- 3045
- 1000
- 1000
- 1000
نفحات نهضت عاشورا (بخش دوم)
سخنرانی حجت الاسلام سید عبدالله فاطمی نیا با موضوع نفحات نهضت عاشورا (بخش دوم)
نفحات همان نسیم های الهی است که به سوی انسان ها می وزد و انسان ها تا جایی که می توانند باید از آنها بهره بگیرند. این نفحات دارای دو بخش بدایت و نهایت هستند. در مورد بدایت می توان گفت که برای مثال انسان به خاطر عمل نیکی که انجام می دهد در معرض وزش این نسیم قرار می گیرد. این همان بدایت است و انسان بنا بر فرمایش پیامبر (ص) باید کاری کند که این نسیم به او برسد و نهایت همان پاداش اخروی کار نیک است. عده ای از انسان ها به خاطر رشد در مسیر کمال الهی به مرحله ای می رسند که این نسیم ها را می بینند.
شیخ رجبعلی خیاط یک نمونه از این افراد بود. در حکایتی آمده که شبی جوانی پارچه ای را برای دوخت لباس نزد ایشان آورد و از ایشان پرسید که اجرت دوخت این لباس چقدر می شود ؟ ایشان مبلغی را گفتند و هر چه جوان اصرار کرد پایین تر نیامدند. همه برای خواندن دعا آماده شدند و چراغ ها خاموش شد که ناگهان صدای بلندی از شیخ شنیده شد که گویی مار یا عقربی ایشان را گزیده است. بعد از آن شیخ مبلغ پیشنهادی آن جوان را پذیرفت. این ماجرا نشان دهنده ی همان نفحه ای است که شیخ آن را دریافتند.
نفحات برای همه ی انسان ها قبل درک و فهم نیست اما آثار بر جای مانده از آن کاملا مشخص است. عکس این اتفاق دل شکستن است. دل شکستن تمامی این نیکی ها و حال های خوب را بر می گرداند.
گاهی بدایت ها و نهایت ها با هم متناسب هستند اما ما انسان ها از درک آنها عاجزیم. ساکت شدن در مقابل حرف پدر و مادر که به ظاهر غلط است نیز می تواند یکی از این امور باشد. اصحاب اباعبدالله (ع) نیز بدایت و نهایت داشتند و یکی از شخصیت های برجسته در این امر حُرّ بود. او در ابتدا در مقابل امام خود قیام کرد و در نهایت در رکاب ایشان جان داد و امام دستمال خود را بر سر او بست تا همیشه نشانی از عاشقی بر پیشانی داشته باشد.
نفحات همان نسیم های الهی است که به سوی انسان ها می وزد و انسان ها تا جایی که می توانند باید از آنها بهره بگیرند. این نفحات دارای دو بخش بدایت و نهایت هستند. در مورد بدایت می توان گفت که برای مثال انسان به خاطر عمل نیکی که انجام می دهد در معرض وزش این نسیم قرار می گیرد. این همان بدایت است و انسان بنا بر فرمایش پیامبر (ص) باید کاری کند که این نسیم به او برسد و نهایت همان پاداش اخروی کار نیک است. عده ای از انسان ها به خاطر رشد در مسیر کمال الهی به مرحله ای می رسند که این نسیم ها را می بینند.
شیخ رجبعلی خیاط یک نمونه از این افراد بود. در حکایتی آمده که شبی جوانی پارچه ای را برای دوخت لباس نزد ایشان آورد و از ایشان پرسید که اجرت دوخت این لباس چقدر می شود ؟ ایشان مبلغی را گفتند و هر چه جوان اصرار کرد پایین تر نیامدند. همه برای خواندن دعا آماده شدند و چراغ ها خاموش شد که ناگهان صدای بلندی از شیخ شنیده شد که گویی مار یا عقربی ایشان را گزیده است. بعد از آن شیخ مبلغ پیشنهادی آن جوان را پذیرفت. این ماجرا نشان دهنده ی همان نفحه ای است که شیخ آن را دریافتند.
نفحات برای همه ی انسان ها قبل درک و فهم نیست اما آثار بر جای مانده از آن کاملا مشخص است. عکس این اتفاق دل شکستن است. دل شکستن تمامی این نیکی ها و حال های خوب را بر می گرداند.
گاهی بدایت ها و نهایت ها با هم متناسب هستند اما ما انسان ها از درک آنها عاجزیم. ساکت شدن در مقابل حرف پدر و مادر که به ظاهر غلط است نیز می تواند یکی از این امور باشد. اصحاب اباعبدالله (ع) نیز بدایت و نهایت داشتند و یکی از شخصیت های برجسته در این امر حُرّ بود. او در ابتدا در مقابل امام خود قیام کرد و در نهایت در رکاب ایشان جان داد و امام دستمال خود را بر سر او بست تا همیشه نشانی از عاشقی بر پیشانی داشته باشد.
تاکنون نظری ثبت نشده است