- 1369
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه چهاردهم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه چهاردهم، سال 1401
این افکار و عقایدی که ما داریم چطور تبیین و تبلیغ شد تا اینکه بعدها به دست ما هم رسید. اولین مسئله نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و چگونگی اعتقاد به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، مابقی عرایض ما در حاشیه این بود، مانند اینکه نگاه به اصحاب چگونه بود و چگونه شد، نگاه به برترین یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چگونه بود و چگونه شد، نسبت به برخی همسران، عنوان اهل بیت، مطالب اندکی عرض کردیم.
ببینید مسئله این است که رسول الله را چگونه میبینید و به نسبت او دیگران را چگونه میبینید، همه چیز همین است، عمده بحث اینجاست.
مرحوم شیخ کلینی رضوان الله تعالی علیه در کتاب کافی شریف که یک چاپ هشت مجلدی دارد و یک چاپ پانزده مجلدی، البته بغیر از فهارست.
بخش اول آن راجع به بعضی از عقاید و برخی از اخلاقیات، که موسوم به اصول است، کتاب اصول کافی کتاب مجزایی نیست، در آن هشت مجلدیها دو مجلد اول این است که عقاید است و اخلاق.
اگر فرصت شد عرض میکنم سِرّ اینکه اخلاق را در اینجا گذاشتهاند برای این بوده است که بخش زیادی از اینها اخلاق مبتنی بر عقیده است.
مثلاً ادخال سرور به معنای شاد کردن دیگران نیست، به معنای شاد کردن دل مؤمن است، مواسات با مؤمن است، محبت به مؤمن است، دستگیری از مؤمنین است، حفظ آبروی مؤمن است، چه بسا از این جهت در آنجا قرار داده است، یعنی به جهت ایمانشان این مقامات را دارند و باید این روابط رعایت بشود.
مثلاً حقوق برادران دینی در روایتی سی مورد است، در روایتی بیست و چند مورد است، چون مؤمن است، مؤمن بر مؤمنین حقوقی دارد.
مجلداتی هم فروع است که احکام است، مجلد آخر هم که ابواب ندارد «روضه» نام دارد، تقریباً به معنای متفرقات است. در خود روضه خطب مهمی از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هست.
این مطلبی که من به خدمت شما عرض میکنم از نیمه اول اصول کافی است که بحثهای اعتقادی است، در بخش «کتاب الحجه». یعنی شیخ کلینی اعلی الله مقامه الشّریف اول عقل و جهل گفته است، بعد اینکه فضیلت علم چیست، بعد راجع به توحید بحث کرده است، بعد به سراغ حجّت رفته است، که حجّت اعم از نبی و وصی و امام و… است.
در بحث کتاب الحجه، باب چهاردهم باب «بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّهَ هُمْ أَرْکَانُ الْأَرْض» به معنای این است که ائمه علیهم السلام ارکان زمین هستند. چند روایت آورده است که تقریباً همه با یکدیگر مشابه هستند.
این افکار و عقایدی که ما داریم چطور تبیین و تبلیغ شد تا اینکه بعدها به دست ما هم رسید. اولین مسئله نگاه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و چگونگی اعتقاد به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، مابقی عرایض ما در حاشیه این بود، مانند اینکه نگاه به اصحاب چگونه بود و چگونه شد، نگاه به برترین یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چگونه بود و چگونه شد، نسبت به برخی همسران، عنوان اهل بیت، مطالب اندکی عرض کردیم.
ببینید مسئله این است که رسول الله را چگونه میبینید و به نسبت او دیگران را چگونه میبینید، همه چیز همین است، عمده بحث اینجاست.
مرحوم شیخ کلینی رضوان الله تعالی علیه در کتاب کافی شریف که یک چاپ هشت مجلدی دارد و یک چاپ پانزده مجلدی، البته بغیر از فهارست.
بخش اول آن راجع به بعضی از عقاید و برخی از اخلاقیات، که موسوم به اصول است، کتاب اصول کافی کتاب مجزایی نیست، در آن هشت مجلدیها دو مجلد اول این است که عقاید است و اخلاق.
اگر فرصت شد عرض میکنم سِرّ اینکه اخلاق را در اینجا گذاشتهاند برای این بوده است که بخش زیادی از اینها اخلاق مبتنی بر عقیده است.
مثلاً ادخال سرور به معنای شاد کردن دیگران نیست، به معنای شاد کردن دل مؤمن است، مواسات با مؤمن است، محبت به مؤمن است، دستگیری از مؤمنین است، حفظ آبروی مؤمن است، چه بسا از این جهت در آنجا قرار داده است، یعنی به جهت ایمانشان این مقامات را دارند و باید این روابط رعایت بشود.
مثلاً حقوق برادران دینی در روایتی سی مورد است، در روایتی بیست و چند مورد است، چون مؤمن است، مؤمن بر مؤمنین حقوقی دارد.
مجلداتی هم فروع است که احکام است، مجلد آخر هم که ابواب ندارد «روضه» نام دارد، تقریباً به معنای متفرقات است. در خود روضه خطب مهمی از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هست.
این مطلبی که من به خدمت شما عرض میکنم از نیمه اول اصول کافی است که بحثهای اعتقادی است، در بخش «کتاب الحجه». یعنی شیخ کلینی اعلی الله مقامه الشّریف اول عقل و جهل گفته است، بعد اینکه فضیلت علم چیست، بعد راجع به توحید بحث کرده است، بعد به سراغ حجّت رفته است، که حجّت اعم از نبی و وصی و امام و… است.
در بحث کتاب الحجه، باب چهاردهم باب «بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّهَ هُمْ أَرْکَانُ الْأَرْض» به معنای این است که ائمه علیهم السلام ارکان زمین هستند. چند روایت آورده است که تقریباً همه با یکدیگر مشابه هستند.
کاربر مهمان