سخنرانی حجتالاسلام سید حسین حسینی قمی با موضوع "محق خلافت بودن امام علی (ع)"
خطبه پنجم امیر المؤمنین (ع) در نهجالبلاغه: "أَیُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِیقِ الْمُنَافَرَةِ وَ ضَعُوا تِیجَانَ الْمُفَاخَرَةِ؛ أَفْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَنَاحٍ أَوِ اسْتَسْلَمَ فَأَرَاحَ. هَذَا مَاءٌ آجِنٌ وَ لُقْمَةٌ یَغَصُّ بِهَا آکِلُهَا، وَ مُجْتَنِی الثَّمَرَةِ لِغَیْرِ وَقْتِ إِینَاعِهَا کَالزَّارِعِ بِغَیْرِ أَرْضِه"؛ این خطبه در خصوص غدیر میباشد.
به نظر میرسد که ابتدا فضای ایراد این خطبه مطرح شود و بعد به اصل خطبه پرداخته شود. مرحوم ابن میثم بحرانی که شرحی بر نهجالبلاغه دارند فضای خطبه را اینچنین ترسیم کردهاند، زمانی که در سقیفه بنیصاعده بیعت برای خلیفه اول تمام شد، ابوسفیان به نیت ایجاد فتنه بین مسلمانها نزد عباس عموی پیامبر (ص) رفت و گفت که کسانی که در سقیفه نشستهاند حکومت و خلافت را از بنی هاشم گرفتند و به کسانی دیگر دادند و بعدها هم به دومی منتقل میکنند. ابوسفیان به عباس گفت برخیز برویم محضر علی ابن ابیطالب و با ایشان بیعت کنیم. تو عموی پیامبری و جایگاه ویژهای داری و من هم مقبولیتی در قریش دارم. اگر حاضر نشدند خلافت را به امیر مؤمنان برگردانند ما با آنها میجنگیم.
خدمت حضرت رسیدند ابوسفیان به امام علی (ع) گفت که شما کوتاه نیایید و ما تا کی ببینیم که بر ما حکومت میکنند؟! امیر المؤمنین (ع) که به خوبی میدانست ابوسفیان دلش برای دین نسوخته است و قصد فتنهانگیزی و از بین بردن اصل اسلام را دارد فرمودند که به خدا قسم ما را به خیرخواهی تو نیازی نیست.
این فضای ایراد این خطبه میباشد و در ادامه حضرت به بیان حقایق بسیار مهمی در خصوص محق خلافت بودن ایشان بیان داشتند.
خطبه پنجم امیر المؤمنین (ع) در نهجالبلاغه: "أَیُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِیقِ الْمُنَافَرَةِ وَ ضَعُوا تِیجَانَ الْمُفَاخَرَةِ؛ أَفْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَنَاحٍ أَوِ اسْتَسْلَمَ فَأَرَاحَ. هَذَا مَاءٌ آجِنٌ وَ لُقْمَةٌ یَغَصُّ بِهَا آکِلُهَا، وَ مُجْتَنِی الثَّمَرَةِ لِغَیْرِ وَقْتِ إِینَاعِهَا کَالزَّارِعِ بِغَیْرِ أَرْضِه"؛ این خطبه در خصوص غدیر میباشد.
به نظر میرسد که ابتدا فضای ایراد این خطبه مطرح شود و بعد به اصل خطبه پرداخته شود. مرحوم ابن میثم بحرانی که شرحی بر نهجالبلاغه دارند فضای خطبه را اینچنین ترسیم کردهاند، زمانی که در سقیفه بنیصاعده بیعت برای خلیفه اول تمام شد، ابوسفیان به نیت ایجاد فتنه بین مسلمانها نزد عباس عموی پیامبر (ص) رفت و گفت که کسانی که در سقیفه نشستهاند حکومت و خلافت را از بنی هاشم گرفتند و به کسانی دیگر دادند و بعدها هم به دومی منتقل میکنند. ابوسفیان به عباس گفت برخیز برویم محضر علی ابن ابیطالب و با ایشان بیعت کنیم. تو عموی پیامبری و جایگاه ویژهای داری و من هم مقبولیتی در قریش دارم. اگر حاضر نشدند خلافت را به امیر مؤمنان برگردانند ما با آنها میجنگیم.
خدمت حضرت رسیدند ابوسفیان به امام علی (ع) گفت که شما کوتاه نیایید و ما تا کی ببینیم که بر ما حکومت میکنند؟! امیر المؤمنین (ع) که به خوبی میدانست ابوسفیان دلش برای دین نسوخته است و قصد فتنهانگیزی و از بین بردن اصل اسلام را دارد فرمودند که به خدا قسم ما را به خیرخواهی تو نیازی نیست.
این فضای ایراد این خطبه میباشد و در ادامه حضرت به بیان حقایق بسیار مهمی در خصوص محق خلافت بودن ایشان بیان داشتند.
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
تاکنون نظری ثبت نشده است