display result search
منو
ناگفته‌هایی از منتظران شهادت

ناگفته‌هایی از منتظران شهادت

  • 1 تعداد قطعات
  • 20 دقیقه مدت قطعه
  • 21 دریافت شده
سخنرانی حاجیه خانم زهرا رحیمی، مادر شهید حجت الاسلام عباس رشید و همسر شهید سپهبد غلامعلی رشید با موضوع «ناگفته‌هایی از منتظران شهادت»، سال 1404

سردار رشید از 17 سالگی زندان بود. زمانی که برای دیپلم شروع کرد به زندان افتاد، 9 ماه زندان بود و بعد برای دیپلمشان اقدام کرد که مجدداً بعد دوباره زندان افتاد و نهایتاً محکوم به اعدام شد. خدا او را نگه داشت که بیش از 50 و چند سال مجاهدت کند و بعد تاج افتخار شهادت را بعد از 70 سالگی روی سر بگذارد.
ایشان با همه مجاهدت‌هایش حیف بود در رخت‌خواب از دنیا برود. با این شکلی که رفت نتیجه همه مجاهدت‌هایش را گرفت. شهادت فخر است برای هر مجاهدی و بهترین افتخار برای ایشان همین شهادت بود‌.
سردار رشید زهد خاصی داشت و در 40 و چند سال زندگیمان یک تومان هم در جیبش پیدا نمی‌کردید؛ به علت عدم وابستگی که داشت اصلاً نمی‌دانست حقوقش چقدر است.
امین‌عباس شاید حالت اغراق شده پدر بود، او نیز مثل پدر زاهدانه زندگی کرد. تنها دو دست عبا داشت. یک عمامه خریده بود که پدرش به او گفت خیلی بزرگ است و نصفش کرد و شدند دو تا و در نهایت هم هیچ‌چیز از او باقی نمانده است.
زیر آوار به صدیقه طاهره التماس کردم که همسر یا پسرم برایم بمانند و پناه من شوند. تنها فرزند پسرم و همسرم به شهادت رسیدند که این یک امتحان الهی بود. شهید رشید را تنهاترین سردار می‌دانستم که از 17 سالگی به مدت 50 سال مجاهدت کرد. شهید رشید گاهی به شهدا غبطه می‌خورد و از آرزوی شهادت امام سجاد (ع) نیز یاد می‌کرد. شهادت بهترین شکل مرگ است و خدا این تاج افتخار را بر سر شهید رشید گذاشت که توسط شقی‌ترین افراد به شهادت برسد.
با وجود این سختی‌ها، ایمان و صبر راه خانواده‌های شهداست و این راه را ادامه خواهند داد.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 20:26

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن