سخنرانی حجت الاسلام سید حسین آقامیری با موضوع "قاعده استقامت در دنیای امروز"، سال 1404
موضوع اصلی بحث، قاعده الهی استقامت در مسیر حق تا پیش از ظهور حضرت ولیعصر عجل الله است. تا زمانی که حکومت جهانی عدل مهدوی برپا نشده، کسانی که دعوت به توحید ناب میکنند، با مقابله سخت طاغوت زمانه مواجه خواهند شد. این یک اصل تاریخی و قرآنی است که در آیه ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا... بر آن تأکید شده است. جامعه مؤمن همواره در معرض تهاجم است و این تهاجم بسته به شرایط، ابعاد مختلفی پیدا میکند. دشمنی نظام سلطه جهانی با جمهوری اسلامی، ریشه در ماهیت این نظام دارد؛ نظامی که پرچمدار ولایت اهل بیت علیهمالسلام و زمینه ساز ظهور است. طاغوت نمیتواند چنین نظامی را تحمل کند، بنابراین با تمام قوا به مقابله برمی خیزد. نمونه بارز آن، جنگ هشت ساله تحمیلی بود که با پشتیبانی بیش از هشتاد کشور از صدام به ایران تحمیل شد. بهانه ظاهری، اختلافات مرزی بود، اما علت واقعی، تلاش برای نابودی نظام نوپای اسلامی در همان ابتدای راه بود. دشمن پس از ناکامی در جنگ نظامی، به اشکال دیگر تهاجم روی آورد. دشمن پس از تجربه شکست در جنگ سخت، تمام ابزارهای خود را برای فشار بر ملت ایران به کار گرفته است. این ابزارها عبارتند از: جنگ اقتصادی تمام عیار با تحریمهای ظالمانه حتی بر داروهای خاص، ترور دانشمندان و نخبگان، جنگ رسانه ای و روانی، جنگ نیابتی و حتی حمله نظامی مستقیم مانند جنگ 12 روزه. هدف، خسته و ناامید کردن مردم و ایجاد شکاف بین آنها و نظام است. اساس پیروزی در این نبرد گسترده، هماهنگی و یکپارچگی کامل بین ملت و رهبری الهی است. رهبران الهی، به لطف علم ویژه خود، واقعیتها و رویدادهای آینده را به درستی رصد میکنند. اگر ملت، صحنه را آنگونه که رهبر آگاه و دلسوزش میبیند، ببیند و فرمانهای او را اطاعت کند، جامعه تبدیل به ید واحده می شود که شکست ناپذیر است. نمونه عینی این امر، جنگ 12 روزه بود که با رهبری حکیمانه و وحدت کلمه مردم، به پیروزی قطعی انجامید. در آن مقطع، دشمن با تمام قدرت وارد میدان شد، اما کوچکترین لرزش و ناامیدی در کلام و موضع رهبری دیده نشد و وعده پیروزی از همان روز اول داده شد. استراتژی اصلی و کهن دشمن،ابلیس و پیروانش برای مقابله با جوامع مؤمن، نه تنها جنگ سخت، بلکه ایجاد اغوا و اختلال در دستگاه تشخیص حق از باطل مردم است. ابلیس پس از امتناع از سجده بر آدم به دلیل دیدن نور ولایت در او، قسم خورد که همه بندگان خدا را اغوا کند. اغوا به معنای ایجاد اختلال در روحیات درونی انسان است؛ به گونه ای که نور را ظلمت و ظلمت را نور ببیند. نمونه تاریخی این اغوا، لشکر عمر سعد در کربلاست؛ برخی برای پول، برخی برای غنایم و برخی حتی برای رسیدن به بهشت، امام حسین علیهالسلام را به شهادت رساندند. آنها کشتن فرزند رسول خدا را عملی رحمانی می دانستند! این همان اختلال مهلک در محاسبات است. از آنجا که دشمن نمیتواند در محاسبات رهبر الهی اختلال ایجاد کند، به سراغ امت میرود. هدف، این است که مردم واقعیتها را خلاف آنچه رهبری میگوید ببینند. وقتی چنین اختلاف دیدگاهی پیش آید، فرامین رهبری اثر خود را از دست می دهد، بین امت و امام فاصله میافتد و جامعه در آستانه شکست قرار میگیرد. نمونه بارز تاریخی این توطئه، ماجرای جنگ صفین و فتنه حکمیت است. منافقین از ظرفیت جاهلان در لشکر امام علی علیه السلام استفاده کردند و با بلند کردن قرآنها بر سر نیزه، این ذهنیت غلط را ایجاد کردند که جنگ با معاویه، جنگ با قرآن است. این اختلال در دید لشکر، منجر به نافرمانی از فرمان امام و تحمیل حکمیت شکست خورده شد که عاقبت شوم آن را تاریخ ثبت کرده است. در دوران ما نیز دشمن همین نقشه را با ابزار رسانه و جنگ روانی پیش میبرد. نمونه آن، هجمه گسترده به توصیه رهبری درباره عدم استفاده از واکسنهای آمریکایی و انگلیسی در دوران کرونا بود. رسانه های داخلی و خارجی و حتی برخی مدعیان حزب اللهی، با تخصصی سازی کاذب، سعی کردند این فرمان حکیمانه را زیر سؤال ببرند. نتیجه این شد که عده بسیاری دچار تردید شدند. بعدها واقعیت خطرات آن واکسنها آشکار شد، اما هزینه های آن را مردم پرداختند. دشمن پس از آزمودن همه راهها، امروز اصلیترین تمرکز خود را بر جنگ فرهنگی و هویتی گذاشته است. هدف دیگر فقط نظام یا اقتصاد نیست؛ هدف ایمان، غیرت، حیا، شخصیت و هویت دینی مردم است. اگر جامعه ای لاابالی، بی قید و فاقد روحیه مقاومت شود، دیگر انگیزهای برای ایستادگی در مقابل دشمن نخواهد داشت. بنابراین، جنگ بر سر حجاب، فقط یک نماد است؛ جنگ برای شکستن حریم ها و قبح زدایی از گناه است. برخی مسئولان فرهنگی ممکن است عمق این جنگ را درک نکنند که این خود یک آفت بزرگ است. در این شرایط حساس، مسئولان باید شایسته سالاری را رعایت کنند. پذیرش مسئولیت توسط افراد نابلد و بیکفایت، تنها باعث تشدید مشکلات اقتصادی و اجتماعی میشود و این، خیانتی بزرگ به مردم و به آرمان ظهور است. مسئول باید شرافت، صداقت و شجاعت داشته باشد و اگر خطا کرد، با شجاعت پاسخگو باشد. کلید نجات و پیروزی، بصیرت است. بصیرت یعنی دیدن واقعیتها از پشت عینک رهبری الهی. ما باید مراقب باشیم که دشمن با جنگ روانی و رسانه ای، در دستگاه محاسباتی ما اختلال ایجاد نکند. بهترین پناه در این مسیر، توسل به اهل بیت علیهمالسلام و به ویژه امام زمان عجلالله است. همانگونه که در زیارت عاشورا میخوانیم، باید از خدا بخواهیم که در این مسیر پر فراز و نشیب، عاقبتمان را به خیر کند و ما را از یاران راستین ولی عصر عجل الله قرار دهد. حضور در اماکن مقدسی مانند مسجد جمکران و گریستن بر سیدالشهدا علیه السلام، روحیه استقامت و بصیرت را در جان ما زنده نگه میدارد. ما در میدان یک نبرد تاریخی و تعیین کننده قرار داریم. این نبرد، تا ظهور ادامه دارد. تنها با استقامت، وحدت، پیروی از رهبری و حفظ هوشیاری برای تشخیص توطئه های دشمن میتوانیم پیروز این میدان شویم و سربازان امام عصر عجل الله باشیم.
