- 229
- 1000
- 1000
- 1000
نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی، جلسه بیستم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی»، جلسه بیستم، سال 1402
این از حکمتهای الهی است که در آخرالزمان مردم را برای پذیرش حق آماده میکند غربال دارند میشوند. در باره مفهوم جهاد ما یک مقدار بیمهری به آن میکنیم. معمولاً از آن فرار میکنیم. معمولاً آن را یک امر تلخی میدانیم. در حالی که مفهوم جهاد صلحآفرینتر از مفهوم صلح است. وقتی که شما آمادگی دفاعی داشته باشید دیگر کمتر صدمه میخورید دیگر کمتر در معرض خطر قرار میگیرید. حتی به شما حمله نمیکنند. اگر مستضعفین اگر عموم آدمها، اگر مؤمنین همه درباره جهاد یک رابطه منطقی خوب، عاقلانه ، عمیق داشته باشند و آماده جهاد باشند، دیگر هیچ کس به آنها حمله نمیکند. در واقع یک صلح جهانی برقرار خواهد شد. ولی درباره جهاد تا حرف زده میشود همه فکر میکنند ما میخواهیم یا قرآن میخواهد آدمکش تربیت بکند و آدمها را بیندازد در جنگ و درگیری و اینها. در حالی که جهاد آثار تربیتی در شخصیت انسان دارد. آثار تربیتی بسیار عمیق، همین آمادگیاش، نه حتی مبادرت به جهاد، به حدی که شما مطمئن باشید تا هزارسال آینده تا صد سال آینده که حالا تا هزار که عمرما نمیرسد بچههایمان میخواهند صد ساله بشوند قطعاً هیچ جهادی را نمیبینند و با آن مواجه نمیشوند. باز ما باید بچههایمان را برای جهاد تربیت بکنیم، آنها را علاقمند به جهاد نگه داریم. یک به این دلیل که کسانی که آماده به جهاد هستند به آنها حمله نمیشود. و بعد به بردگی کشیده نمیشوند. دو، اصلاً جدای از موضوع جهاد، خودشان یک شخصیت فرهیخته، باصفا، ایثارگر قوی پیدا میکنند
جهاد یعنی ضمانت برای امنیت انسانها. اول از نظر اجتماعی بگوییم. چون جهاد یک پدیده اجتماعی است. در درجه دوم جنبه فردی آن ، یعنی قدرت روحی انسان این دو تا کدامشان بد است؟
چرا به آن نمیپردازیم. خیلی باید به آن پرداخت. ما یک زمانی مواجه شدیم با امتحان جهاد در دوران دفاع مقدس و بعد در این ماجرای مدافعین حرم، خوب یک عدهای انسانهای دارای روح قوی، دارای درک اجتماعی بالا که میدانید امنیت به این وسیله فراهم میشود رفتند برای ملتشان امنیت آفریدند. آدمهایی در سطح یک خانواده نبودند. آدمهایی در سطح یک ملت بودند.
این از حکمتهای الهی است که در آخرالزمان مردم را برای پذیرش حق آماده میکند غربال دارند میشوند. در باره مفهوم جهاد ما یک مقدار بیمهری به آن میکنیم. معمولاً از آن فرار میکنیم. معمولاً آن را یک امر تلخی میدانیم. در حالی که مفهوم جهاد صلحآفرینتر از مفهوم صلح است. وقتی که شما آمادگی دفاعی داشته باشید دیگر کمتر صدمه میخورید دیگر کمتر در معرض خطر قرار میگیرید. حتی به شما حمله نمیکنند. اگر مستضعفین اگر عموم آدمها، اگر مؤمنین همه درباره جهاد یک رابطه منطقی خوب، عاقلانه ، عمیق داشته باشند و آماده جهاد باشند، دیگر هیچ کس به آنها حمله نمیکند. در واقع یک صلح جهانی برقرار خواهد شد. ولی درباره جهاد تا حرف زده میشود همه فکر میکنند ما میخواهیم یا قرآن میخواهد آدمکش تربیت بکند و آدمها را بیندازد در جنگ و درگیری و اینها. در حالی که جهاد آثار تربیتی در شخصیت انسان دارد. آثار تربیتی بسیار عمیق، همین آمادگیاش، نه حتی مبادرت به جهاد، به حدی که شما مطمئن باشید تا هزارسال آینده تا صد سال آینده که حالا تا هزار که عمرما نمیرسد بچههایمان میخواهند صد ساله بشوند قطعاً هیچ جهادی را نمیبینند و با آن مواجه نمیشوند. باز ما باید بچههایمان را برای جهاد تربیت بکنیم، آنها را علاقمند به جهاد نگه داریم. یک به این دلیل که کسانی که آماده به جهاد هستند به آنها حمله نمیشود. و بعد به بردگی کشیده نمیشوند. دو، اصلاً جدای از موضوع جهاد، خودشان یک شخصیت فرهیخته، باصفا، ایثارگر قوی پیدا میکنند
جهاد یعنی ضمانت برای امنیت انسانها. اول از نظر اجتماعی بگوییم. چون جهاد یک پدیده اجتماعی است. در درجه دوم جنبه فردی آن ، یعنی قدرت روحی انسان این دو تا کدامشان بد است؟
چرا به آن نمیپردازیم. خیلی باید به آن پرداخت. ما یک زمانی مواجه شدیم با امتحان جهاد در دوران دفاع مقدس و بعد در این ماجرای مدافعین حرم، خوب یک عدهای انسانهای دارای روح قوی، دارای درک اجتماعی بالا که میدانید امنیت به این وسیله فراهم میشود رفتند برای ملتشان امنیت آفریدند. آدمهایی در سطح یک خانواده نبودند. آدمهایی در سطح یک ملت بودند.
تاکنون نظری ثبت نشده است