بار نرویم، به همان میزان وارد وادی کفر شده ایم که هیچ بخشش و توبه ای هم ندارد چرا که جای توجیه ندارد.
ما با روایت با کربلا و حضرت سیدالشهداء علیه السلام مواجه هستیم. منظور از روایت صرفا یک حدیث نیست. یک سیر و یک قصه ای و یک نگاهی و یک منظری به موضوع است که نه خودمان شاهد بوده ایم و نه یک شاهد مستقیمی از حادثه را می شناسیم. روایت ها هم با یکدیگر در حال جنگ و نبرد بوده و متفاوت هستند.
با کدام حسین بن علی و کدام کربلا روبرو هستیم. باید برویم ریشه مسئله را ببنیم تا به تحلیل درست برسیم. اینکه خیال کنیم یک عده ای از علمای زمان حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یا بعضی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم یا بعضی از تابعین و یا برخی از سابقه داران یا بعضی از مجاهدان یا قراء و حافظان با سیدالشهدا مخالفت کردند ولی ندانیم عده ای از این سنخ و سلک قبلا با رسول خدا مخالفت کردند مسئله جانمی افتد. لذا باید ریشه و بحث از زمان پیغمبر اکرم شروع به بررسی و تحلیل شود.
مسئله ای داریم که این ام المسائل تربیت اسلامی است و آن هم کفر نورزیدن است. کفر نورزیدن یعنی اینکه حقیقتی را که فهمیدیم انکار نکنیم. آنجایی که کسی حقیقت را نفهمیده امید به نجات او هست. شیعه نیست و سنی است ولی نمی داند که حقیقت چی است. برای این امید نجات هست.
مشکل ابلیس نفهمیدن امر نبود. مشکل او این بود که می گفت من بهترم و من از آتش هستم و انسان از خاک که چه ربطی دارد. حقیقت کفر یعنی این که ما حقیقتی را بشناسیم ولی زیر بار نرویم. بالاترین حقیقت توحید و نبوت و ولایت است تا حقوق پایین تر که می تواند حق همسر، حق همسایه و حق جای پارک باشد. بفهمیم که حق است و زیر بار نرویم، به همان میزان وارد وادی کفر شده ایم که هیچ بخشش و توبه ای هم ندارد چرا که جای توجیه ندارد.
کاربر مهمان