موضوع اصلی بحث، قاعده الهی استقامت در مسیر حق تا پیش از ظهور حضرت ولیعصر عجل الله است. تا زمانی که حکومت جهانی عدل مهدوی برپا نشده، کسانی که دعوت به توحید ناب میکنند، با مقابله سخت طاغوت زمانه مواجه خواهند شد. این یک اصل تاریخی و قرآنی است که در آیه ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا... بر آن تأکید شده است. جامعه مؤمن همواره در معرض تهاجم است و این تهاجم بسته به شرایط، ابعاد مختلفی پیدا میکند. دشمنی نظام سلطه جهانی با جمهوری اسلامی، ریشه در ماهیت این نظام دارد؛ نظامی که پرچمدار ولایت اهل بیت علیهمالسلام و زمینه ساز ظهور است. طاغوت نمیتواند چنین نظامی را تحمل کند، بنابراین با تمام قوا به مقابله برمی خیزد. نمونه بارز آن، جنگ هشت ساله تحمیلی بود که با پشتیبانی بیش از هشتاد کشور از صدام به ایران تحمیل شد. بهانه ظاهری، اختلافات مرزی بود، اما علت واقعی، تلاش برای نابودی نظام نوپای اسلامی در همان ابتدای راه بود. دشمن پس از ناکامی در جنگ نظامی، به اشکال دیگر تهاجم روی آورد. دشمن پس از تجربه شکست در جنگ سخت، تمام ابزارهای خود را برای فشار بر ملت ایران به کار گرفته است. این ابزارها عبارتند از: جنگ اقتصادی تمام عیار با تحریمهای ظالمانه حتی بر داروهای خاص، ترور دانشمندان و نخبگان، جنگ رسانه ای و روانی، جنگ نیابتی و حتی حمله نظامی مستقیم مانند جنگ 12 روزه. هدف، خسته و ناامید کردن مردم و ایجاد شکاف بین آنها و نظام است. اساس پیروزی در این نبرد گسترده، هماهنگی و یکپارچگی کامل بین ملت و رهبری الهی است. رهبران الهی، به لطف علم ویژه خود، واقعیتها و رویدادهای آینده را به درستی رصد میکنند. اگر ملت، صحنه را آنگونه که رهبر آگاه و دلسوزش میبیند، ببیند و فرمانهای او را اطاعت کند، جامعه تبدیل به ید واحده می شود که شکست ناپذیر است. نمونه عینی این امر، جنگ 12 روزه بود که با رهبری حکیمانه و وحدت کلمه مردم، به پیروزی قطعی انجامید. در آن مقطع، دشمن با تمام قدرت وارد میدان شد، اما کوچکترین لرزش و ناامیدی در کلام و موضع رهبری دیده نشد و وعده پیروزی از همان روز اول داده شد. استراتژی اصلی و کهن دشمن،ابلیس و پیروانش برای مقابله با جوامع مؤمن، نه تنها جنگ سخت، بلکه ایجاد اغوا و اختلال در دستگاه تشخیص حق از باطل مردم است. ابلیس پس از امتناع از سجده بر آدم به دلیل دیدن نور ولایت در او، قسم خورد که همه بندگان خدا را اغوا کند. اغوا به معنای ایجاد اختلال در روحیات درونی انسان است؛ به گونه ای که نور را ظلمت و ظلمت را نور ببیند. نمونه تاریخی این اغوا، لشکر عمر سعد در کربلاست؛ برخی برای پول، برخی برای غنایم و برخی حتی برای رسیدن به بهشت، امام حسین علیهالسلام را به شهادت رساندند. آنها کشتن فرزند رسول خدا را عملی رحمانی می دانستند! این همان اختلال مهلک در محاسبات است. از آنجا که دشمن نمیتواند در محاسبات رهبر الهی اختلال ایجاد کند، به سراغ امت میرود. هدف، این است که مردم واقعیتها را خلاف آنچه رهبری میگوید ببینند. وقتی چنین اختلاف دیدگاهی پیش آید، فرامین رهبری اثر خود را از دست می دهد، بین امت و امام فاصله میافتد و جامعه در آستانه شکست قرار میگیرد. نمونه بارز تاریخی این توطئه، ماجرای جنگ صفین و فتنه حکمیت است. منافقین از ظرفیت جاهلان در لشکر امام علی علیه السلام استفاده کردند و با بلند کردن قرآنها بر سر نیزه، این ذهنیت غلط را ایجاد کردند که جنگ با معاویه، جنگ با قرآن است. این اختلال در دید لشکر، منجر به نافرمانی از فرمان امام و تحمیل حکمیت شکست خورده شد که عاقبت شوم آن را تاریخ ثبت کرده است. در دوران ما نیز دشمن همین نقشه را با ابزار رسانه و جنگ روانی پیش میبرد. نمونه آن، هجمه گسترده به توصیه رهبری درباره عدم استفاده از واکسنهای آمریکایی و انگلیسی در دوران کرونا بود. رسانه های داخلی و خارجی و حتی برخی مدعیان حزب اللهی، با تخصصی سازی کاذب، سعی کردند این فرمان حکیمانه را زیر سؤال ببرند. نتیجه این شد که عده بسیاری دچار تردید شدند. بعدها واقعیت خطرات آن واکسنها آشکار شد، اما هزینه های آن را مردم پرداختند. دشمن پس از آزمودن همه راهها، امروز اصلیترین تمرکز خود را بر جنگ فرهنگی و هویتی گذاشته است. هدف دیگر فقط نظام یا اقتصاد نیست؛ هدف ایمان، غیرت، حیا، شخصیت و هویت دینی مردم است. اگر جامعه ای لاابالی، بی قید و فاقد روحیه مقاومت شود، دیگر انگیزهای برای ایستادگی در مقابل دشمن نخواهد داشت. بنابراین، جنگ بر سر حجاب، فقط یک نماد است؛ جنگ برای شکستن حریم ها و قبح زدایی از گناه است. برخی مسئولان فرهنگی ممکن است عمق این جنگ را درک نکنند که این خود یک آفت بزرگ است. در این شرایط حساس، مسئولان باید شایسته سالاری را رعایت کنند. پذیرش مسئولیت توسط افراد نابلد و بیکفایت، تنها باعث تشدید مشکلات اقتصادی و اجتماعی میشود و این، خیانتی بزرگ به مردم و به آرمان ظهور است. مسئول باید شرافت، صداقت و شجاعت داشته باشد و اگر خطا کرد، با شجاعت پاسخگو باشد. کلید نجات و پیروزی، بصیرت است. بصیرت یعنی دیدن واقعیتها از پشت عینک رهبری الهی. ما باید مراقب باشیم که دشمن با جنگ روانی و رسانه ای، در دستگاه محاسباتی ما اختلال ایجاد نکند. بهترین پناه در این مسیر، توسل به اهل بیت علیهمالسلام و به ویژه امام زمان عجلالله است. همانگونه که در زیارت عاشورا میخوانیم، باید از خدا بخواهیم که در این مسیر پر فراز و نشیب، عاقبتمان را به خیر کند و ما را از یاران راستین ولی عصر عجل الله قرار دهد. حضور در اماکن مقدسی مانند مسجد جمکران و گریستن بر سیدالشهدا علیه السلام، روحیه استقامت و بصیرت را در جان ما زنده نگه میدارد. ما در میدان یک نبرد تاریخی و تعیین کننده قرار داریم. این نبرد، تا ظهور ادامه دارد. تنها با استقامت، وحدت، پیروی از رهبری و حفظ هوشیاری برای تشخیص توطئه های دشمن میتوانیم پیروز این میدان شویم و سربازان امام عصر عجل الله باشیم.


تاکنون نظری ثبت نشده است