- 1105
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه سیزدهم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه سیزدهم، سال 1401
موضوع بحث ما «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است. چه چیزهایی برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اولویت بود؟ برخی از اینها اولویت آموزشی بود.
تمام جنگهای مسلمین با دیگران، عمدتاً دروس توحیدی است، اصلاً مسئله توحید است، خدای متعال خیلی اوقات مهمترین عبارات توحیدی را در جنگ بیان فرموده است، «لَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ»، قتل را به خودتان اسناد ندهید، خدا کشته است. پایینترِ آن «مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ».
این عباراتی که عرفا و اهل دقّت و مفسران به آن پرداختهاند، اینها برای جنگ است، جنگ فرصت است که انسانی که میترسد، انسانی که به دنبال ملجأ میگردد، بیپناهی که به دنبال ملاذ میگردد، آنجا خطا نرود. شبیه کسی که برای پرستش بجای الله به اشتباه به سراغ بت میرود. گاهی برای نجات بجای اینکه به سمت محل ملاذ و نَجات برود به سمت مهلکه میرود.
اینها مشکل عملی بود، بالاخره کار سختی است که انسان به مرور عادت کند و یاد بگیرد و مسلط بشود و مشرف بشود و حاضر بشود و بفهمد در محضر است، این کار هر کسی نیست.
اینکه من الآن میدانم امام زمان ارواحنا فداه حاضر هستند و به کلمات من اشراف دارند و میبینند، میدانم، اما اگر خودم را در محضر حضرت حس میکردم معلوم نبود که دیگر کلمهای از دهان من دربیاید. کمااینکه اگر به شما میگفتند حضرت در جلسه نشستهاند نوع نشستن و توجه و نگاه شما تفاوت داشت. یعنی دانش یک چیزی با باور آن با دیدن آن تفاوت دارد.
حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در این دعای منسوب به حضرت که روز عرفه میخوانیم، بعد از حمد و ثنای خدا، اولین خواستهای که از خدای متعال میخواهیم «اَللّهُمَّ اجْعَلْنى اَخْشاکَ کَانّى اَراکَ»، یعنی طوری از تو خشیت داشته باشم که گویی در حال دیدن تو هستم. این بالاتر از دانش و باور است و ان شاء الله خدای متعال روزی کند ما این را باور کنیم و ببینیم، در این صورت کار ما تمام میشود.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: «لَوْ کُشِفَ اَلْغِطَاءُ مَا اِزْدَدْتُ یَقِیناً»، هیچ جهتی از پرده نیست، هیچ حجابی نیست. «مَا کُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ»، من خدایی را که نبینم عبادت نمیکنم، منتها نه به مشاهده عیون، بلکه به رؤیت قلب.
پس بخشی از موضوع که خیلی مهم است و آموزههای مهمّی هم هست، اینها زیاد چالش معرفتی نداشت، بالاخره آدمها باید رشد کنند تا به اینجاها برسند.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دارند که «فَهُمْ وَ الْجَنَّهُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ» انگار که همین الآن در بهشت متنعم هستند.
من هم به بهشت ایمان دارم، من هم هر وقت زیارت آل یاسین میخوانم میگویم «وَ الْجَنَّهَ وَ النَّارَ حَقٌّ»، فرمود نسبت به آتش هم همینطور است که انگار همین الآن در میان آتش معذّب هستند، برای همین نمیتوانند شب بخوابند، عذاب را میبینند، مدهوش میشوند و از هوش میروند.
هرچه شعور و فهم من بالاتر باشد بیشتر این اتفاق میافتد. ما یک شبِ عبادت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و حضرت زین العابدین سلام الله علیه را حتّی بصورت کَمّی هم درک نکردیم، کیفی که هیچ! منتها این منکر نداشت، این رشد لازم داشت، سیر لازم داشت.
موضوع بحث ما «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است. چه چیزهایی برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اولویت بود؟ برخی از اینها اولویت آموزشی بود.
تمام جنگهای مسلمین با دیگران، عمدتاً دروس توحیدی است، اصلاً مسئله توحید است، خدای متعال خیلی اوقات مهمترین عبارات توحیدی را در جنگ بیان فرموده است، «لَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ»، قتل را به خودتان اسناد ندهید، خدا کشته است. پایینترِ آن «مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ».
این عباراتی که عرفا و اهل دقّت و مفسران به آن پرداختهاند، اینها برای جنگ است، جنگ فرصت است که انسانی که میترسد، انسانی که به دنبال ملجأ میگردد، بیپناهی که به دنبال ملاذ میگردد، آنجا خطا نرود. شبیه کسی که برای پرستش بجای الله به اشتباه به سراغ بت میرود. گاهی برای نجات بجای اینکه به سمت محل ملاذ و نَجات برود به سمت مهلکه میرود.
اینها مشکل عملی بود، بالاخره کار سختی است که انسان به مرور عادت کند و یاد بگیرد و مسلط بشود و مشرف بشود و حاضر بشود و بفهمد در محضر است، این کار هر کسی نیست.
اینکه من الآن میدانم امام زمان ارواحنا فداه حاضر هستند و به کلمات من اشراف دارند و میبینند، میدانم، اما اگر خودم را در محضر حضرت حس میکردم معلوم نبود که دیگر کلمهای از دهان من دربیاید. کمااینکه اگر به شما میگفتند حضرت در جلسه نشستهاند نوع نشستن و توجه و نگاه شما تفاوت داشت. یعنی دانش یک چیزی با باور آن با دیدن آن تفاوت دارد.
حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در این دعای منسوب به حضرت که روز عرفه میخوانیم، بعد از حمد و ثنای خدا، اولین خواستهای که از خدای متعال میخواهیم «اَللّهُمَّ اجْعَلْنى اَخْشاکَ کَانّى اَراکَ»، یعنی طوری از تو خشیت داشته باشم که گویی در حال دیدن تو هستم. این بالاتر از دانش و باور است و ان شاء الله خدای متعال روزی کند ما این را باور کنیم و ببینیم، در این صورت کار ما تمام میشود.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: «لَوْ کُشِفَ اَلْغِطَاءُ مَا اِزْدَدْتُ یَقِیناً»، هیچ جهتی از پرده نیست، هیچ حجابی نیست. «مَا کُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ»، من خدایی را که نبینم عبادت نمیکنم، منتها نه به مشاهده عیون، بلکه به رؤیت قلب.
پس بخشی از موضوع که خیلی مهم است و آموزههای مهمّی هم هست، اینها زیاد چالش معرفتی نداشت، بالاخره آدمها باید رشد کنند تا به اینجاها برسند.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دارند که «فَهُمْ وَ الْجَنَّهُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ» انگار که همین الآن در بهشت متنعم هستند.
من هم به بهشت ایمان دارم، من هم هر وقت زیارت آل یاسین میخوانم میگویم «وَ الْجَنَّهَ وَ النَّارَ حَقٌّ»، فرمود نسبت به آتش هم همینطور است که انگار همین الآن در میان آتش معذّب هستند، برای همین نمیتوانند شب بخوابند، عذاب را میبینند، مدهوش میشوند و از هوش میروند.
هرچه شعور و فهم من بالاتر باشد بیشتر این اتفاق میافتد. ما یک شبِ عبادت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و حضرت زین العابدین سلام الله علیه را حتّی بصورت کَمّی هم درک نکردیم، کیفی که هیچ! منتها این منکر نداشت، این رشد لازم داشت، سیر لازم داشت.
کاربر مهمان